شما این امام را مقایسه کنید با آن امامی که آن دروغ‌پردازان معرفی می‌کنند که اگر کسی به ولایت فقیه اعتقاد نداشته باشد، از ترس او جرئت نمی‌کند این عقیده‌اش را اظهار کند! اگر خدمت ایشان گفته می‌شد که آن آقا به ولایت مطلقۀ فقیه اعتقاد ندارد، آیا ایشان همان پاسخ را نمی‌دادند و نمی‌گفتند مگر ولایت مطلقۀ فقیه جزء اصول دین است؟ مگر جزء ضروریات دین یا ضروری فقه است؟

به گزارش جماران؛ آیت الله موسوی خوئینی ها دبیر کل مجمع روحانیون مبارز در کانال تلگرامی خود نوشت:

خوانندۀ محترمی پرسیده‌اند: «آیا صحت دارد که شما گفته‌اید من ولایت فقیه را در زمان امام هم قبول نداشتم ولی می‌ترسیدم بگویم؟»

 این سخن را سال‌ها پیش به من نسبت داده‌اند؛ سال‌هایی که خیلی حرف‌های دیگر هم به من نسبت دادند، به‌ویژه سال‌هایی که رئیس دولت وقت را گاهی معجزۀ هزارۀ سوم نامیدند؛ گاهی او خود را از چشم شیفتگانش در هاله‌ای از نور می‌دید؛ گاهی برنامه‌های دولتش را مورد تأیید حضرت ولی‌عصر سلام‌الله‌علیه معرفی می‌کرد و بعضی از مقدسین هم برای رأی دادن به او گفتند که وضو گرفته و رأی داده‌اند. در آن سال‌هایی که این چیزها را برای یکدیگر می‌گفتند و بازار این بده‌بستان‌ها گرم بود، ده‌ها بی‌گناه باید آماج تیرهای تهمت قرار می‌گرفتند؛ باید بیگناهان به بهانۀ تهمت‌هاى ناروا یا خانه‌نشین مى‌شدند و یا به کنج زندان‌ها می‌افتادند تا معلوم نشود که معاون معجزۀ هزارۀ سوم چه مى‌کند؛ تا معلوم نشود که چگونه فردى آس‌وپاس از سر و کول وزرا بالا مى‌رود و هزاران میلیارد تومان از جیب این مردم به کیسۀ خود مى‌ریزد. و امروز که تشت رسوائی‌شان از بام افتاده است و معاونشان در زندان است و آن دیگرى روى چهارپایۀ اعدام ایستاده، بازار تهمت‌زدن از رونق افتاده است.

 اگر، در آن سال‌ها، صرفاً سایت‌های خلق‌الساعه‌ که از بیت‌المال ارتزاق می‌کردند به انتشار این تهمت‌ها دست می‌زدند، چندان عجیب نبود؛ به‌هرحال برای کاهش نرخ بیکاری و ایجاد اشتغال باید عده‌ای را برای این دروغ‌پراکنی‌ها سر کار می‌گذاشتند! ولی وقتی همین دروغ‌ها را یک امام جمعه یا یک عالم نامدار و مربی اخلاق می‌گفت، بسیار سؤال‌برانگیز بود. آیا شرط امامت در نمازْ تقوا و عدالت نیست؟ و حداقل آن پرهیز از دروغ گفتن نیست؟ و آیا نشنیده‌اند که معصوم علیه‌السلام فرموده است: «کفیٰ بِالمرءِ کذباً اَن یقولَ کلّما سَمِعَ» (برای دروغ‌گویی همین بس که شخص هرچه را می‌شنود برای دیگران نقل کند).

 من نه پیش از رحلت امام (ره) نه پس از آن نگفته‌ام که ولایت فقیه را قبول ندارم ولی از ترس نمی‌گویم. اما کسانی که این دروغ را ساختند و از زبان بعضی از محترمینِ ناآگاه منتشر کردند گویا هدف دیگری داشتند جز این که بنده را ترسو معرفی کنند. این دروغ‌گویان، دانسته یا ندانسته، چهرۀ نورانی حضرت امام را خدشه‌دار کرده‌اند.

 مطلبی را، از زبان مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی، از امام خمینی (ره) نقل می‌کنم که خالی از تعلیم و تزکیه نیست: آقای موسوی اردبیلی رحمت‌الله‌علیه گفتند روزی خدمت حضرت امام بودیم (تنها نبوده‌اند و افرادی از سران کشور هم بوده‌اند). ایشان از فردی نام بردند و توصیه فرمودند که از وجود وی استفاده شود. عرض کردیم ایشان حضرتعالی را قبول ندارند. امام با تعجب فرمودند مگر من از اصول دینم که اگر کسی مرا قبول نداشت شما از وجود وی برای کشور استفاده نکنید؟!

 اکنون شما این امام را مقایسه کنید با آن امامی که آن دروغ‌پردازان معرفی می‌کنند که اگر کسی به ولایت فقیه اعتقاد نداشته باشد، از ترس او جرئت نمی‌کند این عقیده‌اش را اظهار کند! اگر خدمت ایشان گفته می‌شد که آن آقا به ولایت مطلقۀ فقیه اعتقاد ندارد، آیا ایشان همان پاسخ را نمی‌دادند و نمی‌گفتند مگر ولایت مطلقۀ فقیه جزء اصول دین است؟ مگر جزء ضروریات دین یا ضروری فقه است؟

در تأیید عملی این دیدگاه حضرت امام، همین بس که ایشان، پس از سقوط رژیم سلطنتی، مرحوم مهندس بازرگان را، بااینکه اعتقاد به ولایت مطلقۀ فقیه نداشت، به نخست‌وزیری منصوب فرمودند، بااینکه روحانیون شایسته‌ای هم بودند که هم توان مدیریت داشتند و هم معتقد به ولایت مطلقۀ فقیه بودند.

 البته آن روز با امروز خیلی فرق کرده است؛ امروز من به کسانی که اعتقاد به ولایت مطلقۀ فقیه ندارند توصیه می‌کنم که آن را ابراز نکنند، چون یکی از کنشگران سیاسی به‌تازگی گویا اعتقادنداشتن به ولایت مطلقۀ فقیه را جرم دانسته است!

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.