مراسم بدرقه پیکر مدیا کاشیگر برگزار شد

پیکر مدیا کاشیگر با حضور جمعی از اهل قلم و فرهنگ به خانه ابدی بدرقه شد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، جمعی از اهل قلم و چهره‌های فرهنگی امروز (سه‌شنبه، دهم مردادماه) برای بدرقه پیکر مدیا کاشیگر، نویسنده، مترجم و فعال فرهنگی به خانه ابدی در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا (س)، در تالار وحدت گرد هم آمدند.

در این مراسم افرادی همچون جمال بابک احمدی، میرصادقی، قطب‌الدین صادقی، مهدی غبرایی، کاوه میرعباسی، اسدالله امرایی، غلامحسین سالمی، هوشنگ گلمکانی، محمود حسینی‌زاد، احمد پوری، حسین سناپور، مهشید نونهالی، حسن صفدری، محمود معتقدی، میترا الیاتی، سروش صحت، علیرضا بهنام، مهدی یزدانی خرم، هوشیار انصاری‌فر، علیرضا آدینه، ابوالقاسم ایرانی، علیرضا آبیز، کاردار سفارت فرانسه و تعدادی از کارکنان این سفارت حضور داشتند.

غلامحسین سالمی مترجم که اجرای مراسم را برعهده داشت در سخنانی گفت: مدیا کاشیگر قد مردانگی را به خاطر درهم و دینار خم نکرد؛ اگر خم می‌کرد ۵۰ عنوان استاد به دنبال خود یدک می‌کشید. مدیا واقعا بزرگ بود، صمیمی بود، نجیب بود و با دلی به وسعت دریا. هرگز از هیچ‌کس هیچ دلخوری نداشت، و هر لحظه سعی می‌کرد با همه روراست باشد و بود. با همه روراست بود و بر آیینه دلش زنگاری از بدی نبست.

او افزود: مدیا در ۶۱ سالگی ما را به حال خودمان رها کرد. اگر بود، به او می‌گفتم رفیق رسمش نبود، مدیا رسمش نبود که بگذاری بروی. فقط بهت و شگفت‌زدگی و دریغ و درد برای همه مانده است.

این مترجم اظهار کرد: مدیا کاشیگر  حدود ۲۰۰ کتاب و مقاله را ترجمه کرد. دغدغه او این بود که کار را شسته و رفته ارائه دهد و هیچ‌گاه کار بساز و بفروش در کار فرهنگی نکرد و سعی کرد کار مهندسی‌شده تحویل دهد.

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی بر پیکر مدیا کاشیگر نماز خواند.

سپس کاوه میرعباسی نویسنده و مترجم با اشاره به دوستی ‌خود با مدیا کاشیگر که از سال ۱۳۵۰ آغاز شده بود، گفت: دوستی ما به خاطر علاقه مشترک‌مان بود، علاقه‌ای که از مدیا کاشیگر یک چهره فرهنگی ساخت. او با وجود این‌که دیپلم ریاضی گرفته بود، رشته معماری را رها کرد و به سراغ ادبیات رفت.

او با بیان این‌که در مورد مدیا کاشیگر از جنبه‌های مختلف می‌توان صحبت کرد، اظهار کرد: در وهله اول مدیا در مقام  یک مترجم. همیشه می‌گویند مترجمی خوب است که بر زبان مبدا و مقصد مسلط باشد اما این کافی نیست، کسی مترجم خوب می‌شود که علاوه بر تسلط بر زبان مبدا و مقصد، دانش گسترده‌ای داشته باشد و با موضوعات مختلف آشنا باشد. مدیا این  ویژگی را داشت. او علاوه بر تسلط بر زبان فرانسه، فارسی را شیوا و زیبا می‌نوشت، مطالعات گسترده‌ای داشت و در زمینه‌های مختلف  کتاب خوانده بود. به همین دلیل توانست آثار ارزنده‌ای ترجمه کند.

میرعباسی  افزود: ترجمه برای مدیا دغدغه بود و اجبارهایی را که دیگر مترجمان دارند، نداشت، و اگر آثاری را می‌پسندید و ضروری بود ترجمه می‌کرد. جنبه دیگر مدیا، شخصیت فرهنگی او بود، او دبیر جایزه «روزی روزگاری» و دبیر دو دوره جایزه «یلدا» بود. او تلاش داشت تا ایرانی‌ها را با مطالعه آشتی دهد. در کنار این‌ها، مصاحبه‌های ارزنده و آموزنده او بود و  مدیا هیچ‌گاه دست رد به هیچ دعوتی نمی‌زد.

این مترجم خاطرنشان کرد: مدیا همیشه خنده‌رو، بشاش، بذله‌گو و خوش‌برخورد بود. او با آدم‌هایی با خصوصیت‌های مختلف و در سن‌های مختلف دوست بود و از این خصوصیت در خدمت به  فرهنگ استفاده کرد. خیلی از جوایزی که شکل داد به خاطر دوستی‌هایش بود. خیلی‌ها را به یکدیگر پیوند می‌داد. من هیچ انسانی را ندیده‌ام که این‌قدر بی‌توقع باشد، حتی توقع بجا نیز از کسی نداشت. اگر نارحتی پیش می‌آمد سعی می‌کرد آن را رفع کند، گویی رنجیدن در طبیعت او جایی نداشت و زندگی را با صلح می‌خواست.

همچنین کاردار سفارت فرانسه، پیام سفیر این کشور را  برای درگذشت مدیا کاشیگر خواند که در بخشی از آن آمده بود:

مدیا کاشیگر انسانی کوشا، خستگی‌ناپذیر وهمیشه آماده به خدمت بود که مسؤولیتش به عنوان مترجم با ماهیت وجودی‌اش در تطابق کامل بود: مسؤولیت انتقال و وفاداری پیام بین دو زبان و دو فرهنگ. او  عاشق کلمات و شیفته ارج نهادن به معنای آن‌ها بود.  کسانی که به او متنی یا گفت‌وگویی را برای ترجمه می‌سپرند می‌دانستند که تک تک کلمات یا سخنان با کمال دقت به زبان دیگر منتقل خواهد شد .

این وفاداری به زبان و متن، مایه مباهات و افتخار او بود. او از هر فرصتی بهره می‌جست تا این وفاداری را با جدیت به نمایش بگذارد چه در ترجمه قراردادهای مهم در حوزه روابط و چه در ترجمه اسناد اداری که از اهمیت کمتری برخوردار بودند.

احترامی که نسبت به مدیا احساس می‌کردم به دلیل مرد ادیبی بود که در او می‌دیدم؛ نویسنده و فیلسوف در آن واحد و این‌چنین سرشناس و مورد تحسین در ایران. صحبت کردن با مدیا کاشیگر به منزله تماس بی‌واسطه با فرهنگ ایرانی وغنای بی‌نهایت آن بود. او که شیفته کشور و زبان کشورش بود، بهتر از هرکسی می‌توانست ظرافت و پیچیدگی بی حد وحصر آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. او بهتر از هرکسی توانست با خلق جوایز ادبی برای استعدادهای جوان این زبان را به نسل جوان نیز انتقال دهد.

می‌توانم بگویم که تمامی سفرای سابق فرانسه در ایران که بخت آشنایی با مدیا را داشتند احساسی را که من اکنون از آن سخن می‌گویم تجربه کرده‌اند. قبل از عزیمتم به ایران همه آن‌ها به من گفته بودند که می توانم روی شایستگی‌های منحصر به فرد، مهربانی و آماده به خدمت بودن او حساب کنم. امروز من به نمایندگی از جانب آنان نیز سخن می‌گویم.

به خانواده و نزدیکان او، دوستان ایران و فرانسه وی اعلام می‌کنم که همه ما امروز عزاداریم . همه می‌دانیم که مردان ادب هرگز نمی میرند . نوشته‌های مدیا با قی خواهند ماند و شاهد ارزشمند مردی خواهند شد که او بود.

 در ادامه مراسم مهشید نونهالی نیز با بیان این‌که دوستی او با مدیا کاشیگر در منزل رضا سیدحسینی شکل گرفته است، گفت: مدیا خلق‌وخوهای مختلف داشت؛ گاهی  شوخ بود و گاهی تند و تیز و جدل‌انگیز. نمی‌شد مدیا را شناخت و دوست نداشت. مدیا به همه کمک می‌کرد، هم به لحاظ دانشی که در اختیار آن‌ها می‌گذاشت و یا حل کردن مشکلات دیگر. دغدغه بزرگ او جوانان بود.

همچنین بابک احمدی در این مراسم با بیان این  دوستی آن‌ها از ۴۳ سال پیش شروع شده و او هفت سالی از مدیا کاشیگر بزرگ‌تر است گفت: او یکی از شریف‌ترین، داناترین و بهترین دوستان من بود، شریف‌ترین برای این‌که برای دیگران زندگی می‌کرد.

در انتهای مراسم مانی کاشیگر پسر مدیا کاشیگر با خیرمقدم و تشکر از کسانی که برای بدرقه پدرش آمده بودند، گفت: پدر من گریه نمی‌کرد. من فقط دیدم یک بار در سال ۷۷ به شدت گریه کرد،  آن زمان من کوچک بودم و زمانی که از او پرسیدم، گفت، مانی من ۴۲ سالم شده است و دوستانم دارند می‌روند و ما آن‌ها را فقط بدرقه می‌کنیم. آن زمان پوینده فوت شده بود. من آن زمان درکی از گفته‌های پدرم نداشتم. حالا هم چطور قبول کنم که پدرم رفته است.

مدیا کاشیگر که در پی بیماری ریوی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان امام خمینی (ره) بستری بود، ظهر روز شنبه (هفتم مردادماه) در سن ۶۱سالگی از دنیا رفت.

مدیا کاشیگر متولد سال ۱۳۳۵ بود. «خاطره‌هایی فراموش‌شده از  فردا»، »آخرالزمان»، «مرگ موریانه» و «اتاق تاریک» از جمله کتاب‌های منتشرشده به قلم این شاعر و نویسنده است. او همچنین آثاری از آلبر کامو، آنتوان دو سنت اگزوپری، اوژن یونسکو، پل ریکور، ولادیمیر مایاکوفسکی و... را ترجمه و منتشر کرده است.

کاشیگر که راه‌اندازی جایزه‌های ادبی یلدا و روزی روزگاری را در کارنامه خود دارد، از اعضای هیئت‌مدیره بنیاد محمود استادمحمد نیز بود.

این گزارش به‌روزرسانی شده است.

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید