وقتی یک شرکت مجاز مدعی شود که بیش از سه برابر بانک ها به سرمایه شهروندان سود می دهد، بی‌شک بسیاری از شهروندان حاضرند دل به دریا بزنند و سرکیسه را شل کنند تا شاید در این بخت‌ آزمایی، چند‌شبه پولدار شوند و خوشبختی به آنها رو کند.
حال اگر تبلیغات پر زرق و برق این شرکت از رسانه ها و مراجع مجاز و معتبر و با حضور و تایید مقامات رسمی صورت بگیرد، کمتر شهروندی به سلامت آن شک می کند و بسیاری به راحتی بخش زیادی از دارایی و یا حتی کل زندگی خود را به امید کسب سود نجومی به دامان این شرکت می ریزند.
همین اتفاق برای شرکت 'مکتب فرش،‌ گلیم و گبه کرمانشاه' افتاد و مدیر آن با اینکه ده‌ها فقره سوءسابقه از جمله سرقت مسلحانه و زندان اوین را در کارنامه داشت، طی سه تا چهار سال و دور از هرگونه نظارتی، صاحب چند هزار میلیارد ریال پول مردم شد؛ پولی که متهم هیچ برنامه‌ای هم برای درآمدزایی از آن نداشت جز خریدهای بی‌حساب و تفریحات شخصی.
سودهای 60 و 70 درصدی مکتب فرش و گلیم، اتفاق شیرینی بود که در نهایت به یک کلاهبرداری 2 هزار و 470 میلیارد ریالی ختم شد و کام بسیاری را تلخ کرد؛ همانند لیموشیرینی که شیرینی اولیه‌اش دوام نیاورد و یک تلخی‌ جبران‌ناپذیر را برای سهامداران بجا گذاشت.
از نیمه دوم سال 94 شواهد و قرائن علنی نشان می داد که جولان غیرقانونی م.م با سرمایه ملت باید کنترل و قانونمند شود؛ برای این کار چند تذکر به متهم داده شد که او هم پشت گوش انداخت تا اینکه راهی جز به بند کشیدن او باقی نماند.
م.م 10 آبان 95 در چنگال قوه قضائیه گرفتار شد؛ خودش مدعی شد که خیلی زود آزاد می شود و بر می گردد سر دفتر و دستک سابق اما مسئولان قضایی استان کرمانشاه پای همه فشارها ایستادند و به کسی باج ندادند.
دستگیری مدیر مکتب فرش،‌ گلیم و گبه کرمانشاه، سپرده‌گذاران را شوکه کرد طوری که بیش از 20 هزار نفری که پول‌شان را دست متهم سپرده بودند، هم خوشحال بودند هم ناراحت؛ شاد از اینکه دستگاه قضا اجاره بستن فلنگ را به متهم نداده و غمگین و سرگردان از آینده سپرده خود.
بنابر شواهد و به گفته همه مسئولان، شاید اگر به متهم یک مهلت دیگر داده می شد، او با پول مردم از ایران رفته بود یا دست کم میزان کلاهبرداری به 2 تا سه برابر می رسید؛ همین واقعیت موجب شد که قریب به اتفاق سپرده‌گذاران به مسئولان قضایی اعتماد و به درخواست آنان، از مدیر شرکت شکایت کنند.

** چرخ‌های پرونده به کندی می‌چرخد
اکنون بیش از هشت ماه از دستگیری متهم گذشته است اما با وجود تلاش های مستمر دستگاه قضایی استان پرونده به کندی پیش می رود و هنوز مشخص نیست که تکلیف سرمایه مردم چه می شود.
متهم هیچ حساب و کتاب دقیقی – حتی یک نرم افزار ساده کامپیوتری- برای ثبت امور مالی شرکت و سپرده‌گذاری‌ها نداشته و از سوی دیگر شناسایی، جمع آوری، بازاریابی و تبدیل اموال و دارایی شرکت به پول نقد برای پرداخت به سپرده گذاران، ظاهرا با موانع گوناگون روبروست.
این دلایل برای بسیاری از سپره گذاران پذیرفتنی است اما واقعیت این است که بیشتر سپرده گذاران از قشر ضعیف جامعه و افرادی هستند که کل زندگی چند میلیونی خود را تقدیم متهم کرده اند و مهمترین و شاید تنها امید زندگیشان زنده شدن این سرمایه برباد رفته است.

** انتظار 20 هزار مالباخته برای یک پایان خوش
اعتماد به وعده سودهای غیرمنطقی 60 و 70 درصدی و رویای پولداری چندشبه حتما اقدامی نادرست، ‌عجولانه و پشیمان ‌کننده است چنانکه حال و روز سیاه کنونی سپرده گذاران آن را تایید می کند با این حال این واقعیت نباید باعث چشم‌پوشی بر وظیفه دستگاه قضا در احقاق سریع حقوق مردم شود.
مردم استان انتظار دارند که پرونده شرکت گلیم و گبه اسیر زمان و دادرسی طولانی نشود و در گیر و دار نامه‌نگاری‌ها نیفتد.
انتظار سپرده گذاران این است که رئیس دادگستری استان و دادستان عمومی و انقلاب کرمانشاه همانگونه که اعلام کرده اند، به صورت مستمر پیگیر به سرانجام رساندن پرونده در کوتاه ترین زمان و به بهترین شیوه ممکن باشند.
امید است در این مسیر اگر دستورات ویژه مقامات ارشد قضایی و راه های کوتاه تری هم هست که حتما هست، اعمال و امید مالباختگان نگون‌بخت زنده شود تا ورود قاطع دستگاه قضا به این پرونده با یک پایان خوش در اذهان عمومی ثبت شود.
7444/8066 خبرنگار:عبدالله الماسی ** انتشار دهنده:علی مولوی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.