دراین مطلب آمده است: معمولاً در انتخابات، افرادی کاندیدا می شوند و برای معرفی خود برنامه ای را ارایه می دهند تا رأی دهندگان با نگاه به برنامه و زندگی خود بررسی نمایند که در صورت برنده شدن هر یک از کاندیداها چه تغییری در زندگی فردی و اجتماعی آنها پدید می آید. به تعبیر دیگر رأی دهندگان می خواهند بدانند با آمدن هر یک از کاندیداها چه تغییری در وضعیت سفره ی معیشت آنان پیش می آید، چه تغییری در پیشرفت کشورشان اتفاق می افتد، جایگاه کشورشان در میان کشورهای جهان چگونه تعریف می شود. در میان کاندیداهای این دوره ی ریاست جمهوری آقایان روحانی و جهانگیری با سکانداری چهار ساله ی کشور در واقع مدافع عملکرد خود هستند و رأی مردم هم در واقع تأیید و یا رد عملکرد آنان است. اما چهار کاندیدای دیگر در سخنان خود به دو بخش می پردازند بخشی نقد عملکرد دولت است که اگر چه گاه از نقد می گذرد و با بی انصافی به غیر واقع گویی می رسد اما در هر صورت بخش ضروری مواضع کاندیداهاست چرا که آنان برنامه ها و عملکرد دولت مستقر را به خوبی رصد کرده اند و می توانند بی تعارف ضعف ها را به مردم بگویند. اما در بخش دوم این کاندیداها باید برنامه های خود را معرفی کنند که تاکنون آنچه اعلام شده بیان برخی وعده های غیرقابل تحقق و برخی آرمانها بوده است. ایجاد اشتغال 5 یا 6 میلیون نفر و کارانه و یا یارانه ی نقدی 250 هزار تومانی یا غیرممکن است و یا در صورت تحقق فلج کردن دولت است. آنچه در این میان از نگاه کارشناسان مشکلات اصلی کشور است همچون فساد اداری اساساً مورد توجه قرار نمی گیرد و اگر اشاره ای هم به آن می شود بدون ارایه ی طرح و برنامه است و این نشان می دهد که کاندیداها بدون مطالعه ی قبلی و تنها بر مبنای داشته های ذهنی به این عرصه آمده اند و لذا نگاه مردم به سخنان آنان این است که «اینها که چیزی نگفتند» و به واقع همین است این چهار کاندیدا که چیزی نگفتند.
8006**6081دریافت کننده: نرگس تیموری**انتشاردهنده: حیدر سرایانی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.