گفتگوی جی پلاس با عضو هیات علمی دانشگاه تهران؛

چرا توضیحات پزشکان تلویزیونی بی فایده است؟ / آمار نامعلوم اما زیر 50درصدیِ سواد سلامت ایرانیان!

پیش گیری، تغییر سبک زندگی بر اساس اطلاعات و دانش سلامت و در نهایت سالم تر زیستن، فرایند به ظاهر ساده ای است که وجود سواد سلامت در افراد را نشانه می دهد؛ چرخه ای که همه بخش های آن باید فعال شود.

لینک کوتاه کپی شد
جلال سعیدپور - عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مدیریت اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت و گو با خبرنگار سرویس سبک زندگی جی پلاس می گوید: هیچ پژوهش جامعی وجود ندارد که سطح سواد سلامت در همه مناطق کشور را نشان دهد و آمارهایی که می توانیم در این زمینه اعلام کنیم به تحقیقات متعدد با روش های مختلفی مربوط می شود که در استان های مختلف انجام شده است.

 

** درمورد آمار شاخص های سطح سواد سلامت در استان های کشور چه آمارهایی در دست است؟
آمارهای موجود از پژوهش ها و پایان نامه هایی است که در این زمینه به دلایل مختلفی انجام شده است. در واقع یک پژوهش واحد در این حوزه نداریم. اما از میان آنچه موجود است یک پژوهش در اصفهان میزان سواد سلامت را حدود 38 درصد اعلام کرده است. این میزان درمورد کرمان 29 درصد و درمورد سیستان و بلوچستان نیز 32 درصد است. 
در مجموع می توان گفت وضعیت سواد سلامت در ایران چندان مطلوب نیست. وضعیت فرهنگی سطح سواد و معلومات نیز از جمله مواردی است که در سطح سواد سلامت تاثیرگذار است. بر این اساس به نظر می رسد تخمین عدد 50 درصد برای سطح سواد سلامت ایرانیان بسیار خوشبینانه باشد. 
این درحالی است که تحقیقات مفصل تری در این زمینه در کشورهای پیشرفته انجام شده است. مطالعات نشان می دهد وضعیت سواد سلامت مثلا در هلند حدود 72 درصد، در انگلستان 88 و در آمریکا 80 درصد است. 

 

** آنچه امروز به عنوان سواد سلامت شناخته می شود شامل چه نوع اطلاعات و دانشی می شود؟ 
 
منظور از سواد سلامت مجموعه ای از مهارت ها نظیر خواندن، شنیدن، کسب اطلاعات و به کار گیری آنها است. سازمان بهداشت جهانی سواد سلامت را اینگونه تعریف می کند: مجموعه مهارت های شناختی و اجتماعی که تعیین کننده انگیزه و توانایی افراد برای دست یابی و به کارگیری اطلاعات به روشی است که منجر به حفظ سلامت فرد شود. 
شاید بتوانیم برچسب های روی دارو را بخوانیم اما اینکه بتوانیم این دستورالعمل ها را با شرایط خود تطبیق دهیم، موضوع دیگری است. به مجموعه دانش و اطلاعاتی که منجر به ارتقای سلامت فرد شود، سواد سلامت گفته می شود. 

 

** می توان روش های قدیمی که برای درمان یا پیش گیری استفاده می شود را به نوعی سواد سلامت تلقی کرد؟
 
آنچه در نهایت منجر به کاهش سلامت فرد و بروز آسیب در او شود، سواد سلامت به حساب نمی آید. موضوعاتی نظیر خرافات، دستورالعمل هایی که تاثیر مثبتی روی فرد نداشته باشند نیز در زمره همین موارد قرار می گیرند.

 

** خوددرمانی را می توان در حیطه سواد سلامت تلقی کرد؟ اینکه ما می دانیم وقتی سرما خوردیم چه داروهایی باید مصرف کنیم را می توان جزو سواد سلامت دانست؟
 
در وهله اول باید تاکید کنم مصرف دارو جزء مقولاتی است که تنها باید از طریق تجویز پزشک صورت گیرد. از طرف دیگر پیش گیری از ابتلا به یک بیماری، موضوع دیگری است که یکی از ابعاد مهم سواد سلامت را نشان می دهد. مراقبت هایی که فرد باید برای جلوگیری از انتقال بیماری اعمال کند و آن را در روند زندگی اش به کار بگیرد بخش زیادی از سواد سلامت است. 
از دیگر نکاتی که از دیدگاه سواد سلامت بسیار مهم است انجام اقداماتی در حد لزوم برای بهبود بیماریِ پیش آمده، است. یعنی اگر یک بیمار برای درمان بیماری سینوزیت ساده برای تشخیص به فوق تخصص ریه مراجعه کند، اقدام اشتباهی انجام داده و ارزیابی ما از او این خواهد بود که سواد او در زمینه سلامت بسیار کم است چون این بیماری را به راحتی می توان با برخی اقدامات پیش گیرانه و در نهایت مراجعه به پزشک عمومی حل کرد. 

 

** چرا در کشورهای پیشرفته آمار سواد سلامت به این سطح رسیده است؟
 
یکی از بسترهای لازم برای سواد سلامت در کشورها، بهره مندی از نظام سلامت و نظام بهداشتی قوی و سازمان یافته است. نظام ارجاع، سال هاست که در کشور انگلستان به شکل پایدار به راه افتاده و نظام طب ملی در این کشور به خوبی در جریان است. طبیعتا در چنین شرایطی سواد سلامت مردم بیشتر افزایش پیدا می کند و منبع دریافت اطلاعات آنها موثق تر است. 

 

** با وجود پیشرفت هایی که در حوزه های مختلف داشتیم و رسانه های جمعی هم امکان اطلاع رسانی بیشتر را فراهم کرده اند اما در سال های اخیر همچنان با موارد زیادی از پزشکان تقلبی، درمان های غیرضروری و بی اثر و حتی بدون پایه علمی روبرو هستیم که در اشکال مختلفی خودش را نشان می دهد. در برخی از این موارد که مردم در مواجهه با این منابع ناموثق قرار می گیرند، بی اعتباری آن را تشخیص نمی دهند! برای مقابله با این بازار غیرقابل اعتماد چه باید کرد؟

 

سلامت، بازاری نامتقارن دارد. در این بازار اطلاعات ارائه دهنده خدمات سلامت و گیرندگان خدمات سلامت نابرابر است؛ به همین دلیل امکان سوءاستفاده در آن خیلی زیاد است. چون گیرنده خدمت این اطلاعات را ندارد و نمی تواند تشخیص دهد آنچه پزشک می گوید درست هست یا نه، به همین دلیل امکان سوء استفاده از او بیشتر می شود. 
دقیقا به همین دلیل است که این حوزه را به دولت سپرده اند. در کشورهایی که آزادترین اقتصاد دنیا را دارند بازهم دولت بیشترین نقش را در حوزه سلامت ایفا می کند. به نظر می رسد در مواردی نظیر درمان های غیرمجاز و بی تاثیر، نظارت دولت باید بیشتر شود تا امکان این سوء استفاده ها در سطح گسترده، کمتر شود؛ البته افزایش اطلاعات هم می تواند به مردم کمک کند که کمتر در دام چنین روش هایی بیافتند.
شرکت های بیمه ای که به نیابت از مردم خدمات سلامت را خریداری می کنند نیز باید نقش پررنگ تری در برخورد با این موارد ایفا کنند تا مردم با امنیت بیشتری خدمات سلامت با کیفیت را دریافت کنند.

 

 ** نقش رسانه های جمعی در افزایش ارتقای سواد سلامت را چطور ارزیابی می کنید؟
 
در دنیا نقش رسانه ها در افزایش سواد سلامت بسیار پررنگ است. حدود 97 درصد مردم آمریکا  اطلاعات خود را از رسانه های جمعی دریافت می کنند. این درحالی است که بر اساس تحقیقات موردی در این  زمینه، مردم ایران اطلاعات سلامت را عمدتا از دوستان و آشنایان دریافت می کنند تا از پزشکان، مراکز درمانی و بهداشتی و حتی رسانه های رسمی! این خبر خوبی نیست! چرا که دوستان و آشنایان نمی توانند منابع قابل اعتمادی در زمینه اطلاعات سلامت باشند.
 
یکی از آسیب هایی که در زمینه رویکرد رسانه ها درمورد افزایش سواد سلامت رایج شده، افزایش تخصص گرایی در حوزه درمان است. به طور مثال در برنامه های تلویزیونی مربوط به خانواده به جای اینکه از یک کارشناس بهداشت برای راه های پیش گیری از سرماخوردگی استفاده کنند، یک فوق تخصص بیماری های ریوی را دعوت می کنند که در برخی موارد توضیحات او آنقدر تخصصی است که برای مردم مفید نیست! خیلی از کارشناسان به نحوی صحبت می کنند انگار دارند مطالب علمی را برای دانشجویان خود توضیح می دهند.
یکی از ویژگی هایی که انتقال اطلاعات سلامت را موثر می کند، ارائه این معلومات به زبان ساده و روان است. خیلی از اطلاعاتی که امروز از سوی پزشکان فوق تخصص در برنامه های تلویزیونی گفته می شود را می توان از زبان پرستاران، کارشناسان بهداشت و پزشکان عمومی شنید.
اگر اطلاعات زیاد و پیچیده را به مخاطبان عمومی ارائه دهیم که طبیعتا توان فهمش را ندارند عملا انگار در نقطه قبل از گفتن این اطلاعات ایستاده ایم و زحماتی که در این زمینه کشیده شده، به هدر می رود. البته نباید فراموش کنیم نظام آموزش و پرورش رسمی و آموزش عالی هم می تواند با ارائه آموزش های مورد نیازی که به صورت پایه ارائه می شود هم در این زمینه موثر واقع شود. 

دیدگاه تان را بنویسید