کیانیان: همه در حادثه پلاسکو مقصریم چون به غیرمتخصص ها رای دادیم/ برای چکش زدن در "حراج تهران" شیرجه رفتم!

از زمانی که کلاس سوم دبیرستان بودم، عکاسی کردم و این‌گونه جهان به تصویر من درآمد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، رضا کیانیان - بازیگر و عکاس - در ابتدای نشست خبری نمایشگاه عکس‌هایش با عنوان «دچار آبی بیکران» گفت:‌ از زمانی که کلاس سوم دبیرستان بودم، عکاسی کردم. در آن دوران تمام پول، عیدی و هرچه را که داشتم، جمع کردم و یک دوربین و سه‌پایه خریدم. این‌گونه جهان به تصویر من درآمد.

او ادامه داد: هنر، ذهن انسان را آبستن می‌کند و ما مجبوریم بزاییم. من کار بازیگری، نویسندگی و چوب انجام می‌دادم، اما تا ۱۰ - ۱۵ سال پیش، فکر نمی‌کردم که نمایشگاه عکس برگزار کنم.

این هنرمند با بیان این‌که چهار سال با موضوع پوست درخت‌ها عکاسی می‌کردم، اظهار کرد:‌ یک روز، دریچه‌ای رو به من باز شد که حیرت کردم. انگار پوست درختان به من می‌گفتند، ما می‌خواهیم رازی را برای تو آشکار کنیم. من در آن دوران، آمریکا بودم و درخت اکالیپتوس رنگین‌کمان را کشف کردم. زمانی که به ایران آمدم، عکس‌های این درخت را به عکاسان هم‌سن و سال خودم نشان دادم و همه گفتند که برای این عکس‌ها نمایشگاه برگزار کن، من نمایشگاه اولم را برگزار کردم.

او ادامه داد:‌ خیلی‌ها به من خرده گرفتند و گفتند از شهرتم برای عکاسی و برگزاری نمایشگاه استفاده می‌کنم؛ اما من به آن‌ها جواب دادم کلکسیونر به‌خاطر شهرت، از کسی عکس نمی‌خرد و اگر کار هنری فردی تداوم نداشته باشد، خریداری نمی‌شود. خوشبختانه کار عکاسی من تداوم پیدا کرد و دو نمایشگاه انفرادی و ۱۵ - ۱۶ نمایشگاه گروهی برگزار کردم.

کیانیان بیان کرد: قرار بود نمایشگاه انفرادی من، دو سال یک‌بار برگزار شود؛ اما این‌بار شش سال طول کشید.

وی اظهار کرد:‌ باز هم به من ایراد می‌گرفتند که چرا عکاسی می‌کنی و من پاسخ می‌دادم، هر فیلم شامل ۱۲۰ هزار فریم عکس است. من اگر در ۵۰ هزار فریم آن حضور داشته باشم، می‌دانم نور و مفهوم چیست. چه عکاسی تا این اندازه فریم عکس گرفته است؟ من خود به خود یک عکاس هستم.

او گفت: یک‌بار همراه با عباس کیارستمی - عکاس و کارگردان سینما - پیش چند نفر از استادان عکاسی بودیم. آن‌ها به شهرت من و رابطه آن با عکاسی ایراد گرفتند، اما کیارستمی به آن‌ها گفت، مگر کیانیان شهرت سینمایی خود را از جوب آورده است؟ او ۳۵ سال زحمت کشیده و نسبت به این کار دید پیدا کرده است.

این بازیگر با بیان این‌که کیارستمی همیشه در ذهن و یاد من زنده است، ادامه داد: یک‌بار دیگر کیارستمی به من گفت که سه چیز را به دیوار خانه‌اش آویخته است؛ دو جایزه از ژاپن و کارت انجمن عکاسان ایران. کیارستمی می‌گفت این کارت را به دیوار زدم تا همه بدانند من عضو این انجمن هستم. خوشبختانه من نیز به عضویت انجمن عکاسان ایران و عضویت افتخاری انجمن عکاسان سینما درآمده‌ام.

کیانیان درباره آثار حاضر در این نمایشگاه که از ۱۵ تا ۲۵ بهمن‌ماه در آرت‌سنتر برگزار می‌شود، توضیح داد: در این نمایشگاه ۲۴ عکس به‌نمایش درمی‌آید. ۱۲ عکس در دسته مرداب و ۱۲ عکس در دسته کهکشان قرار می‌گیرند. من از نوجوانی عاشق کهکشان بودم و هنگامی که در حیاط می‌خوابیدم، به آسمان نگاه می‌کردم و از وحشت به گریه می‌افتادم. یک روز در اشیای اطراف خودم کهکشان را دیدم و حیرت کردم و مدام عکس گرفتم. انگار کهکشان به سراغ من آمد و من را به خودش دعوت کرد.

این هنرمند درباره عکس‌های مرداب‌ نیز اظهار کرد: چند وقت پیش به اهواز رفته بودم و صبح خیلی زود در کنار رود کارون قدم می‌زدم. اهواز بعد از جنگ، شهر غمگینی است و در کارون، غم جریان دارد. من در حالی که قدم می‌زدم، دیدم دو قایق بی‌حرکت ایستاده‌اند و این موضوع حال من را بدتر کرد؛ اما یک لحظه یک چیز جادویی دیدم، انگار قایق‌ها به من می‌گفتند درست است که غمگین هستیم، اما این زیبایی‌ها را ببین.

او ادامه داد: عکسی را که از آن دو قایق گرفتم، در نمایشگاهی که شاگردان کیارستمی به یاد او برگزار کردند، به‌نمایش گذاشتم. پس از آن احساس کردم تمام مرداب‌های ایران من را به خود می‌خوانند. بنابراین بار سفر به انزلی بستم و دوباره هم‌آغوشی آب و دریا را عکاسی کردم که حاصل آن ۳۰۰ - ۴۰۰ فریم عکس شد که ۱۲ عدد از آن‌ها را به‌نمایش می‌گذارم.

این هنرمند درباره حضورش و آثارش در «حراج تهران» گفت: هنگامی که از من خواستند وظیفه چکش زدن «حراج تهران» را برعهده بگیرم، به دو دلیل این کار را انجام دادم؛ اول این‌که می‌خواستم وجهه شهرتم را به عکاسی و هنرهای تجسمی بدهم تا حراج رونق بگیرد، از طرفی من آدمی هستم که در جاهای ناشناخته شیرجه می‌زنم. ممکن است آبرویم برود، اما هیجان این کار را دوست دارم. بنابراین به حراج نیز به‌عنوان یک پرفورمنس نگاه می‌کردم.

او که بعدازظهر ۱۲ بهمن در مجموعه آرت‌سنتر سخن می‌گفت، ادامه داد: در سه دوره این حراج، آثار من به فروش رفت، اما در سال چهارم، قیمت همین‌طوری بالا می‌رفت که من آن را روی ۶۰ میلیون نگه داشتم، زیرا نمی‌خواستم قیمت کارهایم مانند حباب رشد کند. همیشه دوست داشتم جایزه نقش دوم را بگیرم و بعد جایزه نقش اول را، زیرا هنگامی که یک دفعه پیشرفت می‌کنی، نمی‌دانی تا چه اندازه ظرفیت داری.

کیانیان همچنین با اشاره به حضور آثارش در حراج‌های کریستیز و بونهامز، گفت: «حراج تهران» حراج معتبری است و امیدوارم هرچه بیشتر گسترش پیدا کند. در حراج کریستیز و بونهامز، کسی من را به‌عنوان بازیگر نمی‌شناسد و فقط عکس‌هایم را می‌بینند.

این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش، به مسئولیت اجتماعی اشاره کرد و افزود:‌ در سال‌های اخیر، اتفاقات فرهنگی زیادی رخ داده که بسیار امیدوارکننده است و من را به آینده مردم کشورم امیدوارتر می‌کند و آن گفتمان‌های مدنی است. پیش از این، گفتمان مسئولیت اجتماعی وجود نداشت و «کار خیر» بود. کار خیر خیلی خوب است، اما فردی است و به تعداد محدودی کمک می‌شود، از طرفی نباید کمک خود را علنی کنی، زیرا حسابی بین ما و خدا باز می‌شود و نباید آن را هیچ‌جا بگوییم؛ اما یک نوع کار خیر است که مسئولیت اجتماعی نام دارد، یعنی در جامعه کار ایجاد کنیم که خیل بی‌کاران به سر کار بروند. ما باید این موضوع را با صدای بلند علنی کنیم تا بقیه یاد بگیرند.

کیانیان با بیان این‌که موسسات نیز باید به مقوله مسئولیت اجتماعی توجه کنند، گفت:‌ آن‌ها باید به مشتری خودشان کمک کنند و کالایی را بخرند که در زندگی او موثر باشد.

او ادامه داد: در کشورهای دیگر، سیاست و امور بین‌المللی با دولت است؛ اما بقیه کارها با ملت است. دولتی که می‌خواهد همه کارها را خودش انجام دهد، مردم را گدا می‌پرورد. گاهی پیش می‌آید نشریات می‌نویسند از دولت انتظار داریم که کار ایجاد کند، اما مگر خود ما چه کاره هستیم. مردم هم مسئولیت دارند.

این هنرمند همچنین گفت:‌ این گفتمان از زمانی که مردم ما فهمیدند کودک نیستند و سرپرست نمی‌خواهند و وظایف دولت و ملت از یکدیگر جدا شد به‌وجود آمد. یک زمان هست که ما فکر می‌کنیم، هر کاری سیاسی است و ما نباید کاری انجام دهیم، اما یک زمان، حوزه مسئولیت سیاسی و مسئولیت اجتماعی از یکدیگر جدا می‌شود. به‌عنوان مثال، ما در جریان پلاسکو مقصریم، زیرا به افراد غیرمتخصص برای ورود به شورای شهر رأی دادیم.

کیانیان تأکید کرد: حوزه مسئولیت اجتماعی، از خود شروع کردن است.

او با بیان این‌که من در حوزه مسئولیت اجتماعی با بسیاری از وزارتخانه‌ها و موسسات کار می‌کنم، گفت: من در این زمینه به آن‌ها مشاوره و پیشنهاد می‌دهم.

او با بیان این‌که آثار ایرانی حرف برای گفتن دارند، اظهار کرد: این یعنی چیزی در دنیای ما غلیان کرده است. سال گذشته ما بیش از ۳۷۰ جایزه خارجی در حوزه سینما برنده شدیم. خیلی‌ها ایراد می‌گیرند و می‌گویند به‌خاطر سیاه‌نمایی است که ما جایزه می‌بریم، اما اتفاقا سینمای ما خیلی سفیدنماست. سینمای ایران در انیمیشن، مستند و حوزه داستانی جایزه جهانی دارد، این یعنی اتفاقی در سینما افتاده که باعث شده این همه جایزه ببریم. اگر به فیلمی اسکار می‌دهند، در وهله اول، آن فیلم باید در شأن اسکار باشد.

کیانیان بیان کرد: سینمای ما هرچه قله در جهان بود، فتح کرد. در تئاتر نیز با یک جست‌وجوی ساده و کوچک متوجه می‌شوید که گروه‌های ما به هر جا رفتند، جایزه بردند. ما همواره فکر می‌کنیم خیلی عقب هستیم، اما این‌طور نیست. موسیقی ما تا بخش‌های بالای جشنواره‌های جهانی می‌رود و نوازندگان ایرانی با نوازندگان بین‌المللی هم‌نوازی می‌کنند.

او با بیان این‌که در حال حاضر در دنیا دو جریان فعال سینمایی وجود دارد، توضیح داد: یکی از این جریان‌ها، هالیوود است و دیگری ایران، زیرا از دهه ۵۰ که موج نوی سینمای ایران آغاز شد تا به حال، حرکت قطار آن ادامه پیدا کرده و به هیچ کارگردان وبازیگری وابسته نیست. نگاه کنید همین سال گذشته جوان‌ها در سینما چه کار کردند.

کیانیان درباره آثارش در این نمایشگاه توضیح داد: ۱۲ قطعه مرداب در اندازه ۱۸۰ در ۱۳۰ سانتی‌متر و ۱۲ قطعه کهکشان در اندازه ۲۰۰ در ۱۳۰ سانتی‌متر به‌نمایش درمی‌آیند. به‌طور کلی، همه کارهای من یک ادیشن است و روی بوم و پارچه چاپ می‌کنم تا قابل لمس باشد.

او اضافه کرد: چند سال است که فکر می‌کردم این آثار عکاسی فقط به‌دست کلکسیونر و افرادی می‌رسد که امکان مالی دارند و من باید چه کار کنم که این آثار به‌دست علاقه‌مندان هنر برسد که پول ندارند. بنابراین به این نتیجه رسیدم که یک ادیشن از عکس‌هایم روی بوم چاپ شود و همان اثر روی کاغذهای با کیفیت با قطع کوچک ۵۰ در ۷۰ سانتی متر با ادیشن فروخته شود که در همین نمایشگاه نیز این آثار ارائه می‌شود.

دیدگاه تان را بنویسید