4 مدل خشونت در محل کار

حوادث مربوط به کارمندان از جمله جرمی که در قبال افراد خارج از سازمان، مشتریان، همکاران و افراد مهم دیگری مرتکب می‌شوند، ویژگی‌های مختلفی دارد. ما در این نوشتار ۴ نوع خشونت در محیط کار را به شما معرفی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، خشونت در محل کار (WPV) موضوع مهمی است که اغلب برداشت اشتباهی از آن می‌شود. اگر بخواهیم آن را به طور گسترده تعریف کنیم، خشونت در محل کار با هر عمل خشونت‌آمیزی که در آن کارمند یک شرکت درگیر می‌شود، مرتبط است و اقدامات برنامه‌ریزی شده باید روی جلوگیری از این حوادث، گزارش آن‌ها، مقاومت و واکنش در برابر آنها متمرکز باشند. انجام این کار مستلزم این است که موضوع خشونت در محیط کار به چند مقوله‌ی جدا و متمایز تقسیم‌بندی شود. هر یک از این مقوله‌ها حاوی مجموعه‌ی منحصر به فردی از خطرات و اقدامات متقابل خواهد بود. برنامه‌ریزی موثر، یک ارزیابی و طرح جداگانه را برای هر مقوله ایجاب می‌کند.

اداره‌ی سلامت و امنیت محیط کار (OSHA) خشونت در محل کار را به سه دسته تقسیم می‌کند:

۱. کارمندی که با فرد مجرمی خارج از سازمان درگیر می‌شود (برای مثال سرقت)

۲. کارمندی که با ارباب رجوع درگیر شده‌است (به عنوان مثال مشتری، دانش‌آموز، بیمار)

۳. کارمندی که با یکی از همکارهایش درگیر شده‌است.

اداره‌ی سلامت و امنیت محیط کار مستقر در کالیفرنیا با گروهی از محققان همکاری کرد و یک دسته‌ی چهارم تعریف کرد:

۴. کارمندی که با همسر یا شخص دیگری که با او رابطه‌ی هدفمندی دارد، درگیر شده‌است.

در میان این دسته‌ها، خشونت نوع ۳ (کارمند در برابر همکار خود) بیش‌تر از باقی انواع خشونت‌ها بر سر زبان‌ها می‌افتد و اغلب به عنوان خشونت در محل کار به معنای عام آن درک می‌شود. هنگامی که یک کارمند بیش از اندازه عصبانی می‌شود، کم‌تر کسی است که آن را با چیزی به جز خشونت در محل کار اشتباه بگیرد. اما باید بدانید که خشونت نوع ۱ ( کارمندی که با شخص مجرمی خارج از سازمان درگیر شده‌است) و خشونت نوع ۴ (کارمند در مقابل یکی از نزدیکان خودش)، بیش‌تر خشونت‌ها و مرگ و میرها در محیط کار را تشکیل می‌دهند.

برنامه‌ریزی، سازمان‌ها را ملزم می‌کند که به همه‌ی جوانب سازمان خود نگاهی بیندازند تا احتمال بروز هر گونه خطری را تجزیه و تحلیل کنند. خطرات به طور گسترده‌ای در هر سازمان متفاوت خواهند بود.

خشونت در محیط کار نوع ۱ (کارمند در مقابل جنایتکاری بیرون از سازمان)

به احتمال زیاد به در جاهایی رخ می‌دهد که پول نقد فراوان یا اشیاء قیمتی دیگری در دسترس‌ عموم مردم است. مثلا فروشگاه‌های مواد غذایی در مقایسه با یک کارخانه، بیش‌تر در معرض خشونت نوع-۱ خواهند بود. تجزیه و تحلیل‌ها باید نرخ جرم و جنایت منطقه و تجارب سازمان‌های دیگر را در زمینه‌ی رویدادهای مشابهی در محیط کار شامل شوند. چاره‌جویی‌ها، طیف گسترده‌ای از اقدامات را برای پیشگیری از جرم شامل می‌شوند مانند پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی (CPTED)، موانع، تکنیک‌های مدیریت پول نقد و سیستم‌های الکترونیکی، از جمله سیستم‌های نظارت تصویری و نظارت بر مشخصات عمومی. بسیاری از این اقدامات باعث می‌شوند که مشتریان احساس امنیت بیش‌تری داشته باشند.

خشونت در محیط کار نوع ۲ (کارمند در مقابل مشتری)

بیش از هر جای دیگری در سازمان‌هایی رخ می‌دهد که با تعداد فراوانی ارباب رجوع سر و کار دارند. بیمارستان‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها همگی مستقیما در این مقوله قرار می‌گیرند. بالاترین میزان خطر در مکان‌هایی خواهد بود که در آنها استرس بالا و احساسات قوی ممکن است رایج باشد. در بیمارستان، برای مثال، بخش اورژانس در معرض خطر بیش‌تری خواهد بود در مقایسه با سایر قسمت‌های بیمارستان. در چنین مکان‌هایی برای کاهش خطر، باید روی روش‌هایی برای کاهش تنش متمرکز باشیم.

تکنیک‌های گوش دادن و کاستن تنش‌ها باید به تمام کارکنان آموزش داده شود. توسعه‌ی  برنامه‌هایی موثر و تیمی کارآمد در زمینه‌ی خدمات مشتری نیز کمک‌کننده خواهد بود. تیم‌های متمرکز بر مشتری این مزیت را دارند که احتمال بروز خشونت نوع ۳ را در محل کار کاهش می‌دهند. سازمان‌ها باید همراه با برنامه‌های پیشگیری، برای واکنش نشان دادن در مقابل رویدادهای نوع ۲ برنامه‌هایی را توسعه دهند. این برنامه‌ها باید با پلیس محلی هماهنگ شوند.

خشونت در محیط کار نوع ۳ (کارمند در مقابل کارمند)

بیش از هر جای دیگری در سازمان‌هایی رخ می‌دهد که تعداد بسیار زیادی کارمند دارند، به ویژه در حوزه‌هایی که در آن کارکنان در نزدیکی هم و تحت شرایط استرس‌زا با هم کار می‌کنند. جلوگیری از خشونت نوع ۳ با استخدام نیروی کار مناسب و رفتار مناسب با آنها آغاز می‌شود. سبک‌های مدیریتی سخت‌گیرانه می‌تواند احتمال بروز این حوادث را افزایش دهد. اخراج یا عزل کارمندان و اقدامات انضباطی نیز می‌توانند خطر خشونت را افزایش دهند. تاکید بر گوش فرادادن به نگرانی‌های کارکنان و توسعه‌ی مهارت‌های مدیریتی و کم کردن تنش‌ها می‌تواند کمک‌کننده باشد.

کارمندان کم‌تر دچار تخلیه‌ی هیجانی خواهند شد اگر باور کنند که سازمان محل کارشان واقعا به رفاه و آرامش آنها فکر می‌کند. همچنین مهم است بدانید که آدم‌ها می‌توانند به دلایل مختلف خو و منش خود را تغییر دهند. توسعه‌ی فرصت‌های ارتباطی که در آن کارکنان احساس راحتی کنند و زورگویی، خشم و دیگر رفتارهای مشکل‌ساز همکاران‌شان را گزارش دهند، بسیار ضروری است. سازمان‌ها همچنین باید دسترسی سریعی داشته باشند به منابعی برای ارزیابی جدی مشکلاتی که مشاهده یا گزارش کرده‌اند. ارزیابی ریسک برای توسعه‌ی یک طرح واکنشیِ عملی، بسیار مهم است. برنامه‌های واکنشی نیز بخش مهمی از برنامه‌ریزی نوع ۳ خواهد بود.

خشونت در محیط کار نوع ۴ (کارمند در مقابل شخص مهم دیگری)

که اغلب بزرگ‌ترین تهدید برای کارکنان زن است. این نوع خشونت به احتمال زیاد در سازمان‌هایی که کارمندان خانم فراوانی دارد، رخ می‌دهد، به خصوص در مناطقی که کارمندان به راحتی با افرادی در خارج از سازمان در تماس هستند. همچنین مقابله با خشونت نوع ۴ در محل کار می‌تواند بسیار دشوار باشد چرا که شناسایی و تشخیص علائم و نشانه‌های خشونت‌های قریب‌الوقوع سخت است. آموزش و ارتباط، کلیدهای توسعه‌ی برنامه‌ای موفق برای پیشگیری از خشونت نوع ۴ هستند.

سازمان‌ها باید لینک‌های ارتباطی کم خطری توسعه دهند که در آن کارکنان بتوانند تهدیدات بالقوه‌ای که برای خودشان یا همکاران‌شان پیش می‌آید گزارش کنند. این کار مستلزم یک برنامه‌ی آموزشی قدرتمند است برای این‌که اطمینان حاصل کنیم همه‌ی کارکنان از اختیارات خود آگاه هستند. داشتن منابع درون سازمانی یا برون سازمانی جهت ارزیابی احتمال خطر برای توسعه‌ی یک استراتژی دفاعی موثر، مهم است. برای حفاظت از کارکنان در معرض خطر باید در همکاری با سازمان‌های پلیس محلی برنامه‌های ویژه‌ای ترتیب داده شود.

منبع: بازده

دیدگاه تان را بنویسید