وقتی ماجرای این جنایت فاش شد که افرادی در حال خاکبرداری در کمربندی بوده و با جسد متلاشی شده زنی روبه رو شدند. به دنبال کشف این جسد پای پلیس به میان آمد و پروندهای در این زمینه تشکیل شد.
چندی قبل مردی در شیراز وقتی در حال خاکبرداری در کمربندی معالی آباد بود جسد زن جوانی را پیدا کرد که متلاشی شده و مدت ها از مرگش می گذشت.او فورا با پلیس تماس گرفت.دقایقی بعد مأموران کلانتری در کمربندی حاضر شدند و به بررسی محل جنایت پرداختند.
پس از انجام تحقیقات مقدماتی پرونده برای بررسیهای تخصصی در اختیار مأموران اداره پلیس آگاهی قرار گرفت و جستوجوهای تخصصی برای کشف راز جنایت ادامه یافت.مأموران در نخستین اقدام به بررسی هویت مقتول پرداختند. بررسیها نشان میداد که این زن جوان از مدت ها قبل با فردی در ارتباط بوده است.
تحقیقات نشان میداد که وی در این مدت به مرد جوانی علاقهمند شده و قصد ازدواج با او را داشته است .کارآگاهان در ادامه، به تحقیق از دوستان و آشنایان مقتول پرداختند و در این میان به مرد جوانی مظنون شدند. این پسرجوان بعد از جنایت به طرز مرموزی ناپدید شده بود.
مأموران که حدس میزدند مرد جوان از ماجرای جنایت باخبر است برای دستگیری وی وارد عمل
شدند. آنها در ادامه دریافتند که تنها مظنون پرونده مدتی پس از جنایت بهصورت ناگهانی فرار کرده و پس از آن زندگی مخفیانهای در پیش گرفته است.
کارآگاهان برای دستگیری متهم با نیابت قضایی راهی محل سکونت وی شدند اما در آنجا نیز ردی از او نیافتند. متهم بعد از جنایت به شهرشان بازنگشته و حتی خانوادهاش هم از وی خبری نداشتند.کارآگاهان که مطمئن بودند این جوان عامل این جنایت هولناک است با انجام تحقیقات گسترده و ردیابیهای تخصصی سرانجام بعد از گذشت مدتی مخفیگاه وی را شناسایی و او را دستگیر کردند.
وی بعد از انتقال به اداره آگاهی در بازجوییهای نخست خود را بیگناه دانست و به مأموران گفت: از قتل آن زن اطلاعی ندارد.
اعترافات مرد جوان در حالی بیان میشد که نظریه پزشکی قانونی دست او را رو کرد و داستان دروغینش افشا شد. براساس اعلام نظریه پزشکی قانونی علت مرگ مقتول خفگی اعلام شد و متهم وقتی شواهد را علیه خود دید به ناچار لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد.
وی درخصوص انگیزهاش از جنایت گفت: من و آن زن هر دو به هم علاقهمند بودیم و میخواستیم هر طور شده ازدواج کنیم. اما از مدت ها قبل با هم اختلاف پیدا کرده بودیم و هر روز این اختلاف بیشتر می شد.
وی ادامه داد: شب حادثه به بهانه ای او را با خود بردم با یکدیگر درگیر شدیم در حالی که اجازه فرار به مقتول را نمی دادم به جان او افتادم و او را خفه کرده و جسد را در کمربندی دفن کردم.
با توجه به اعتراف متهم، دستور بازداشت موقت وی صادر شد. بدین ترتیب این پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه سوم کیفری یک ارسال شد. جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه سوم تشکیل شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان به قرائت متن کیفرخواست پرداخت و خواستار مجازات متهم شد. سپس اولیای دم نیز درخواست خود را مطرح کردند . در ادامه متهم به دفاع از خود پرداخت و مدعی شد که مشکلات روحی و روانی دارد. از این رو وی به پزشکی قانونی معرفی و ادعاهایش رد شد.
متهم بار دیگر پای میز محاکمه قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد. بدین ترتیب ختم جلسه رسیدگی اعلام و وی به قصاص محکوم شد. این حکم به دیوانعالی کشور ارسال و در نهایت تایید شد.

 

46

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 748088
  • منبع: khabaronline.ir
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.