گزارش جی پلاس؛

سکوت آتنا را بشکنید!

آزار جنسی دختران کوچک، رویدادی پرتکرار که تنها کمی از آنها را می شنویم و ترس از واکنش های ناهنجارانه جامعه به آینده یک دختر، شاید علت اصلی برملا نشدن برخی جنایت ها باشد. جنایت هایی که می توان ریشه آن را در نبود رویکرد آموزشی نسبت به این مسائل جستجو کرد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار سبک زندگی جی پلاس؛ آتنا اصلانی دختری 7ساله با گذشت کمتر از یک ماه از ناپدیدشدن، در حالی سر از خمره ای مخفی درآورد که دیگر جان در بدن نداشت!

قاتل فردی به نام اسماعیل جعفرزاده یا اسماعیل رنگرز، مردی حدود 40 ساله است که تا همین چند وقت پیش با همسر دوم و فرزند خود در پارس آباد در یک میوه فروشی کار می کرد. او در جریان تمام بازجویی ها و جستجوهای پلیس برای یافتن آتنا مثل شاهدی خونسرد حضور داشت.

التهاب و خشم از بروز چنین اتفاقی، پارس آباد مغان در بهت و نگرانی فروبرد. مردم در اقدامی اعتراضی، اسماعیل را محکوم کرده و با برگزاری تجمع خواستار اعدام او شدند.

شاید یکی از مهمترین نکات در واکنش تند از سوی مردم پارس آباد، حضور قاتل به عنوان یکی از افراد پذیرفته شده و معمولی این شهر بود؛ به ویژه بعد از فاش شدن انگیزه او!

مردم، او را هر روز می دیدند برخی از مغازه اش خرید می کردند، شاید بعضی از آنها با او نسبت فامیلی داشتند اما هیچ کدام نمی دانستند که گره این معما تنها به دست اسماعیل باز می شود.

اسماعیل یکی از اعضا و یکی از اهالی پارس آباد بود، مثل همه. با این تفاوت که چندی قبل تر به راحتی سر دختری جوان را زیرخاک کرد و هیچ کس از این موضوع بویی نبرد؛ همینطور چند وقت هم پیش دختر کوچکی را آزار جنسی کرد اما پدرش از ترس آبرو سکوت کرد این موضوع را به پلیس هم نگفت و به همین بسنده کرد که صرفا گوشمالی اش دهد.

سکوتی که شاید اگر زودتر شکسته می شد، چهره زیر نقاب قاتل را زودتر برملا می کرد؛ سکوتی که انگار نه پارس آباد مغان را بلکه همه جا را فراگرفته و زاده حساسیت و حرارتی است که تنها به سرپوش گذاشتن بر سر مظلومان ختم می شود.

به گزارش جی پلاس؛ اما در پی این رویداد، در جستجوی تحلیل ها و راهکارهای آسیب شناسانه متخصصین رفتیم و در همین باب نظرات دو کارشناس برجسته در حیطه روان پزشکی کودک و جامعه شناسی را به طور مشخص در این باره که: "چرا خانواده های ایرانی عمدتا در مورد مسائل جنسی سکوت می کنند و ترجیح می دهند هیچ وقت در مورد این موضوعات نه در رسانه ها، نه در حریم امن خانواده ها و کلاس های درس و نه حتی در جمع علمی اساتید و دانشجویان طرح شود؟! " جویا شدیم تا کمی بیشتر ریشه اتفاقات این چنینی  موشکافی شود.

 

** آموزش آگاهی های جنسی به کودکان و شیوه برخورد با افراد در شرایط خاص، یک ضرورت است

نسرین امیری - روان پزشک کودکان، بر این باور است که این مسائل در بخش مهمی از جوامع انسانی همیشه «تابو» بوده و از این رو خارج کردن این نیاز از فضای مه آلودی که امروز در آن قرار گرفته، نیاز به سال ها تلاش جمعی و نسلی دارد.

او تنها اقدام عاجل برای شرایط کنونی را آموزش و ارائه آگاهی های لازم از طریق کارشناسان خبره می داند.

امیری می گوید: در تحقیقات بین المللی، دیده شده که هرگاه سطح آگاهی در مورد یک موضوع بیشتر شود می توان از بروز حوادث جلوگیری کرد. همانطور که والدین برای استفاده از یک دستگاه دستورالعمل آن را می خوانند، درمورد موضوعات مختلف از جمله مسائل جنسی هم باید به ارائه اطلاعات و آگاهی بخشی فرزندانشان توجه کنند.

به گفته او، یک راه برای عبور سالم از این شرایط، آموزش صحیح آگاهی های جنسی و شیوه برخورد با افراد در شرایط خاص به کودکان است.

او درخصوص حساسیت های موجود در روش های آموزشی نیز به جی پلاس گفت: آموزش اطلاعات مربوطه به کودکان در این زمینه، موضوع حساسی است. برای مثال باید توجه کرد که خطرات موجود و واقعی را به صورت قابل درک اما خالی از احساس ترس برای کودک توضیح دهیم.

 

** بار نابخردانه اجتماعی بر یک موضوع مهم!

به گزارش جی پلاس؛ آنکه اتفاقاتی نظیر آنچه برای آتنا، ستایش و دیگرانی نظیر کیمیا رخ داده همچنان در حال تکرار است و گستره آن بسیار فراگیر است، اما ترس از آبرو هنوز هم به عنوان یک عامل قوی مانع از فاش کردن این موضوع از سوی قربانیان و خانواده آنها می شود. واکنشی منفعلانه که از یک سو به خاطی اجازه می دهد به رفتار ظالمانه خود ادامه دهد، بدون آنکه به خاطر رفتارش تنبیه شود و از سوی دیگر امیال جنسی را در ذهن تمامی نسل ها در هاله ای تاریک و مبهم باقی می گذارد.

این روان پزشک کودک بر این باور است که رازآلود بودن مسائل جنسی در طول تاریخ هم وجود داشته و در جامعه ایرانی همچنان در جریان است. او می گوید: با وجود آنکه این مقوله تنها راه برای بقای بشر است اما بیش از دیگر نیازهای انسان تحت ستم بوده و بسیار بیشتر از دیگر نیازها، گناه آلود، رازآلود و تابو شده است! شرایطی که امروز در کشورمان می بینیم نتیجه چنین نگرشی نسبت به این نوع نیازها وجود دارد. در جامعه کنونی، بار نابخردانه ای بر موضوعات جنسی تحمیل شده و از این جهت، فشار اجتماعی زیادی بر برخی افراد ایجاد کرده است. از آنجا که این موضوع در ناخودآگاه جمعی تک تک ما وجود دارد، حل و فصل آن نیاز به کار نسلی و جمعی دارد.

امیری ادامه می دهد: برای اینکه در مقطع کنونی بتوانیم کودکان و جوانان را از این شرایط به سلامت عبور دهیم، باید در مورد خطرات موجود در این مسائل نظیر ایدز، بارداری های پیش از موقع برای دختران و دیگر خطراتی که درصورت وقوع چنین روابطی اتفاق می افتد، با کودکان صحبت کنیم.

او آموزش این نوع مسائل را در وهله اول وظیفه مادر و پدر می داند. اما براین باور است که در غیاب والدین آگاه و توانا، باید از نهادهای دیگری نظیر آموزش و پرورش و رسانه های کشور برای آموزش کمک بگیریم.

** هر جا کنترل و کاهش خطر بوده، رد پایی از مسائل آموزشی دیدیم

امیری با بیان اینکه هر جا خطرات ناشی از این مسائل کنترل شده، صرفا بخاطر آموزش های لازم در این زمینه به نسل جدید بوده است، ادامه می دهد: نبود تصور دقیقی از این نیاز خدادادی، به عدم شناخت واقعی و صحیح از برقراری روابط عمیق و عاطفی دامن می زند و مشکلات زیادی به بار می آورد. قطعا اگر واقعیت های مسائل جنسی را انکار کنیم نه تنها مانع از بروز آن نمی شویم بلکه این نیاز در شرایط پیچیده تری بروز پیدا می کند.

 

** عامل بسیاری از طلاق ها عدم شناخت مرزبندی هاست

این روان پزشک همچنین درباره تبعات ناآگاهی از مسائل جنسی در سال هال جوانی هم به جی پلاس گفت: ناآگاهی در مورد این مسائل  باعث می شود جوانان، عشق و نیازهای جنسی را با یکدیگر اشتباه بگیرند. زمانی که هیجانات عشق به سراغشان می آید، نمی توانند آن را از مسائل جنسی تفکیک کنند. بنابراین برای تفکیک روابط عمیق عاطفی و عاشقانه از این نوع مسائل باید از قبل آموزش های درستی برای کودکان داشته باشیم. در سنین جوانی هم آنها باید بیاموزند که نیازهای جنسی می تواند همراه با روابط عاشقانه و عاطفی باشد اما این دو موضوع قواعد جداگانه ای دارد که می تواند ادامه رابطه را تحت الشعاع قرار بدهد. وقتی افراد نمی دانند مرز بین عشق و مسائل جنسی کجاست و چگونه باید با آن برخورد کرد، امکان بروز طلاق افزایش پیدا می کند. این موضوع عامل بسیاری از طلاق ها در جامعه ماست.

** خانواده اولین متولی آموزش است اما مسئولان غفلت نکنند!

امیری در ادامه با تاکید بر اینکه کارشناسان باید به مردم و جوانان یاد بدهند که جایگاه گسترش عاطفه و احساسات عمیق کجاست، خطاب به سیاستگذاران و مسئولان کشور گفت: اگرچه خانواده اولین متولی آموزش مسائل مهم و اولیه به فرزندانشان هستند اما در عین حال مسئولان باید از خودشان سوال کنند که چرا از طرح این موضوعات ترس و واهمه دارند. لازم نیست چرخ را دوباره اختراع کنیم. قطعا روش های آموزشی و تجارب زیادی در این زمینه وجود دارد که می توان از آن بهره گرفت.

امیری در بخش دیگری از سخنانش می گوید: نگاه واقعی به آموزش مسائل جنسی باید از بدو تولد باشد تا روش برخورد با جنسیت و موضوعات پیرامون آن به کودکان یاد داده شود. همچنین لازم است از 4 سالگی آموزش های بیشتری در مورد مسائل مرتبط و اندام های حساس و خاص بدن ارائه شود. آموزش مراقبت از نقاط خصوصی بدن باید بر اساس سن کودک، ترتیب داده شود تا در نتیجه این آموزش ها، کودک بتواند چگونه خطرات احتمالی را شناسایی کند.

 

** موضوع ناشناخته ای به نام حریم خصوصی

شیرین احمدنیا - جامعه شناس، معتقد است که جامعه ایرانی در شرایط کنونی نسبت به مسائل جنسی دچار غفلت و سکوت است. او این سکوت را عاملی برای تولید و تداوم این خشونت های مرگ بار می داند.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این سوال که چه عواملی دست به دست هم داده تا افرادی نظیر "اسماعیل" اینقدر دیر شناسایی شوند، به جی پلاس می گوید: در جامعه ما متاسفانه سال هاست که در زمینه آموزش بهداشت بلوغ، بهداشت باروری، مهارت های اجتماعی و نظایر آن غفلت صورت می گیرد. والدین خود در زمینه آگاهی دادن، آموزش دادن و حساس سازی کودکان و نوجوانان نسبت به مسائلی که برای سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و به ویژه امنیت اجتماعی شان ضرورت دارد، آموزش نمی بینند! همچنین متاسفانه مجراهای دیگر نظیر مدارس و رسانه های جمعی که می توانند در این زمینه نقش خوبی ایفا کند هم اقدام مهمی انجام نمی دهند.

او در ادامه می گوید: در کشورهای توسعه یافته این مسائل حائز اهمیت زیادی است. در سطح مدارس ابتدایی و متوسطه در پاسخ به ضرورت این مسئله، آموزش های مناسب تدارک دیده می شود و در فضای رسانه ای و نیز نهادهایی چون کتابخانه های عمومی، کلینیک ها و همچنین به مناسبت های مختلف به مردم نسبت به مسایلی که سلامت و رفاه کودکان و نوجوانان را تهدید می کند، هشدار می دهند و اطلاع رسانی می کنند.

احمدنیا ادامه می دهد: این آموزش و هشدارها باعث می شود مردم اعم از والدین، کودکان و جوانان آمادگی بیشتری داشته باشند و رفتارهای خلاف و سوء را اساسا تشخیص بدهند و بتوانند از خود محافظت کنند. وقتی افراد حتی آموزش نمی بینند که حریم خصوصی یعنی چه؟ و مرزهای آن کدام است؟ به راحتی می بینیم حتی در چارچوب روابط خانوادگی و دوستی و معاشرت، حریم های خصوصی افراد خدشه دار می شود و کودکان نمی دانند در مقابل رفتارهای سوء یا حتی ادبیات نامناسب که ممکن است از سوی افراد فامیل یا دوستان خانوادگی یا همسایه ها و نظایر آن مشاهده یا تجربه کنند، چگونه واکنش نشان دهند؟ در این فضا، عمدتا رفتار نادرست از درست تشخیص داده نمی شود.

 

** علت فرزندآزاری و خشونت های مرگبار در جامعه؟!

عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی همچنین توضیح می دهد: والدین در زمینه مسائل حساسی از این دست، با کودکان خود صحبت نمی کنند و از بار مسئولیت خود شانه خالی می کنند. نهادهای دیگر نیز در این زمینه خاموش هستند و شرایط آگاهی افراد را فراهم نمی کنند. در نتیجه همه اینها، طبیعتا ما شاهد بروز رفتارهای سوء، تعرض ها، فرزندآزاری و خشونت های مرگبار در جامعه چه در فضای خصوصی خانه و چه در فضاهای عمومی هستیم.

به گفته احمدنیا، تا زمانی که برخی موانع فرهنگی باعث شوند آموزش و هشدارهای لازم نباشد و اصلاح رفتارها به موقع شکل نگیرد، مواردی چون تعرض به کودکان ناآگاه و معصوم که قربانی سکوت والدین و سوء مدیریت مسئولان می شوند، همچنان رخ می دهد. متاسفانه هنگامی که سازمان های مردم نهاد هم می خواهند به این موارد ورود پیدا کرده و جبران کوتاهی های موجود را بکنند، آنچنان که باید اجازه اقدام و عمل پیدا نکرده و به برنامه هایشان با دید سوء ظن نگریسته می شود!

 

** راهکارهای مهم برای خروج از وضع کنونی

او در پاسخ به این سوال که راهکار شما برای خروج از وضع موجود و توسعه آگهی بخشی جامعه درباره آموزش صحیح مسائل فوق به والدین و کودکان چیست، به جی پلاس گفت: مناسب است که دولت ها هشدارهای کافی مبنی بر رواج این گونه کودک آزاری ها داده و رفتارهای سوء را در ابعاد واقعی آن گزارش کنند؛ همچنین در جهت تدارک برنامه های موثر پیشگیری و مداخلات تعیین کننده حرکت کنند و دست سازمان های مردم نهاد برای همکاری و همیاری در این زمینه را باز بگذارند؛ از طرفی رسانه ها هم بتوانند نقش واقعی خود در قبال جامعه با هدف روشنگری نسبت به مسایل حساس و حائز اهمیت را به شکل کامل ایفا کنند. با قرار گرفتن در چنین مسیری می توان حتی شرایط را به شکل بنیادین تغییر داد.

 

** مدارس بهترین بستر آموزش عمومی در تعامل با والدین باشند

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، بهترین بستر عمومی برای برخی آموزش های لازم نسبت به مسائل جنسی را فضای امن مدرسه می داند که می تواند بستری برای همکاری متقابل و موثر با والدین و اولیای آموزشی فراهم کند تا در یک هماهنگی، به تدریج آموزش های لازم انجام پذیرد. آموزش هایی که مبتنی بر حفظ سلامت جسمانی و روانی و اجتماعی آنها باشد تا بتوانند با سلاح آگاهی، خودشان از خودشان در برابر تهدیدها و مخاطرات محافظت کنند؛ درعین اینکه از جانب والدین، مسئولان و جامعه هم مورد حمایت و نظارت لازم قرار بگیرند.

 

** رابطه کلیدی میان سن دریافت آموزش ها با سن درگیری با مخاطرات!

احمدنیا در بخش دیگری از سخنانش، طرحی با عنوان مشارکت اجتماعی دانش آموزان با عنوان «ماد» را معرفی می کند. او در این باره می گوید: طرح «مشارکت اجتماعی دانش آموزان(ماد)» را  ذیل برنامه ارتقای سرمایه اجتماعی و ارتباطات سالم معرفی کردم که در سال گذشته با همکاری وزارت آموزش و پرورش اجرا شد. در این طرح دقیقا نوجوانان را هدف گرفتیم تا آنها را نسبت به مسایلی که تهدیدشان می کند حساس و آگاه کنیم و از خودشان بخواهیم در قالب تشکل های دانش آموزی، به پیشگیری از درگیرشدن در مسایل و آسیب های اجتماعی بپردازند.

به گفته او تجربیات کشورهای دیگر نشان می دهد که هر چقدر اقدامات آموزشی و اطلاع رسانی در سنین پایین تر و از طریق منابع مطمئن تری تدارک دیده شود، به همان نسبت، سن درگیری افراد به مخاطرات و تهدیدها و آسیب های اجتماعی افزایش می یابد و جامعه کنترل بهتر و بیشتری نسبت به ناهنجاری ها و سوء رفتارها پیدا خواهد کرد. دنیای اجتماعی توسعه یافته، دنیایی است که مردم می توانند به یکدیگر اعتماد بیشتری داشته باشند. در این شرایط روندها و فعالیت ها شفاف تر، تقسیم کار و مسئولیت پذیری اجتماعی توام با وفاق و هماهنگی بیشتری میان دولت و ملت رخ خواهد داد.

 

به گزارش جی پلاس؛ آتنا، ستایش کیمیا، و نام های دیگری که در ادامه شاید بیاید، انگار قرار نیست تمام شوند! نه امروز و احتمالا نه حتی فردای روز قصاص مجرمان؛ مجرمانی که گاه در لباس ناپدری ظاهر می شوند و گاه در لباس غریبه ای آشنا.

زندگی کردن به سبک دخترهای ما رازهای سر به مهر زیادی دارد. رازهایی که از حفره های خالی هر کدام می توان سرنخی برای یافتن "اسماعیل" های خونسرد ساکتی پیدا کرد که هنوز همین حوالی هستند. رازهایی که نباید برملا شوند.

در این میان یک سوال ذهن را به شدت درگیر می کند! اینکه اگر فردای روز قصاص قاتل آتنا، بازهم دختری در تنهایی ترسناک یک دخمه به دست ظالمی گیر افتاد و با حال نزار درست مثل ستایش به خانه بازگشت، می توانیم به خانواده اش امیدوارم باشیم که ظلم رخ داده را پنهان نمی کنند؟! و درنهایت می توانیم آنقدر به جامعه اطمینان کنیم که به آتناها و ستایش ها، برچسب نزده و آنها را به خاطر گناه نکرده نمی رانند؟!

 

دیدگاه تان را بنویسید