اگرچه امسال پنجمین سالی است که به همت پیشگامان، استادان، دانشجویان و عموم فعالان این حوزه، برنامه هایی برای گرامیداشت این نهاد و جلب توجه همگان به نقش و وظایف متعدد آن تدارک دیده شده است، اما شاید کمتر کسی باشد که بداند راه اندازی نخستین واحد روابط عمومی در مملکت ما به سبک و سیاق امروزی، به واقع با صنعت نفت عجین شده است.
نیمه های تابستان داغ 1332 خورشیدی بود که شماری از مدیران وقت شرکت تازه ملی شده نفت ایران به صرافت افتادند که تشکیلاتی با هدف تبلیغات، اطلاع رسانی و نشر اخبار به راه اندازند. از آن زمان تاکنون، روابط عمومی در کشور ما فراز و نشیب بسیاری به چشم دیده است. چه آن روزهایی که در نهاد رسمی متولی آموزش عالی کشور، دانشکده ای به نامش زدند، چه آن ایامی که زائدش خواندند و رو به افول نهاد، چه سال هایی که مسئولان روابط عمومی تا حد مشاور مستقیم و دست راست مدیران کل و رؤسای سازمان ها ارتقای مقام یافتند و چه در دوره هایی که تا سر حد یک متصدی چسباندن پوستر و پرچم به در و دیوار بدان ها نگریسته شد، چنین نهادی در تشکیلات اداری و بنگاه های معظم صنعتی و اقتصادی مملکت به هر حال به نوعی جایگاه خود را حفظ کرده است. اما با این همه قدمت و تلاش برای حرفه ای شدن روابط عمومی در کشور، این ساختار هنوز تا رسیدن به سرمنزل مقصود فاصله ای طولانی دارد.
در جهان توسعه یافته امروز، افزایش آگاهی مدیران تشکیلات دولتی و خصوصی و صاحبان بنگاه های ریز و درشت اقتصادی و صنعتی نسبت به اهمیت روابط عمومی و کارکردهای آن، نه تنها جایگاه این نهاد را به طور روزافزون ارتقا بخشیده، بلکه وظایف و مسئولیت های بیشتری هم برای آن تعریف کرده است؛ تا جایی که در کنار مفاهیمی مانند توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار و یا دولت و شهرهای الکترونیک و هوشمند، مفاهیمی نظیر روابط عمومی پایدار، الکترونیک و هوشمند نیز رفته رفته سر برآورده است.
در طول حیات یک سده ای روابط عمومی در جهان، این دانش و حرفه نسبتا نوظهور توانسته است راه خود را به سوی کمال و افق های بهتر به خوبی بگشاید. با این حال، شصت و اندی سال پس از تأسیس رسمی شاخه روابط عمومی در ایران، این نهاد در کشورمان همچنان با چالش های گوناگونی روبروست؛ چالش هایی همانند مشکلات ساختاری، آموزشی، فرهنگی و نیروی انسانی متخصص، که شاید چالش فرهنگی از بقیه قابل تأمل تر باشد؛ چالشی که با نوع نگرش مدیران سازمان ها به روابط عمومی در ارتباط است و به جرأت می توان گفت که مانع عمده ای در مسیر هویت یابی و اعتبار بخشی دانش و بینش کارگزاران روابط عمومی و صاحب منصبان دولتی و غیرآن به شمار می رود.
به هر روی، در جهان شتابنده امروز، روابط عمومی پیشرو و سرآمد با درک اهمیت مسئولیت اجتماعی سازمان ها و پیچیدگی و ظرافت کاری روزافزون کار در این حوزه، به ویژه با ورود هر نسل از فناوری های معطوف به هوشمندسازی و ارتباطات تعاملی، در جستجوی راه و روش و راهکارهایی است تا فراتر از چارچوب الزامات قانونی، به حل نظام مند مشکلات جامعه یاری رساند و در عین حال، منافع مشروع و قانونی شرکت یا سازمان متبوعش را هم تأمن نماید. در این عرصه به طور خاص، بر ضرورت بهره گیری بهینه و مؤثر از فناوری های نوین ارتباطی و تعامل دوسویه با مخاطبان و پاسخگویی سریع و تفاهم ساز تاکید می شود.
از دکتر حمید نطقی، پدر روابط عمومی ایران نقل است که: «روابط عمومی، مدعی العمومِ مردم نزد سازمان و وکیل مدافع سازمان نزد مردم است». در واقع، روابط عمومی در کنار رسانه، به عنوان زبان گویای مردم و گوش شنوای دستگاه های دولتی و نهادهای عمومی یا حکومتی یا ساختارهای سازمانی جامعه، چیزی نیست جز عنصر برقرارسازنده و مستحکم کننده رابطه مبتنی بر همدلی و همسوساختن اهداف و ترسیم چشم انداز مورد قبول این دو. چنانچه به اسباب و لوازم تحقق این اهداف این شعار به عنوان اصول بنیادین این حوزه نگریسته و بر مبنای آن برنامه ریزی و عمل شود، می توان به کارکردهای صحیح روابط عمومی در جامعه نظیر روشنگری افکار عمومی، پاسخگو کردن مدیران دستگاه ها، کمک به شفاف سازی جریان اطلاع رسانی و زمینه سازی مناسب برای تبادل اطلاعات و افزایش آگاهی ها، ارتقای شیوه های نظرسنجی، بهبود روش ها و نتایج تبلیغات، بهینه سازی ارتباطات مردمی درون و برون سازمانی، ایفای نقش مشاوری امین و دلسوز و بازوی توانمند مدیران و مغز متفکر سازمان ها در مدیریت افکار عمومی ویا حتی بازمهندسی ساختار سازمان ها امیدوار بود.
----------------------------------------------------------------------------------------
*خبرنگار ایرنا در خراسان شمالی
محسن داوری خبرنگار ایرنا
7184/1744 **انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.