برخی معتقدند چون عضو «بِرن» نیستیم نیازی به خرید حق کپی رایت نداریم/95 درصد ناشران کتابهایشان را بدون خرید حق کپی رایت چاپ می کنند/پیوستن به برن بهترین راهکار است/دست های پشت پرده ای که مانع تراشی می کنند/ دراینجا هم پول شویی های کلانی اتفاق می افتد/آقای میشل کلمن رسما بازار کتاب ایران را دزد خطاب کرد/نمی توان تقصیر را گردن دست فروشان خیابان انقلاب انداخت

پایگاه خبری جماران، فرهاد فتحی: وقتی صحبت از بازار نشر کتاب و کپی رایت و افست های غیر مجاز آن می شود ناخودآگاه ذهن به مجموعه ای ناهماهنگ از کتاب های کنار پیاده روهای میدان انقلاب متبادر و انگشت اتهام به سمت دست فروشان این کتاب ها دراز می شود. غافل از این که همه چیز در جاهای دیگری و توسط افراد دیگری اتفاق می افتد.

در میزگردی با حضور با سعید عابدینی مدیر عامل انجمن ناشران بین المللی ایرانی و مجید میر ی  مدیر توسعه بازار انتشارات پارسیان و معاون اجرائی ،روابط عمومی انجمن فرهنگی ناشران بین المللی ایرانیان درباره مشکلات امروز بازار نشر کتاب کشور به خصوص مساله کپی رایت به گفت و گو نشسته ایم.

ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید؛ در ابتدا توضیح کوتاهی در مورد فعالیت انجمن ناشران بین المللی ایرانی توضیح بفرمائید

عابدینی: این انجمن حدود 15 سال است که فعالیت خود را شروع کرده  و در عرصه واردات کتاب های لاتین و اصلی و از انتشارات تراز اول دنیا است. بیشتر از 85 درصد کتاب های لاتینی که در کشور عرضه می شود توسط اعضای این انجمن صورت می گیرد.

معیار انتخابتان برای واردات کتاب چیست؟

معمولاً جدید ترین نسخه ها و کتاب های مورد نیاز دانشگاه ها و مراکز پژوهشی را وارد می کنیم. ما خیلی از کتاب های جدید و کمتر معرفی شده را هم وارد می کنیم تا از علم روز دنیا عقب نباشیم.

در رشته های انسانی و علوم اجتماعی چطور؟

اعضای این انجمن از کسانی هستند که در کتاب شناسی صاحب نظرند و با توجه به شناختی که از بازار ایران دارند و از طرفی به واسطه آشنایی با منابع،  جدید ترین کتاب های ناشران مختلف را جست و جو می کنند و یا دائم با خود ناشران در ارتباط هستند و جدید ترین کتاب های را برای واردات انتخاب می کنند.

میری: انتخاب و گزینش کتاب هایی که ما وارد می کنیم به دو روش است یکی این که کتاب ها بر اساس نیاز بازار و سیستم آموزشی تامین می شود و روش دیگر این است که گاهی تقاضا هایی به انجمن ارائه می شود و کتاب هایی که در سایت های مرجعی مانند «آمازون» وجود دارد و از طریق  ناشران مختلف منتشر می شود، به صورت خاص وارد میکنیم.

نشست کتاب

در حوزه واردات کتاب فیلتری هم برای شما وجود دارد؟

ما در بعضی حوزه های فرهنگی از وزارتخانه های مربوطه نیازمند مجوز هستیم.

در دیگر حوزه ها چطور؟

به هر صورت هر کتابی که ما وارد می کنیم مربوط به حوزه خاصی است و ما حداقل برای ترخیص کتاب نیاز به مجوز آن بخش داریم. حالا بستگی دارد که به کدام وزارت خانه مربوط باشد. خوشبختانه در حوزه مهندسی و پزشکی سخت گیری خاصی نیست ولی قطعاً در حوزه های فکری و فرهنگی یک مقدار سخت گیری های خاصی وجود دارد که این هم به نظر من با توجه به شرایطی که ما داریم طبیعی است.

برخی معتقدند چون عضو «برن» نیستیم نیازی به خرید حق کپی رایت نداریم

چه مقدار از کتاب هایی که وارد می کنید ترجمه می شود، خود انجمن این کار را انجام می دهد یا به مراکز دیگری می سپارید؟

تقریبا بالای 70 درصد اعضای انجمن پروانه نشر دارند. این ها کسانی هستند که می توانند به صورت قانونی کتاب چاپ کنند. اما چیزی که بیشتر برای اعضا مهم است کیفیت و رعایت حقوق ناشر و مولف است. پیشنهادی که ما به انجمن های صنفی دیگر ارائه کرده ایم این است که آن ها هم از طریق نمایندگان مختلف مجوزهای قانونی نشر و ترجمه کتاب های لاتین را بگیرند؛ هرچند که دوستان ما در انجمن های مختلف معتقدند از آنجایی که ما عضو «کنوانسیون برن» نیستیم پس لزومی ندارد که ما از ناشران خارجی مجوز بگیریم یا حق رایت بخریم. اما این واقعاً اشتباه است و ما می توانیم با گرفتن حق رایت وجهه کاری که انجام می دهیم را بالا ببریم.

امروز یکی از ضعف های بزرگ ما در حوزه نشر عدم ارائه کتاب های با کیفیت است. این امر به این خاطر است که یک عنوان کتاب توسط چندین مترجم و ناشر ترجمه می شود چرا که  در حال حاضر عمده همکاران ما به سمت ترجمه های دانشجویی رفته اند و متخصصینی که این کتاب ها را می خوانند متوجه می شوند که ترجمه ها بسیار مشکل دارد و مجدداً به کتاب های لاتین باز می گردند. یکی از مواردی که ما می توانیم از طریق پیوستن به «کنوانسیون برن» و رعایت حق کپی رایت، در آن به حد مطلوبی برسیم، همین موضوع است.

95 درصد ناشران کتابهایشان را بدون خرید حق کپی رایت چاپ می کنند

این موردی است که ما در آن شرایط را آماده کرده ایم تا ناشران با کمترین هزینه این حق را بخرند. البته هستند ناشرانی که این کار را انجام می دهند اما بخش زیادی از ناشران این حق را رعایت نمی کنند. شاید اگر خیلی خوشبینانه حساب کنیم حدود 5 درصد از ناشران این موضوع را رعایت می کنند و بیش از 95 درصد از ناشران ما کتاب هایشان را بدون پرداخت حق کپی رایت ترجمه یا چاپ می کنند.

در حال حاضر متاسفانه این عدم پرداخت حق رایت گریبان گیر کتاب های فارسی ما هم شده است. شما در همین خیابان انقلاب قدم بزنید کتاب هایی را می بینید که به صورت قانونی در کتاب فروشی ها وجود دارد اما همان کتاب توسط دست فروش ها به شکل افست فروخته می شود. وقتی ما در رأس هرم یک سری مسائل را رعایت نمی کنیم طبیعی است که در دراز مدت این معضل گریبان گیر رده های پایین هرم نیز می شود. من اطلاع دارم که الان کتاب های فارسی و ایرانی حتی در پاکستان کپی می شود. قاعدتا ما نمی توانیم به این موضوع اعتراض کنیم چرا که ما خودمان حقوق خیلی از کتاب هایی که در دیگر کشورها چاپ می شود را رعایت نمی کنیم.

گفتید اگر عضو «کنوانسیون برن» شویم بخش زیادی از این مشکلات حل می شود، روند عضویت در این کنوانسین چگونه است؟ در این رابطه بیشتر توضیح دهید.

میری: این کنوانسیون، پیمانی است که سال های سال از تشکیل آن گذشته است و همیشه ما در محافلمان از آن صحبت می کنیم اما هنوز به محتوای دقیق آن تسلط نداریم. اما «کنوانسیون برن» از آنجایی ایجاد شد که یک عده کشورهایی که خارج WTO یا «سازمان تجارت جهانی» بودند، تصمیم گرفتند  در حوزه کپی رایت فعالیت کنند که در شهر برن سوئیس این اتفاق در سال 1886 افتاد. کنوانسیون برن کشورهای امضاکننده را که در متن معاهده به نام «کشورهای عضو اتحادیه، شناخته شده‌اند، ملزم می‌کند آثار پدیدآورندگان سایر کشورهای امضاکننده را همچون آثار پدیدآورندگان تبعه خود مورد حمایت کپی‌رایت قرار دهند.

بنابراین وقتی ما عضو این معاهده شویم باید یک سری تعهداتی را به عهده بگیریم که شروع مناسبی برای فرهنگ سازی در این زمینه خواهد بود. البته قبل از این که ما عضو هر کنوانسیونی شویم باید از نظر اخلاقی به یک سری چیزها پایبند باشیم؛ نه از نظر قانونی و نه از نظر شرعی در هیچ جای دنیا قانونی نداریم که اگر در محیطی سازکار قانونی نبود شما می توانید بدون رضایت مالک مالکیت او را سلب کنید. ما در حال حاضر کتاب سازی می کنیم. کتابی از طرف ناشر منتشر می شود و در فاصله کوتاهی نسخه های متعدد افست آن با قیمت های مختلف به بازار می آید. این موضوع علاوه بر آسیبی که به ناشر می زند به اشتغال زایی، صنعت نشر و خیلی از حوزه های مرتبط آسیب می زند.

 یک واحد نشری که می تواند زیر نظر وزارت خانه مربوطه تولید محتوای درست انجام دهد با این کار عملاً از دور خارج می شود. کما این که من مثلاً در کتاب های پزشکی بارها دیده ام که کتابی را افست کرده اند و با تغییر حروفی در عنوان کتاب یا با قرار دادن محتوا در داخل کتاب، کتاب را به یکی از نزدیکانش تقدیم کرداند و همین کتاب در بازار توضیع می شود. وقتی این اتفاق می افتند قطعاً افراد یا انتشاراتی هایی که در خارج از کشور با ما در حوزه نشر تعامل دارند همکاریشان را کاهش می دهند. وقتی ما به نمایشگاه های بین المللی می رویم و می خواهیم از آن ها کتابی را بگیریم قبل از آن باید به آن ها اثبات کرده باشیم که به حق و حقوق احترام می گذاریم.

اینجا بهشت کپی کارهاست

وقتی گفته می شود که اینجا بهشت کپی کارها است واقعاً درست است. خیلی راحت هر کسی با یک دستگاه کپی می تواند هر کتابی را کپی کند و هیچ نظارتی هم در این باره وجود ندارد. در صورتی که خیلی راحت و با اقدامات ساده می توان از این اتفاق جلوگیری کرد. اگر ناشران ما بخواهند و مسئولین ما اقدام کنند علی رغم مشکلاتی که وجود دارد می توان این مشکل را حل کرد. با وضعیت فعلی ناشری با کلی هزینه و کار حق نشر کتابی را می خرد اما بلافاصله بعد از انتشار کتاب، نسخه های زیر زمینی آن گاهی حتی از طرف کسانی که مجوز نشر دارند به بازار ارائه می شود. من مورد های بسیاری را سراغ دارم که کتاب افست شده است و با قیمت و کیفیت پایین تر در کتاب خانه ها و دانشگاه های کشور توضیع شده است. این درخواست ها و بازار اگر مستقیم به سمت ناشر واقعی سوق داده شود ناشر می تواند به واسطه این پشتوانه بیشتر با ناشر اصلی چانه زنی کند و امتیازهای بهتری برای مخاطب و بازار ایرانی بگیرد. به همین خاطر ما امسال شعار خودمان را در نمایشگاه کتاب کاربردی دانشگاهی «نه به افست» قرار دادیم. بالاخره این موضوع باید از یک جایی شروع شود.

 

پیوستن به برن بهترین راهکار است

عابدینی: این نکته را من اضافه کنم که تفاسیری که در حال حاضر از «کنوانسیون برن»در کشور ما می شود تفاسیر سلیقه ای است و بین متن قانون و این سلیقه ها فاصله بسیار زیاد است. ما کنوانسیون برن را آنگونه تفسیر می کنیم که خودمان دوست داریم و در حقیقت از زیر آن شانه خالی می کنیم.

ببینید مهمترین اتفاقی که بتواند در این حوزه رخ دهد و به نفع این اوضاع نابسامان نشر در کشور ما شود، عضویت در کنوانسیون برن است. وقتی ما عضو این کنوانسیون که هیچ مانعی هم ندارد، نمی شویم، یعنی خودمان نمی خواهیم به حق کپی رایت تن دهیم. وقتی این اتفاق می افتند نباید با معاملات و بده بستان هایی که با ناشران بین المللی داریم، موافق باشید! مهمترین اتفاقی که سالانه در آن بیشتر ناشران از سراسر دنیا جمع می شوند نمایشگاه بین الملی فرانکفورت است؛ وقتی ما بخواهیم در این نمایشگاه کارهای خودمان را عرضه کنیم یا برای انتشار کتاب های خارجی اعلام آمادگی کنیم، اولین تصویری که از ما خواهند داشت این است که این ها حتی عضو برن هم نیستند. در صورتی که اگر این اتفاق بیفتند به شما قول می دهم که در اشتغال زایی، بالا رفتن سرانه مطالعه، شکل گیری مطالب با کیفیت قطعاً اثر مستقیم خواهد داشت. مهمتر از این ها این است که ما سال ها است که تلاش می کنیم وارد بازار تجارت جهانی شویم اما وقتی به فرض درخواست ما قبول هم شود  اول از ما می پرسند که شما عضو برن بوده اید یا نه؟ یعنی پیش زمینه ورود به WTO عضویت در برن است پس ما قبل از این که دیگران ما را تحریم کنند خودمان خودمان را تحریم نکنیم.

 

دست های پشت پرده ای که مانع تراشی می کنند/ دراینجا هم پول شویی های کلانی اتفاق می افتد

موانع پیوستن ما به برن چیست؟ چه کسانی مانع می شوند؟

میری: اساساً در هر کشوری در هر زمینه ای معمولا یک سری افراد هستند که به صورت مستقیم تصمیم گیری می کنند و انتخاب یا انتصاب می شوند که بعد از مدتی این افراد در قالب وزارتخانه، اداره یا اتحادیه جزو متخصصین فن آن حوزه شناخته می شوند. اما  افراد، تشکل ها یا صاحب قدرت هایی هستند که در پس پرده فعالیت می کنند. در ایران هم با تجربه ای که من دارم کسانی در بازار نشر هستند که دوست ندارند ما عضو این کنوانسیون باشیم یا حق کپی رایت را رعایت کنیم. کپی کردن کتاب منتشر شده، کار سختی نیست اما تولید محتوا و کتاب هایی که در خیلی از کشورهای دنیا مرجع باشد کار هر کسی نیست. ما در ایران کار راحت تر را انتخاب کرده ایم، منتظر می شویم مطلب را جای دیگری تولید کند و با کمترین هزینه تولید از آن سوء استفاده کنیم.

اگر نمی خواهیم عضو کنوانسیون برن باشیم؟ حداقل منافع ناشرین داخلی خودمان را در نظر بگیریم؛ برای این موضوع که نیاز نیست به جایی تعهد بدهیم. اگر این حق و قانون در کشور خودمان رعایت شود دیگر کپی فیلم، موسیقی و کتاب کار آسانی نخواهد بود و کم کم به قراردادهای خارجیمان هم تسری پیدا خواهد کرد. قطعاً منافع اقتصادی زیادی در افست هست چرا که نه مالیاتی می پردازند نه نظارتی بر کارشان وجود دارد و... مگر پول شویی فقط در زمینه مواد مخدر است. در همین بازار هم پول شویی های کلانی اتفاق می افتد. بنابراین اگر ما قانونی در این زمینه وضع و از این کار جلوگیری کنیم سود جویی های بسیار ی از افراد از بین می رود. قطعاً این ها به اشکال گوناگون مقاومت خواهند کرد و ممکن است تا مدتی این بازار را مختل کنند اما با حمایت واقعی وزارت فرهنگ و ارشاد و همکاری اتحادیه ها و تشکل ها، این کار شدنی است.

این را هم بگویم که در نشر به راحتی می توان این مافیا را کمتر از یک سال از بین برد. خیلی سخت نیست که بفهمیم این کتاب ها در چه مکانی هایی چاپ می شود. کتاب یا در چاپخانه ها یا در واحد صنفی که از اتحادیه مجوز دار یا در تعداد کمتر، توسط خود ناشران منتشر می شود. راه دوم مراکزی مانند کتابخانه ها هستند که کتاب ها را می خرند. ما می توانیم خیلی راحت با یک بخشنامه به کتابخانه ها بگوییم که کتاب افست نخرید. چرا یک کتابخانه باید از طریق افست و فروش کتاب ها به دانشجویان درآمدزایی کنند. من می شناسم کتابخانه ای را که مسئولش کار افست انجام می دهد.

از همه بدتر این است که  ما مسلمان هستیم و مذهبی داریم که در آن به شدت به رعایت حق الناس تاکید شده است. و در این مورد آیه قران داریم، آیا از این سند روشن تر می خواهیم که با این گناه ها مقابله کنیم؟

در دولت فعلی آقای روحانی سعی می کند با تشکل ها وارد تعامل شود و کارها را به آن ها بسپارد و در روابط خارجی هم می خواهد تعهد ایران را به معاهده های بین المللی نشان دهد. این هم یکی از موارد است که درتغییر نگاه مردم دنیا به فرهنگ ما بسیار موثر است. ما عضو تجارت جهانی یا «کنوانسیون برن» نیستیم. اما حداقل این موضوع را در همه جا جار نزنیم که چون ما عضو این دو معاهده نیستیم پس وظیفه ای در زمینه رعایت حق کپی رایت نداریم.

پی دی اف و دانلودهای اینترنتی چه قدر در آسیبزا است؟

در این حوزه مشکل اصلی ما زمان است، چون واردات کتاب  از زمان خرید تا ورود به کشور یک پروسه ای را دارد اما ما باید  یک زمان اختصاصی و غیر قابل پیش بینی هم برای گمرک در نظر بگیریم. موردی بوده است که کتاب 3 ماه در گمرک مانده است. من کتاب را پیش فروش و مشتری را قانع کرده ام که کتاب را اورجینال بخواند... اما جالب اینجاست که در همین مدت 20 روز pdf کتاب را همان کسانی که افست می کردند  به بازار عرضه می کنند. من می توانم کانال های تلگرامی را به شما نشان دهم که باور نکردنی است. ناشری است که مجوز نشر دارد اما یک نوبت  سی دی می فروشد و یک نوبت کتاب افست.

نشست کتاب

این pdf   ها چگونه به دست افست کارها می رسد؟

 عابدینی: این ها را از منابعی که وجود دارد یا می خرند یا دانلود می کنند. از سال 2012 به این طرف ناشران به سمت عرضه آنلاین یا ایبوک رفته اند و بخش بزرگی از فروششان در این قسمت است. ولی برداشت ما از ایبوک ها اشتباه است ایبوک هایی که در دنیا استفاده می شود یک بسته ای است که یک سری امکانات را با هم رائه می دهد اما ما فقط از قسمت pdf آن استفاده می کنیم. مثلاً یکی ا ز قابلیت ها به روز کردن کتاب است که ناشران ما از این ها استفاده نمی کنند. در واقع این فایل ها برای استفاده pdf است نه این که آن را تبدیل به کتاب تبدیل کنند.

امروز مخاطب ها دو دسته هستند یک سری دوست دارند از ایبوک استفاده کنند و یک سری هم علاقمند به استفاده از کتاب کاغذی هستند. مشکلی این است که ما در اینجا حق کتاب را رعایت نمی کنیم  و pdf را تبدیل به کتاب می کنیم در حالی که این دو هر کدام اگر سر جای خودشان باشند مشکلی وجود نخواهد داشت.

چرا در حوزه کتاب برند نخریم

میری: در واقع به این شکل است که در کشورهای دیگر ناشران به ازای هر نسخه خریید به شما یک نسخه pdf می دهد و کسی این نسخه ها را افست نمی کند. یا این که ناشران به جای pdf نسخه های آنلاین ارائه می دهند به این صورت که کل کتاب در اختیار خریدار قرار نمی گیرد؛ برای هر کاربر کد مالکیت تعیین می کنند و فرد با وارد کردن کد به قسمت هایی از کتاب دسترسی دارد و دیگر نمی تواند کل کتاب را پرینت بگیرد.

عابدینی: سوال اینجاست که وقتی شما می توانید از کتاب های اصلی با قیمت مناسب و کیفیت بالاتر استفاده کنید چه لزومی دارد که از کتاب افست استفاده کنید. این دوستان ما که این کتاب ها را افست می کنند اگر انسان های سود جویی نیستند پس چه نام دیگری را می توان بر آن ها گذاشت. چرا ما برای منافع خودمان جامعه کتاب خوان را از منابع و مطالب اصلی محروم می کنم. این موضوع واقعاً چه عواقبی را برای جامعه علمی کشور که زیر بنای توسعه و پیشرفت ما است دارد. چرا مراجعی که می توانند این موضوع را کنترل کنند اقدام عملی جدی در این زمینه انجام نمی دهند. چرا ما هیچ اهمیتی برای آینده خود و جامعه مان قائل نیستیم. ما در انجمن ناشران بین المللی ایران این آمادگی و توانایی را داریم که در صوت همکاری نهادهای دولتی کم کم این وضعیت را سر و سامان دهیم. در حال حاضر خیلی جا افتاده است که همه در کالاهای مصرفی خود برند استفاده می کنند چرا ما در حوزه کتاب و محصولات فرهنگی  نباید از برند استفاده کنیم و محصولات تقلبی را پس بزنیم.

آقای میشل کلمن رسما بازار کتاب ایران را دزد خطاب کرد

رسانه و گردش آزاد اطلاعات در این مورد چه نقش و تاثیری دارد، به صورت مشخص چه کسانی از این بازار سود می برند و نمی گزارند این اصلاح صورت گیرد؟

عابدینی: من چون جایگاه حقوقی دارم نمی توانم نام ببرم اما به عنوان مثال در حال حاضر ما تشکلی داریم که شعار خود را علیه افست و کپی رایت قرار داده اند ولی خیلی جالب است که از 170 عضو این تشکل فعال بالای 60 درصدشان خودشان کپی کارند. من تعجب می کنم که این ها چطور مدعی مقابله با کپی رایت هستند. در همین نمایشگاه بین المللی امسال فرانگفورت بعضی از همکارانمان به دلیل عدم اطلاعاتشان از بازار بین المللی نشر، صحبت هایی کردند که آقای «میشل کولمن» رئیس اتحادیه بین المللی ناشران رسماً بازار نشر ایران را دزد خطاب کرد و این در تمام سال های گذشته بزرگترین لطمه با بازار نشر ایران بود. از طرفی هم نمی توانیم به این حرف خرده بگیریم چون واقعاً درست است. منتها ایشان با لحنی تند این واقعیت را بیان کردند. اما این که چرا از خود ما باید کسی صحبتی بکند که باعث این موضوع شود، خود مساله است.

نمی توان تقصیر را گردن دست فروشان خیابان انقلاب انداخت

خود ما هستیم که این بلا را سر بازار نشر دانشگاهی و داخلی آورده ایم. ما نمی توانیم تقصیر را گردن دست فروشان میدان انقلاب بیندازیم. اگر بخواهیم منصفانه ببینیم باید به خودمان برگردیم متاسفانه دیگران هم از ما یاد گرفته اند و کتاب های ما در حال حاضر در کشورهای فارسی زبان کپی می شود. در واقع بلایی که خودمان سر خودمان آورده ایم را در حال حاضر دیگران هم بر سر ما می آورند. ما اگر می خواهیم این وضعیت را بهبود ببخشیم باید  به جای این که کارهای دیگران را کپی کنیم  به سمت تولید علم و محتوا برویم.

از نظر قانونی چه ضعف هایی داریم؟

میری: ما باید کارگروهی تشکیل دهیم و قانونی را تعریف کنیم و مهمتر از همه در سریعترین زمان ممکن به این قوانین عمل کنیم و باز مهمتر از این بر عملکرد این کارگروه نظارت داشته باشیم؛ نه این که یک بار دور هم جمع شویم و یک سری حرف ها بزنیم بعد همه چیز را به حال خود رها کنیم. اولین کاری که می توانیم کنیم این است که از خود نهادهای دولتی مثل وزارت ارشاد و کتاب خانه های سراسر کشور شروع کنیم. اولاً این ها را ملزم کنیم که کتاب های کپی چه فارسی و چه غیر فارسی نخریم. مخصوصاً در زمینه کتاب های لاتین این نوع کتاب ها به وفور یافت می شود.

در مورد مواد قانونی هم هنوز یک قانون دقیق و مستند که لازم الاجرا باشد نداریم. اگر هم قانونی باشد تا به حال اجرایی یا ابلاغ نشده است که ناشران بتوانند بر اساس آن شکایت و به آن استناد کنند.

جدا از این مساله خود ما هم اراده ای برای این کار نداریم. در همین نمایشگاه کتاب های کاربردی و دانشگاهی که 21 آبان در دانشگاه تهران برگزار می شود ما شعار خودمان را «نه به افست» قرار دادیم و در زیر پوستر ها این را چاپ کرده ایم. باورتان می شود که خیلی از تشکل ها و ناشران به ما گفتنتد که این کار را نکنید؟ چرا؟ چون سودشان در افست است. در ظاهر شعار می دهند اما تا صحبت از حرکت عملی می شود همه پا پس می کشند. من در همین زمینه با مسئولی صحبت می کردم ایشان می گفتند من با تجربه 2 دهه ای که در این زمینه ها دارم نظرم این است که شما شعار را تعدیل کنید. چون جدیداً باب شده است تا می خواهی چیزی بگویی می گویند ایجاد حساسیت می کند و ... اما این یک حقیقت کتمان ناپذیر است.

ما در مجموعه انجمن ناشران بین الامللی ایرانیان  تمام تلاشمان این است که در این راستا حرکت کنیم. تا به حال هم تلاش هایی زیادی برای تضعیف این انجمن صورت گرفته است تا فعالیت خارجی نداشته باشد.

عابدینی: متاسفانه این به این دلیل است که حتی خود کسانی که  در این حوزه تصمیم گیرنده هستند منافعشان به خطر می افتد. به خاطر همین تلاششان این است که فعلاً یا انجمن ضعیف باشد یا به اهدافش نرسد. اما از آنجا که ما احساس می کنیم که کار کار درستی است این مسیر را ادامه می دهیم.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.