آیت‌الله محمدعلی ایازی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، گفت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عنایت داشت که «آزاداندیشی» در جامعه نهادینه شود.

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عنایت داشت که «آزاداندیشی» در جامعه نهادینه شود، گفت: ایشان می‌گوید لازمه آزاداندیشی، دامن زدن به گفت‌وگوست. ما باید زمینه‌های ارتباط و گفت‌وگو را فراهم آوریم و نباید گفت‌وگو فقط در میان خودمان شکل گیرد، بلکه باید در جمع‌ها و دیدگاه‌های مختلف، حضور داشته باشد. البته در این زمینه، چندان بحث را گسترش نمی‌دهد، ولی چند عنوان را مطرح می‌کند که عبارتند از: احتجاج، مناظره، مجادله احسن و استفاده از روش‌های پرسش و پاسخ. 

به گزارش جماران، آیت‌الله محمدعلی ایازی در نشستی با عنوان «آزاداندیشی؛ بایسته‌ها و راهکارها» که در آستانه هفتمین سالگرد ارتحال آیت‌الله هاشمی رفسنجانی توسط پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد، گفت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دو مسأله، نگرانی جدی داشته است: یکی مسأله ترویج خرافات و بدعت‌ها در فضای اجتماعی سال‌های 86 است که دولتی بر سر کار آمده و ادعاها و مدعیاتی داشته. مسأله دیگری که تکیه بسیاری بر آن می‌کند، این است که آیا جامعه دینی، روزآمد است یا نه؛ آیا می‌تواند روزآمد باشد یا خیر؟ اعتقاد ایشان این است که اگر نتوانیم پاسخگوی نیازهای جامعه باشیم، شکافی در آینده جامعه رخ خواهد داد که نخواهیم توانست آن را کنترل کنیم و وضعیت به ویرانی خواهد نهاد. 

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عنایت داشت که «آزاداندیشی» در جامعه نهادینه شود، افزود: وقتی ایشان می‌خواست این مسأله را مطرح کند، دو نکته را مد نظر داشت؛ اول اینکه اسلام را به‌شکل عقلانی، درست، منطقی و استدلالی بشناسیم و بفهمیم و دوم اینکه جامعه خود را بشناسیم و بدانیم نیازهایش چیست و زبان مردم را هم بشناسیم تا متناسب با جامعه، سخن گوییم. این دو نکته را ایشان هم در کتابشان و هم در بحث‌هایشان مطرح کرده و اصرار داشت که باید چنین کاری را در کشور، انجام دهیم. مسأله کرسی‌های آزاداندیشی ایشان در این راستا بود و با این ایده و آرمان، آن را دنبال و وقت صرف می‌کرد و جدیت داشت که این مسأله حتما عملی شود. 

وی اظهار داشت: آقای هاشمی می‌گوید: «امام راه آزاداندیشی را صاف کرد و چند پایه مهم را گذاشت که به نظر می‌آید، مسائل خیلی مهمی هستند. برخی از این پایه‌ها حالت کلی دارند و می‌توانند مشکلات و معضلات جامعه را به‌صورت کلی، رفع کنند اما برخی‌ها گرچه مسأله‌ای خاصند، ولی می‌توانند الگویی باشد تا نگاهمان به مسائل اسلامی و به ویژه فقه، چندان پایبند فتاوای گذشته و مشهور نباشد». ایشان عنوان نخست را «تشخیص مصلحت نظام» دانسته و می‌گوید با توجه به مشکلاتی که داشتیم –و دو نامه را نقل می‌کند- که در قانونگذاری، ما را همیشه درگیر بحثی بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان می‌کرد، لذا امام این ایده را داد که شورایی را مقرر کنیم تا تشخیص مصلحت دهند. 

ایازی ادامه داد: آقای هاشمی راهکاری را مطرح می‌کند و می‌گوید: امام معتقد بود که اگر این کار با کیفیت و کار کارشناسی انجام شود، حتی شورای تشخیص مصلحت هم لازم نیست. بحث ایشان در چند جا رفت‌وبرگشت می‌کند ولی روشن است که به تشخیص مصلحت و تکیه بر مصلحت، عنایت خاصی دارد و شاید یکی از پایه‌هایی که درباره مسأله آزاداندیشی و عقل‌گرایی در فقه، در ذهن ایشان بوده، همین بحث مصلحت باشد. ایشان دو مثال دیگر هم می‌زند که به نظرم گرچه موردی و جزئی هستند، ولی می‌خواهد بگوید که این هم بالاخره، یک نوع سدشنکی و حرکتی در مخالفت با نظر مشهور بوده است.

وی تأکید کرد: آقای هاشمی قصد دارد سدشکنی کند و نوعی از فضای آزاداندیشی را در این زمینه، به وجود آورد. البته ایشان بعداً به‌مناسبت، در رابطه با موضوع حکومت و دولت، مسأله‌ای را مطرح و سخن حضرت امام را در باب مجتهد واقعی مطرح می‌کند که گفته‌اند: «مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمام فقه در تمام زوایای زندگی بشریت است. حکومت نشان‌دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است». اگر چنین باشد، پس دولت می‌تواند چنین نقشی را ایفا کند و رعایت نوع ضرورت‌ها، نیازها و مصالح را مورد توجه قرار دهد. ایشان مثال‌هایی را هم در این جهت می‌زند. 

عضو هیأت علمی دانشگاه  آزاد اسلامی در خصوص «بایسته‌های آزاداندیشی» نیز گفت: آیت‌الله هاشمی معتقد است که ما باید همیشه یکی از کارهایمان این باشد که گوش باشیم و نخواهیم صرفا خودمان متکلم وحده باشیم. ما باید مرتبا این حالت گوش بودن را حفظ کنیم و سخنان، دیدگاه‌ها و نظریات دیگران را بشنویم. ما یک فرهنگ عمیق و گسترده را در جامعه خود و فرهنگ دینی داریم که باید از آن، بهره بریم. ایشان در این جهت، مثال‌هایی می‌زند و می‌گوید تراژدی ما، بحث خوارج، بسته‌اندیشی، ظاهرگرایی و مانند آن است و ما هم امروز با اخباریون و کسانی مانند آنها روبه‌رو هستیم که بسیار ظاهرگرایند و شباهت‌هایی با گذشتگان دارند. 

وی یادآور شد: ایشان در بحث راهکارها باز هم مسأله شورای فتوا را مطرح می‌کند و می‌گوید «ما اگر بخواهیم در آینده، در زمینه حوزه فقه، کار کنیم و جایگاهی داشته باشیم، باید به خرد جمعی، کار جمعی و فکر جمعی و استفاده از آن، روی آوریم. البته کسانی که در حوزه اجتهاد، کار می‌کنند، باید حتما زمان‌شناس باشند و نگاه عقلانی و دیگر ویژگی‌ها را داشته باشند، ولی یک شورا می‌تواند این کار را انجام دهد. شورای فتوا باید برای آینده جامعه ما این وظیفه را به دوش گیرد».

ایازی افزود: ایشان می‌گوید لازمه آزاداندیشی، دامن زدن به گفت‌وگوست. ما باید زمینه‌های ارتباط و گفت‌وگو را فراهم آوریم و نباید گفت‌وگو فقط در میان خودمان شکل گیرد بلکه باید در جمع‌ها و دیدگاه‌های مختلف، حضور داشته باشد. البته در این زمینه، چندان بحث را گسترش نمی‌دهد، ولی چند عنوان را مطرح می‌کند که عبارتند از احتجاج، مناظره، مجادله احسن و استفاده از روش‌های پرسش و پاسخ. 

وی در پایان تأکید کرد: به نظر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی راه نهادینه شدن و ماندگاری آزاداندیشی، در آموزش و تربیت نهفته است تا کادری داشته باشیم که همیشه این مسؤولیت را به عهده گیرد و این فرهنگ را ترویج کند. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.