دوجناح باید با هم کنار بیایند. تحلیل کلی من این است که اصلاح طلبی نماینده مدرنیته و اصولگرایی نماینده سنت هستند و وجود هر دو لازمه جامعه است.

به گزارش جماران، عباس عبدی در کانال تلگرامی خود متن گفتگویی در مورد آغاز مذاکرات رودر روی اصلاح طلبان و اصولگرایان قرار داد که به شرح زیر است: 

آقای محسن میردامادی فعال شاخص اصلاح طلب در گفت و گو با نشریه «جامعه فردا»، از لزوم گفت و گوی مستقیم چهره های مطرح دوجناح با یکدیگر سخن گفته است. تحلیلتان از چرایی این پیشنهاد چیست؟ این گفت و گوها چقدر ضرورت دارد؟

عبدی: خیلی نیاز به چرایی ندارد اگر وضعیت ما را بعد از زلزله نگاه کنید متوجه می شوید این شکاف های فراوانی که در سیاست وجود دارد در هر چیزی فوزی خود را به شکل ستیز نشان می دهد. با وجود چنین شکاف و تنش هایی امکان ندارد که جامعه ما بتواند به طرز موثری از چالش هایی که پیش رویش است به طرز مفید و موثری عبور کند. 

اما اینکه انجام چنین گفت و گویی بصورت رودررو چقدر ضرورت دارد؟ به نظر من مساله اصلی گفت و گوهایی نیست که دو طرف در اتاقی دربسته بنشینند و با یکدیگر صحبت کنند هر چند این کار هم مفید است. بلکه این گفت و گوها بایستی در عرصه عمومی شکل گیرد و طرفین دیدگاههای خود را بیان کنند.

به طور مثال همین الان قضیه مسکن مهر موضوعی بسیار خوبی برای گفت و گوی عمومی است بدون اینکه کسی بخواهد گریبان دیگری را بگیرد.

در مجموع گفت و گوهای خصوصی و پشت درهای بسته هم ایرادی ندارد اما از آن مهم تر گفت و گوهایی است که باید در عرصه عمومی جامعه انجام شود. 

 موازنه قوای لازم بین دوجناح برای انجام این گفت و گوها وجود دارد؟

گفت و گو بر اساس موازنه موجود انجام می گیرد نه اینکه ابتدا موازنه ویژه ای شکل گیرد و بعد گفت و گویی انجام شود.

مثل این می ماند که شما برای خرید به بازار رفته اید اما به مغازه هایی می روید که کالاهایی متناسب با پول شما داشته باشند اما این مانع خریدتان به طور کلی نمی شود. در هر حال میان پول جیبتان با کالای مورد نظر برای خرید باید موازنه باشد.

بنابر این موازنه به این معنی وجود دارد و جزییات گفت و گو است که نشان می دهد که طرفین در چه موقعیتی قرار گرفته اند تا بتوانند بر اساس آن موازنه با هم تعامل کنند.

 هر چند واقعیت این است که طرف مقابل یکدست نیست. از گروه احمدی نژاد گرفته تا افرادی که اخیرا برای گفتگو اسم آنها آورده شده است وجود دارند. همه این ها را نمی توان در یک گروه قرار داد.

 

 اصلاح طلبان و اصولگرایان در این گفت و گوها از چه اهرم هایی می توانند استفاده کنند؟

 سوال مهمی است. واقعیت این است که خوشبختانه طرفین نتوانستند همدیگر را حذف کنند. تجربه تاریخی در ایران نشان داده که همیشه طرفی که به قدرت رسیده سعی بر حذف دیگری داشته اشت. اما از 88 به این طرف مشخص شد که چنین امکانی وجود ندارد و هیچ یک از دو جریان نتوانسته طرف مقابل را حذف کند.

اصلاح طلبان از اهرم هایی چون نفوذ بالا در جامعه و منطقی بودن بخش عمده ای از حرفهایشان برخوردارند. نظام جدید جهانی و ارزش های آن نیز ایده اصلاح طلبان را بیشتر می پذیرد. طبقه بسیار مهم اجتماع یعنی طبقه متوسط با اصلاح طلبان همدلی و همراهی دارد.

اصولگرایان هم اهرم های قدرت خاص خود را دارند. آنان در سنت به مفهوم دقیق کلمه پایگاه دارند. در ساخت قدرت از اهرمهای اقتصادی، قضایی و نظامی نیز برخوردارند.

دو طرف اهرم های خاص خود را دارند. اما نباید فراموش کنیم که هیچ کدام از این اهرم ها نمی تواند جایگزین دیگری شود. یعنی با اهرم اقتصادی نمی توان اهرم فرهنگی را نابود کرد و جانشین ان شد. اهرم قضایی و نظامی هم قادر از بین بردن اهرم سیاسی نیست. چرا مجاهدین خلق با ان قدرت نابود شدند چون با اسلحه وارد مبارزه با حکومتی شدند که از نظر نظامی از آنان قوی تر بود.

بنابراین دوجناح باید با هم کنار بیایند. تحلیل کلی من این است که اصلاح طلبی نماینده مدرنیته و اصولگرایی نماینده سنت هستند و وجود هر دو لازمه جامعه است. و اهرم های در اختیار هیچ کدام برندگی لازم برای حذف طرف مقابل را ندارد. و هر کدام نیز از اهرم های طرف مقابل تا حدی محروم است.

واکنش تندروها نسبت به شکل گیری چنین مذاکراتی چگونه خواهد بود؟

عبدی: به طورکلی هر نوع تفاهم و گفت و گویی که نیروها را به هم نزدیک کند با مخالفت نیروهای تندروی دو طرف روبرو خواهد شد. ولی این هم چیز مهمی نیست. عاقلان دو جناح نباید به این مخالفت ها توجه کنند بلکه باید کار خود را انجام داده و اثرگذاری مستقلشان را داشته باشند و لازم نیست وقت خود را صرف واکنش تندروها کنند. 

 

جناب عبدی. آقای میردامادی از آقایان علی لاریجانی، محمد رضا باهنر و احمد توکلی به عنوان افرادی مناسب گفت و گو با اصلاح طلبان نام برده است. ارزیابی تان از شخصیت های پیشنهاد شده توسط آقای میردامادی چیست؟ 

 همانطور که عرض کردم ابتدا بیشتر معتقد به گفت و گو در عرصه عمومی هستم. دوجناح باید در عرصه عمومی با یکدیگر مباحثه کنند و محدودیتی هم نباید در اشخاص گفت و گو کننده باشد.

این مباحثات باید شفاف باشد و همه جامعه نیز از مفاد آن مطلع شوند. این دیدگاه اصلی بنده. اما اگر قرار است این گفت و گو در عرصه خصوصی تری انجام شود همین افرادی که آقای میردامادی نام برد مناسب هستند و افراد دیگری غیر از آنها هم می توانند باشند. نیازی به محدود کردن این اسامی نیست.

ضمن اینکه هنوز مشخص نیست چه کسانی می خواهند در این مباحثات نماینده اصلاح طلبان باشند.

برای بنده خیلی فرق نمی کند چه اشخاصی بخواهند در این گفت و گوها باشند. هر کس که در این قضیه پاپیش بگذارد و با طیف مقابل گفت و گو کند خدمت کرده است. مطرح کردن اسامی خاص موضوعی کلیدی نیست.

 خاورمیانه مثل بسیاری از اوقات دیگر در وضعیت نامطلوبی به سر می برد. اما این بار تیر هجمه های تبلیغاتی، اقتصادی و سیاسی به طرز کم سابقه ای ایران را نشانه گرفته است. گفت و گوی بین دو جناح در این شرایط چه اهمیتی برای کشور دارد؟

عبدی:  انجام این گفت و گوها در اصل ربطی به شرایط منطقه ندارد. واقعیت این است که ما به علل تاریخی و داخلی به انجام این گفت و گوها نیاز داریم.

اصلا فرض کنید در منطقه هیچ بحرانی هم وجود نداشته باشد آیا این به این معناست که باید دست روی دست بگذاریم و مدام در سر و کله همدیگر بزنیم؟! و یک طرف هم بخواهد دیگری را حذف کند بدون اینکه بتواند گام موثری به جلو بردارد؟!

طبیعی است که این هیچ ربطی به مسائل خارجی ندارد. اما وضعیت خاص ایران و منطقه و همین طور سیاستی که ایالات متحده آمریکا در قبال ما اتخاذ کرده است بایستی ما را بیشتر از قبل تشویق به گام برداشتن در این مسیر کند. به عبارتی دیگر ادامه دادن رفتارهای گذشته در داخل کشور با این شرایط نامطلوب خارجی قابل پذیرش نیست.

 آقای میردامادی در مصاحبه خود انتقاداتی را نیز متوجه مجمع تشخیص مصلحت نظام کرده و گفته این نهاد نمی تواند نقش موثر و مثبتی در این گفت و گوها داشته باشد. نظر شما چیست؟

عبدی: شاید انتظار این بود که مجمع تشخیص مصلحت وضعیت، ترکیب و جایگاهی پیدا کند که بتواند به شکل رسمی تری وارد این فرآیند شده و این فرآیند را پیش برد و اثرگذار باشد.

ولی خب! آقای میردامادی درست می گوید. با توجه به وضعیت فعلی مجمع، ما در نهادهای رسمی هیچ جایگاه و ترکیبی را نداریم که بتواند این معضل را به نحوی طرح کرده و برایش راه حل پیدا کند.

 پیشنهادی هم برای انجام بهتر این مذاکرات احتمالی دارید؟

عبدی: در درجه اول باید اصل این قضیه پذیرفته شود و همه نسبت به آن حساس شوند. در عرصه عمومی هم بایستی با ادبیاتی که فرآیند این گفت و گو را تقویت کند حرف زده شود. سپس طرفین بایستی نشان دهند که یکدیگر را به معنای واقعی کلمه به رسمیت می شناسند و موجودیت آن یکی را نیاز جامعه می دانند. ثابت کنند که هیچ وقت هم در اندیشه و برنامه خود به حذف یکدیگر نمی اندیشند. 

وقتی این سه پیش زمینه فراهم شد خود به خود بحث های تکنیکی و فنی و جزییات این گفت و گوها روشن می شود.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.