یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

کانال تلگرام؛

انتخابات شده و نه انقلابات

باید با آقای نجفی همدلی کرد، زیرا بخش مهمی از انتظاراتی که از مدیریت جدید شهرداری تهران وجود دارد، ربطی به ظرفیت‌های شهرداری و نیز فرآیند منتهی به پیروزی شورای شهر جدید ندارد.

 

به گزارش جماران عباس عبدی در کانال  تلگرامی خود نوشت:  در دو روز گذشته آقای محمدعلی نجفی شهردار تهران، یادداشت کوتاهی را با عنوان پدیده‌ای نو در سپهر سیاسی ـ اداری کشور نوشتند و در آن به واکنش نسبت به تغییرات مدیریتی شهرداری تهران پرداختند و تصویرسازی‌های غیرواقعی و بزرگنمایی‌ها پیرامون این انتصابات را به نقد کشیدند. ولی نکته مهم این یادداشت جملات پایانی آن بود، آنجا که نوشتند: "مسأله پیش روی من و مدیریت شهری تهران، نه محافظه‌کاری، معامله و بی‌توجهی به انتظارات و وعده‌ها، بلکه پدیده‌ای نوظهور درمحدود کردن اصلاحات به عزل ونصب هایی خاص است." 

واقعیت این است که شاید آقای نجفی انتظار این مواجهه را با انتصاب‌های خود نداشته است که این جمله به نسبت تلخ را در پایان یادداشت خود نوشته است. باید با آقای نجفی همدلی کرد، زیرا بخش مهمی از انتظاراتی که از مدیریت جدید شهرداری تهران وجود دارد، ربطی به ظرفیت‌های شهرداری و نیز فرآیند منتهی به پیروزی شورای شهر جدید ندارد. شاید آقای نجفی در موقعیتی نیست که بتواند برخی مسایل را بیان کند، زیرا از نظر مخاطب توجیه کارهای خودش تلقی خواهد شد. ولی می‌توانیم از منظر بیرونی به ماجرا نگاه کنیم و برخی نکات را مورد توجه قرار دهیم.

 

1ـ پیش از طرح نکات اصلی باید به این قاعده توجه کنیم که انتصاب افراد اگرچه باید طبق ضوابطی باشد، ولی در هر حال بخشی از آن سلیقه‌ای است. و در نهایت نیز سلیقه مدیر بالادست است که معیار انتصاب قرار می‌گیرد. منظور از رعایت سلیقه، انتخاب دلبخواهی نیست. ولی در میان دو یا چند گزینه که مشکلی اساسی برای انتصاب آنان نیست، و البته هر کسی هم از میان آنان یکی را ترجیح می‌دهد، در نهایت گزینه‌ای که با سلیقه و درک رییس بالادستی سازگار است حق تقدم دارد.

 

2ـ نکته دیگری که به آن کمتر توجه می‌کنیم، ارزیابی‌های ذهنی و و از فاصله دور ما از توانایی و صلاحیت‌های افراد است. بسیاری از ما افراد معدودی را از نزدیک و اشخاص زیادی را از دور و برحسب شنیده‌ها می‌شناسیم. بنابراین مقایسه‌ها خیلی دقیق و قطعی نیست. فردی را که ما فکر می‌کنیم خیلی کارآمدتر از سایر گزینه‌ها است، از نظر دیگران اصلاً هم کارآمد نیست. بنابراین نباید روی قضاوت‌های خودمان درباره مقایسه میان افراد پافشاری کنیم. همچنان که مدیریت و در اینجا شهردار نیز لزوماً نباید گمان کند که انتخاب‌هایش بهترین است. در هر حال هنگامی که افراد تجربه عملی و قابل سنجش پس نداده‌اند، همین می‌شود که می‌بینیم. افراد پیشنهادی مثل فوتبالیست‌ها نیستند که هر هفته بازی دارند و همه می‌توانند کارنامه آنان را به راحتی و شفاف ببینند و حتی قیمت آنان در بازار مشخص است. با وجود این حتی بهترین فوتبالیست هم برحسب سیستم بازی از سوی مربی ممکن است در برخی موارد به بازی گرفته نشود.

 

3ـ انتصاب‌های سیاسی همیشه از قاعده کارآیی پیروی نمی‌کنند. بسیاری از پست‌های شهرداری هم می‌توانند واجد این ویژگی باشند. این قاعده در ایران پررنگ‌تر هم هست. انتصاب سیاسی در چارچوب روابط و مبادلات سیاسی رخ می‌دهد. البته پیروی از این قاعده حد معینی دارد و نمی‌توان کارآیی و توانمندی را فدای امور سیاسی کرد ولی لزوماً این دو معیار همیشه در تضاد با یکدیگر نیستند و می‌توانند به صورت بهینه قابل جمع باشند. انتصاب‌هایی که این قاعده را در نظر نگیرند چه بسا در تحقق کارآیی نیز دچار مشکل می‌شوند. 

4ـ مشکل اساسی انتظارات از انتصاب‌های آقای نجفی به تقاضای زیاد برخی از نیروهای اصلاح‌طلب برای قرار گرفتن در پست‌های اجرایی برمی‌گردد. تقاضایی که در دولت یا جاهای دیگر برآورده نشده و همه آنها به سوی شهرداری سرریز شده است. البته این بدان معنا نیست که تمامی منتقدین انتصاب‌ها در پی چنین هدفی هستند، ولی ریشه بسیاری از نقدها به نحوی به این مسأله برمی‌گردد و در هر مورد کمابیش می‌توان حدس زد که چرا این مخالفت‌ها رخ می‌دهد. 

5ـ مشکل دیگری که در جریان این موضوع پیش آمده این است که برخی افراد گمان می‌کنند که هر کس در مدیریت شهرداری پیشین حضور داشته، حتماً اشکالی داشته و باید تغییر کند. در حالی که این نگاه به چند علت نادرست است. اول اینکه این گزاره از اساس نادرست است. برخی از افراد در مدیریت شهری قبلی بوده‌اند که علایق روشن اصلاح‌طلبی داشته‌اند. آنان کار خودشان را انجام می‌دادند و لزوماً دست‌نشانده این و آن نبوده‌اند. دوم اینکه برخی از آنان در مقام مدیر تابع سیاست‌های بالادست بوده‌اند و تا حد ممکن نیز به وظایف کارشناسی خود عمل می‌کردند. و فقط افراد معدودی از آنان هستند که مرید چشم و گوش بسته مدیریت بالادست خود بوده‌اند. مسأله شهرداری سابق بیش از آنکه مدیران آن باشند، سیاست‌های آن بوده است. 

6ـ آخرین نکته اینکه شورای شهر جدید از طریق انتخابات و نه انقلابات روی کار آمده است. انقلاب نیست که مدیران به صورت اتوبوسی

جابجا شوند. اصلاح‌طلبان باید این دور باطل را بشکنند. جالب اینکه اکنون بسیاری از افراد نسبت به حذف مدیران پیش از انقلاب معترض هستند، در حالی که آنان با یک انقلاب مواجه بودند، ولی اکنون که با یک انتخابات مواجه هستند، خواهان نتایج مشابه آن انقلاب هستند! 

به نظر می‌رسد به جای آنکه تمرکز را بر افراد و انتصاب‌های آقای نجفی قرار دهیم، بهتر است برنامه‌های او و میزان پیشرفت و چگونگی و تحقق آنها را به نقد و ارزیابی بکشیم. 

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.