پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

دوری از افراط و تفریط با تبادل افکار سازنده-- منشور برادری-6-گفتاری از عماد افروغ

وحدت درعین کثرت

استنباطی که من از منشور برادری و همین طور سایر آثار امام می توانم داشته باشم این است که امام روی نظام و انقلاب بسیار حساس بودند. بحث نظام جمهوری اسلامی در راستای تحقق احکام نورانی اسلام و انقلاب اسلامی جایگاه بلندی دارد که در این منشور کاملاً هویدا و آشکار است و می تواند یکی از محورهای اساسی وحدت دغدغه حفظ نظام و توجه به ملزومات آن در راستای اسلام و انقلاب اسلامی باشد. چون ایشان با سعه صدر خاص خودشان می فرمایند که این گروه های مختلف اختلاف شان - با لحاظ این که ما می دانیم گروه های آن زمان اختلافشان حاد بود و علی الظاهر خیلی هم حاد بود- زیر بنایی نیست و بیشتر سیاسی است و هر چند که ممکن است که عده ای بخواهند یک شکل عقیدتی به آن بدهند. پس بنابراین آن اختلافات در آن شکل و گستره اش که ظاهری از حاد بودن را هم تداعی می کرد از نظر امام به هیچ وجه زیر بنایی نبوده است چون نظر ایشان این بود که همه این جناح ها و گروه های مطرح به گونه ای در اصول با هم مشترک هستند البته اگر این اختلافات به اصول تسری پیدا کند ایشان مخالفت می کنند و معتقدند که موجب سستی نظام می شود.
امام مقوله افتراق در موضع گیری و اندیشه را خیلی گسترده می بینند و سطح این اختلاف سلایق و دیدگاه ها را بسیار بالا می بینند این به نظر من نکته بسیار ظریفی است که می بایست به آن توجه شود. یعنی محدوده ضیق نیست و سقف هم کوتاه نیست.
این حکایت از یک سعه صدر عمیق و یک بینش و تأمل بالا نسبت به گروه ها و گروه بندی های اجتماعی دارد که شایسته است که بدان توجه شود. چون ایشان در همان مقدمه منشور برادری اختلاف اقوال و آراء فقها را مطرح و اشاره می کنند که به هرحال باب اجتهاد همیشه باید باز باشد و شرایط طبیعی انقلاب و مصلحت جامعه اقتضاء می کند که چشم و گوش مان نسبت به تغییر و تحولات جامعه باز باشد و به این نکته توجه می دهند که ممکن است خیلی ها باشند که در فقه معهود مسلط هم باشند اما قادر به تشخیص مصلحت جامعه نباشند و این می تواند آسیب هایی در برداشته باشد. به نظر می رسد همین توجه به جامعه و تعاملی که دین می تواند با جامعه داشته باشد حکایت از یک نگرش باز می کند.
نکته مکمل و توضیح دهنده دیگری که می تواند به طور خاص با توجه به شرایط کنونی کشور مطرح شود بحث گرایش به اسلام است و نوع نگاهی که امام به اسلام داشتند. امام به صراحت هر چه تمام اشاره می کنند که هر دو گروه می خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان باشد. یعنی نگاه ایشان باز نگاه محدود به فضای جغرافیایی ایران نیست. بحث، بحث اسلام و عظمت اسلام است و بحث بر سر این است که اسلام باید به یک قدرت بزرگ جهانی تبدیل شود. باز در کنار و در ذیل همین نکته یک عبارتی که فکر می کنم باید در شرایط کنونی مورد توجه قرار گیرد حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ است. این نگرش امام را نسبت به فرا زمانی و فرامکانی بودن اسلام نشان می دهد که حکایت از قابلیت اسلام برای توجه به نیازها و شرایط متحول و متغیر اجتماعی است. نکته دیگر که می تواند در راستای وحدت معنادار باشد و ضرورت امروزی ما را هم رقم می زند اینکه ایشان می فرمایند هر دو گروه یا جناح های مختلف حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم باشند. یعنی مراقب باشند که خشم شان فروکش نکند و هم از خشم مردم نیز علیه سرمایه داری غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار و کمونیسم بین الملل در راس آن شوروی متجاوز حفاظت به عمل بیاورند. امام می فرمایند که هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره ای از سیاست نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی عدول نشود یعنی می فرمایند که هر دو گروه متوجه باشند که موضع گیری های ایشان به گونه ای باشد که در عین اینکه حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ در دستورکارشان است این خشم و کینه انقلابی را نسبت به شرق و غرب را حفظ کنند؛ ایشان روی این موضوع تصریح می کنند که خیلی تصریح موکدی است و من واقعا فکر می کنم ضرورت امروزی ما هم هست به خاطر اینکه می بینیم که لغزش هایی صورت می گیرد. این طور نباشد که بخواهیم با گرایش به غرب به جنگ شرق برویم و یا با گرایش به شرق به جنگ غرب برویم، ما این راه را تجربه کرده ایم که در سالهای اخیر مواضع روسیه چه حال و روزی پیدا کرد.
نکته قابل تامل دیگری نیز هست که کمتر به آن توجه شده است و من چندی پیش نیز در مقاله ای که با عنوان مبانی و قلمرو احیاگری امام خمینی (س) نوشتم توجهم را جلب کرد و الان هم می بینم که در منشور برادری نیز آمده است. آن نکته از نظر بنده این است که امام مرز آزادی و نقد گروهها نسبت به یکدیگر را عدم تخریب و حذف گروه دیگر می دانند - با توجه به سطح نقد گروهها نسبت به یکدیگر مطلب را بیان می کنم -یعنی معتقد هستند که خدایی ناکرده اگر کسی در این نظام در فکر حذف و یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد حتما پیش از آن که به رقیب یا رقبای خود ضرر بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.
در دیدگاه امام یک وحدت در عین کثرت متجلی است و به نظر می رسد که ایشان معتقد هستند که نمی توان جامعه را یک دست کرد و یک دست کردن جامعه را در مدیریت کشور مطلوب نیز نمی دانند؛ یعنی نه در باورشان هست و نه مطلوب تشخیص می دهند و نه آن را امکان پذیر می دانند. در کنار این نکات باید گفت در کل از دیدگاه ایشان انتقاد به جا و سازنده در جامعه جایگاه ویژه ای دارد و این که هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد ببیند.
حضرت امام (س)محور وحدت را حفظ اصول می دانند و به طور خاص بر حفظ جمهوری اسلامی و حراست از انقلاب اسلامی و پاسداری از مواضع نه شرقی و نه غربی اصرار می ورزند. در این بین به نکته دیگری نیز اشاره دارند و آن چیزی است که می تواند دامن گیر همه بشود و همه در معرض اش هستند و آن حب نفس است که خدای ناکرده ممکن است سراغ همه ما بیاید واگر بیاید فرد نمی تواند داوری های منطقی و اصولی داشته باشد و باید به خدا پناه برد.
مولانا می گوید:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به روی دیده شد
یعنی زمانی که غرض به میان می آید و این غرض نیز غرض نفسانی است و همراه با امیال و مطالبات و منافع شخصی و گروهی هست یک پرده و حجابی بر روی چشم انسان کشیده می شود از سوی دلی که به سوی نفسانیت سوق پیدا کرده است و نمی تواند واقعیت ها را خوب ببیند و تحلیل کند و امان از این.
در نظام اسلامی که یک جهت گیری اخلاقی و معنوی خاص دارد حتما همه ما باید به سمت پرهیز از حب نفس برویم. کلاً فلسفه وجودی انقلاب اسلامی هم جهت گیری های اخلاقی و معنوی اش بوده است و یکی از عوامل پیدایی این انقلاب یا انفجار نور برون رفت تعداد کثیر و قابل توجهی از شهروندان و مسمانان ایرانی از دنیا طلبی ها و دنیا خواهی ها بوده است و تجلی اجتناب از دنیا و پرهیز از حب نفس را در دفاع مقدس می بینیم و در آن جاست که به ضرس قاطع می توانیم بگوییم
هیچ حب نفسی وجود ندارد و همه همدل هستند و وحدت قابل توجهی وجود دارد و به یک معنا قطع نظر از آن گفتمان ایرانی اسلامی که در ذیل آن به پیروزی می رسیم و دفاع جانانه ای می کنیم تجلی مقابله با حب نفس را در دفاع مقدس می بینیم که به گونه ای رمزو راز موفقیت ما در این دفاع هم محسوب می شود.
برخی اوقات ما به دیگری انگ بی اخلاقی می زنیم در حالی که خود این انگ بی اخلاقی حکایت از یک موضع غیر اخلاقی و نفسانی است که انگار نعوذبالله ما در جایگاه خدا نشسته ایم و با غفلت از مواضع غیر اخلاقی خودمان به دیگری نسبت بی اخلاقفی و حب نفس وارد می کنیم. در پایان این منشور حضرت امام(س) اشاره می کنند که به اشتراکات همدیگر نیز توجه کنید؛ توجه داشته باشید که شما هر دو دشمن مشترک دارید و اگر دیدید فردی حالا چه در داخل گروه شما یا در گروه دیگر از اصول تخطی می کند باید قاطعانه مقابلش بایستید. ایشان اشاره می کنند که "برای من روشن است که در نهاد هر دو جریان اعتقاد و عشق به خدا و خدمت به خلق نهفته است. با تبادل افکار و اندیشه‏هاى سازنده مسیر رقابتها را از آلودگى و انحراف و افراط و تفریط باید پاک نمود." منبع : (صحیفه امام، ج‏21، ص:180)
غرض من اشاره به این تبادل افکار و اندیشه های سازنده است متاسفانه تا آن جایی که ذهنم یاری می دهد هیچ گاه شاهد این تبادل افکار و اندیشه بین گروههای مختلف نبوده ایم و فکر می کنم که اگر ما به این فرمایش امام در منشور برادری توجه می کردیم حال و روزی بهتری می داشتیم و امروز یکی از ضرورت های بلاتردید ما همین است که گروههای مختلف ملتزم به انقلاب اسلامی و نظام و اسلام عزیز -من تاکید می کنم بر اسلام عزیز که تاکید حضرت امام نیز بوده است- بنشینند و مسائل کشور را احصا و دسته بندی کنند و راه حل به دست بدهند. متاسفانه جایگاه بحث تبادل اندیشه و افکار در اندیشه های حضرت امام مغفول مانده است و من به یاد ندارم این اتفاق افتاده باشد و معمولا گروه ها یک نگاه حذفی نسبت به یکدیگر داشته اند و متاسفانه بسیاری از مصیبت های ما هم به خاطر همین برخوردهای حذفی بوده است.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.