گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران

موسوی لاری: روحانی نمیتواند نگاه 24 میلیونی را نادیده بگیرد

اصلاح طلبان هیچ گاه نخواسته اند که آقای روحانی سهمی از قدرت به آنها بدهد، البته نیازی هم به سهم نداشته اند. اما واقعیت این است که اگر آقای روحانی همراهی عقبه قدرتمندی را بخواهد که در انتخابات از او حمایت کرد، نباید نقطه نظرات این مجموعه را نادیده بگیرد. آقای روحانی چه در شکل گیری کابینه و چه در برنامه ریزی های آتی در حوزه های مختلف باید توقعات این جریان را در نظر بگیرد. بالاخره جریانی که از آقای روحانی حمایت کرد و در مقابل همه آن مسائلی که وجود داشت پشت او ایستاد، قاعدتا دیدگاه ها و نظراتی دارند که البته 24 میلیون نفر هم با پذیرش آن دیدگاه ها به آقای روحانی رای دادند. آن 24 میلیون در مقابل یک سلسله شعار ها، خط مشی و اندیشه آقای روحانی که برآمده از اندیشه اصلاح طلبی بود، وی را انتخاب کردند. آقای روحانی در میتینگ های انتخاباتی اش گفتمان اصلاح طلبی را انتخاب کرده بود و با درود به آقای هاشمی و آقای خاتمی، سخنرانی های خود را شروع میکرد. پس نمیشود که آقای روحانی در چینش کابینه یا خط مشی های آتی این فضا و عقبه ای را که از ایشان حمایت کرده است، نادیده بگیرد.

جماران: پس از آنکه حسن روحانی کابینه مورد نظر خود را به مجلس معرفی کرد، بسیاری از فعالین سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا زبان به نقد وزرای پیشنهادی روحانی گشودند  و معتقد بودند روحانی میتوانست گزینه های توانمند تری را برای کابینه دوازدهم انتخاب کند. اما در نقطه مقابل، برخی دیگر نیز وزرای پیشنهادی را مطلوب میدانند. در این میان به سراغ عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات رفتیم و نظر او را درمورد  کابینه پیشنهادی دوازدهم جویا شدیم.

آقای موسوی لاری! ارزیابی کلی شما از کابینه پیشنهادی آقای روحانی چیست؟ آیا افراد معرفی شده میتوانند برآورد کننده شعارهای پیش از انتخابات رئیس جمهور باشند؟

کابینه در حقیقت محصول نظر آقای روحانی و تعدادی از مشاورین نزدیک ایشان است. شاید بعضی از وزرایی که معرفی شده اند در گروه ها، احزاب و تشکل های اصلاح طلب یا اعتدال گرا و در کل، در نهادهای مدنی به آن صورت مطرح نباشند، اما خود آقای روحانی با تعدادی از همکارانشان، به یک جمع بندی رسیده اند و این افراد را معرفی کرده اند. در دو حوزه سیاسی و اقتصادی نیز تغییرات اساسی دیده نمیشود و در این حوزه ها دولت دوازدهم تفاوت معنا داری با دولت یازدهم ندارد. در سایر حوزه ها تغییراتی داده شده که به نظر میرسد آقای روحانی تحت شرایط خاصی به آن سمت رفته است.

به نظر من در حوزه هایی مثل وزات فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزرات آموزش و پرورش و وزارت علوم وتحقیقات، آقای روحانی به هر دلیل نتوانسته است گزینه های اول خود را مطرح کند. افرادی که مطرح شده اند با آنکه به هر طریق توسط آقای روحانی انتخاب شده اند، اما این انتخاب تحت شرایطی ویژه ای صورت گرفته است. این شرایط به ویژه در وزارت علوم وجود دارد و وضعیت به گونه ای است که برای این وزارت خانه هنوز امکان جمع بندی فراهم نشده است. افرادی که برای این وزارت خانه معرفی شده اند یا خودشان از حضور انصراف داده اند، یا به هر شکل موانعی پیش روی آنها قرار گرفته که نتوانسته اند حضور یابند.  به هر حال کسانی که در حال حاضر مطرحند، افراد شریفی اند، اما آقای روحانی تحت شرایط خاصی آنها را برای این سمت ها برگزیده است. در مجموع تحلیل من از کابینه این است که تغییر محسوسی نسبت به کابینه اول رخ نداده و تغییرات، با انتظاراتی که خود آقای روحانی پیش از انتخابات ایجاد کرد، متناسب نیست. 

با توجه به اینکه مجلس دهم مشکلات مجلس نهم را ندارد و میان نمایندگان و رئیس جمهور همدلی بیشتری وجود دارد، چه شرایط خاصی وجود دارد که آقای روحانی ناچار به معرفی برخی از افراد شده است؟

یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که ما نمیدانیم آقای روحانی با مجلس هماهنگی میکند یا با رئیس مجلس. مجلس به عنوان یک نهاد تصمیم ساز و تصمیم گیر در جمهوری اسلامی یک هویت مستقل است که دولت باید برای وزرای خود از آن رای اعتماد بگیرد. این مجموعه عبارت است از 290 نماینده منتخب مردم که یا به وزرا رای اعتماد میدهند یا نمیدهند. این مجلس یک هیئت رئیسه و رئیسی هم دارد که جزء سران سه قوه است و تاثیر زیادی در برخی معادلات دارد.  

من طی گفت و گویی که با برخی نمایندگان جناح های مختلف داشتم، متوجه شدم تلقی نمایندگان مجلس این نیست که با آنها تعامل شده یا رایزنی صورت گرفته است، مگر آنکه بگوییم با هیئت رئیسه یا شخص رئیس مجلس، آن هم در مورد بعضی از وزرا هماهنگی هایی صورت گرفته و آقای روحانی در تعامل با رئیس مجلس برخی وزرا را انتخاب کرده است که البته در این مورد هم من اطلاعی ندارم و صرفا احتمالات را مطرح میکنم.

برخی فعالین سیاسی تعابیر خاصی در انتقاد از رویه رئیس جمهور در چینش کابینه به کار می برند مانند این که چینش وزرا به صورت محفلی انتخاب شده است؟

من عبارت محفل را به درستی متوجه نمیشوم، آقای روحانی با حلقه ای از مشاورینش راجع به این افراد صحبت کرده و نظرات آنها را لحاظ کرده است. آن حلقه لزوما به معنای این نیست که محفل خاصی تصمیم گیرنده است، چرا که بالاخره این افراد مشاوران و هم فکران آقای روحانی هستند و نمیشود اسم محفل روی آنها گذاشت. اما آنچه مسلم است این که با فراکسیون های مجلس یا با شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان یا با احزاب اصلاح طلب، مشورت و هماهنگی صورت نگرفته است.

آقای موسوی لاری! پیش از انتخابات بسیاری از اصلاح طلبان و نمایندگان مجلس برای انتخاب مجدد آقای روحانی تلاش کردند، نادیده گرفتن اکثریت اصلاح طلبان در چینش کابینه تا چه حد میتواند در عملکرد آتی اصلاح طلبان نسبت به روحانی موثر باشد؟

ببینید آقای روحانی در چهار سال آینده به همراهی همه عناصر تاثیر گذار جامعه نیاز دارد. کشور یک مشکل یا دو مشکل ندارد. مشکلات عدیده ای در عرصه های اقتصاد، بین الملل و سایر عرصه ها وجود دارد. این مشکلات اقتضا میکند که آقای روحانی به سمت همگرایی بیشتر با جریانات تاثیرگذار جامعه حرکت کند. به همین دلیل هم به نظر من منطقی است که آقای روحانی نگاه غالب جامعه یعنی آن 24 میلیون را در تصمیمات خود لحاظ کند. نماد حضور جریان اکثریت جامعه همین افرادی هستند که از مردم رای گرفته اند و مردم آنها را برای حضور در مجلس انتخاب کرده اند. همچنین جریان اصلاحات که به عنوان یک نهاد مدنی تفکر اکثریت را نمایندگی میکند یکی دیگر از جلوه های بروز خواست مردم است.

اصلاح طلبان هیچ گاه نخواسته اند که آقای روحانی سهمی از قدرت به آنها بدهد، البته نیازی هم به سهم نداشته اند. اما واقعیت این است که اگر آقای روحانی همراهی عقبه قدرتمندی را بخواهد که در انتخابات از او حمایت کرد، نباید نقطه نظرات این مجموعه را نادیده بگیرد. آقای روحانی چه در شکل گیری کابینه و چه در برنامه ریزی های آتی در حوزه های مختلف باید توقعات این جریان را در نظر بگیرد. بالاخره جریانی که از آقای روحانی حمایت کرد و در مقابل همه آن مسائلی که وجود داشت پشت او ایستاد، قاعدتا دیدگاه ها و نظراتی دارند که البته 24 میلیون نفر هم با پذیرش آن دیدگاه ها به آقای روحانی رای دادند. آن 24 میلیون در مقابل یک سلسله شعار ها، خط مشی و اندیشه آقای روحانی که برآمده از اندیشه اصلاح طلبی بود، وی را انتخاب کردند. آقای روحانی در میتینگ های انتخاباتی اش گفتمان اصلاح طلبی را انتخاب کرده بود و با درود به آقای هاشمی و آقای خاتمی، سخنرانی های خود را شروع میکرد. پس نمیشود که آقای روحانی در چینش کابینه یا خط مشی های آتی این فضا و عقبه ای را که از ایشان حمایت کرده است، نادیده بگیرد. اگر این کار را بکند خود به خود دولت دچار مشکل میشود.

دولتی که پشتوانه حمایتی قوی و قدرتمندی نداشته باشد، در مقابل منتقدین و مخالفین ناتوان میشود و با صعوبت بیشتری همراه خواهد شد. البته باز هم تاکید میکنم این به آن معنا نیست که آقای روحانی باید به کسانی که به او رای داده اند سهمی از قدرت بدهد؛ لازم نیست ایشان به افراد سهمی از قدرت بدهد، اما حتما باید این تفکر را در کل برنامه ها مورد توجه قرار دهد و از اندیشه ای که 24 میلیون رای برای او آورد حمایت کند. اگر این موارد در نظر گرفته نشود، خود دولت دچار مشکل خواهد شد.

منظورتان این است که ادامه حمایت اصلاح طلبان از روحانی مشروط است و چک سفید امضا به روحانی داده نشده است؟

خب این امر طبیعی است. چرا اصلاح طلبان از آقای روحانی حمایت کردند؟ برای یک سلسله آرمان ها و اهدافی که دولت بهتر از دوره 8 ساله آقای احمدی نژاد اداره شود. آقای روحانی در چند سال اول تا حد زیادی در این مسیر حرکت کرد، منتهی در چهار سال دوم باید یک گام به جلو بردارد و شفاف تر و قدرتمند تر در جهت بهبود شرایط زندگی جامعه در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، امنیت، آزادی های اجتماعی و فردی، روابط بین الملل و... گام بردارد. این انتظارات از آقای روحانی بوده و هست و اگر این انتظارات برآورده نشود چرا باید حمایت ها ادامه پیدا کند. مسئله این است که جریان ها و افرادی که از آقای روحانی حمایت کردند، به دنبال حمایت از شخص او نبودند، بلکه این حمایت از یک سری برنامه ها و اهداف بود، اگر این برنامه ها اجرا نشود طبیعی است که این حمایت هم نمیتواند ادامه پیدا کند.

آقای موسوی لاری! با توجه به اینکه شما مدت زیادی به عنوان وزیر کشور در دولت اصلاحات حضور داشته اید، عملکرد وزارت کشور و آقای رحمانی فضلی را چگونه میبینید؟ به ویژه آنکه انتقادهای زیادی به وزیر کشور فعلی وارد میشود و برخی نمایندگان احتمال رای آوری ایشان را پایین ارزیابی می کنند

به این دلیل که خود من یک دوره طولانی در وزارت کشور بوده ام و مسائل مربوط به این وزارت خانه را میدانم، ترجیح میدهم که در رابطه با شخص صحبتی نکنم. اما کلیت ماجرا این است که وزارت کشور نماد حضور منطقه ای دولت است. یعنی آقای روحانی یک دولت ملی دارد متشکل از وزرا  و معاونین است و یک دولت منطقه ای دارد که استاندار او هستند؛ وزیر کشور حلقه ربط دولت ملی و دولت منطقه ای است. به هر اندازه ای که وزارت کشور بتواند در مناطق افرادی را انتخاب کند که نماد حضور دولت در آن  مناطق باشند، دولت قوی تر خود را نشان میدهد. طبیعتا به هر اندازه هم که استناندارد های ما ضعیف و ناتوان باشد یا ناهماهنگ با دولت باشد، دولت با مشکل رو به رو میشود.

اصحاب رسانه و صاحبان قلم می توانند سی و یک استان را بررسی کنند و ببینند گرایش مردم در آن مناطق چگونه بوده و استانداران و نمایندگان دولت تا چه انداز از دولت نمایندگی کردند و بررسی کنند حرف وحدیث هایی که وجود دارد تا چه اندازه درست یا نادرست است. اجازه دهید من وارد این بحث نشوم، در عوض شماها باید بر این مسئله کار کنید. اگر آقای روحانی در یک منطقه رای بالایی داشته نمیتوان گفت کار کرد دولت در آن منطقه بی تاثیر بوده است. از این طریق میتوان همکاران منطقه ای آقای روحانی، یعنی استانداران را شناسایی و رصد کرد.

درمورد حواشی مربوط به انتخابات چطور؟ آیا وزارت کشور در انتخابات ریاست جمهوری عملکرد مطلوبی داشت؟

از نظر من انتخابات مشکلی نداشت و سالم برگزار شد. تنها مشکل در ساعات پایانی رخ داد، در آن ساعات مردم در صف ها ایستاده بودند و مشکلی در اخذ آرا پیش آمده بود که مقامات مسئول آن را پیش بینی نکرده بوند؛ مسلم است که باید این مسائل هم پیش بینی میشد. اینکه درصد زیادی از مردم از بعد از ظهر در صف ها بایستند و نتوانند رای دهند پسندیده نیست و باید تمهدیداتی اندیشیده میشد. اما به طور کلی آنچه مهم است این که انتخابات در سلامت برگزار شد و مشکل جدی نداشت.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.