خاطره ای شنیدنی از صادق طباطبایی

پیروزی انقلاب اسلامی و ورود اولین هیأت فلسطینی به ایران

هیأت‌ فلسطینی‌ در چند روزی‌ که‌ در ایران‌ بود سفری‌ به‌ خوزستان‌ و مشهد کرد که‌ به‌‏‎ ‎‏شدت‌ مورد استقبال‌ مردم‌ قرار گرفتند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: ‏‏چهار روز پس از پیروزی‌ انقلاب‌ (28 بهمن) هیأت‌ فلسطینی‌ به‌ ریاست یاسر عرفات ‏‎‏وارد ایران‌ شد. وقتی که خبر سفر این‌ هیأت‌ را که‌ اولین دیدار رسمی‌ یک‌ مقام‌ ‏‎ ‎‏خارجی‌ با امام‌ بود، به‌ ایران‌ داده‌ بودند نیروی‌ هوایی چند فانتوم‌ هم‌ برای‌ حفاظت‌ و ‏‎ ‎‏هم‌ برای‌ استقبال‌ از آنها فرستاده‌ بود. یاسر عرفات‌ در بدو ورود در مصاحبه‌ای‌ به‌ این‌ ‏‎ ‎‏قضیه‌ اشاره‌ کرد و گفت‌ در یک زمانی‌ این‌ فانتوم‌ ها بر سر ما بمب‌ می‌ریختند و من‌ ‎‏امروز دیدم‌ که‌ به‌ استقبال ما آمده‌اند. هیأت‌ فلسطینی‌ در محل‌ استقرار امام‌ با ایشان‌‏‎ ‎‏ملاقات‌ کردند.‏1‏ من‌ در آن‌ روزها بیشتر اوقات‌ در رادیو و تلویزیون‌ مشغول‌ بودم، ‏‎‏غروب‌ رفتم‌ یک‌ سری‌ به‌ مدرسه‌ رفاه‌ بزنم، آنها در طبقه‌ پایین‌ مستقر شده‌ بودند و ‏‎ ‎‏مردم‌ هم‌ برای‌ دیدن‌ آنها ازدحام‌ کرده‌ و سر از پا نمی‌ شناختند. من‌ با یاسر عرفات قبلاً‏‎ ‎در مناسبتهای مختلفی در لبنان ملاقات‌ و گفتگو کرده‌ بودم و او مرا خوب‌ می‌شناخت. ‏‎وقتی‌ وارد شدم‌ در انتهای‌ سالن‌ حاج‌ احمد آقا و یاسر عرفات‌ و چند نفر دیگر از ‏‎‎‏رهبران‌ فلسطینی‌ مانند ابوزعیم‌ و هانی‌الحسن نشسته‌ بودند، خوب‌ هر دو طرف‌ ‏‏خ‏‏وشحال‌ شدیم‌ و یکدیگر را در آغوش گرفتیم. همان جا صحبت‌ شد که‌ سفارت‌ فلسطین‌ در محل‌ سفارت‌ اسرائیل برپا خواهد شد و هانی‌ الحسن‌ به‌ عنوان‌ سفیر در ایران‌ می‌ماند.

 ‏هانی‌الحسن را من‌ از قبل‌ می‌ شناختم‌ و رابطه‌ای‌ دوستانه‌ بین‌ من‌ و او برقرار بود و ‏‎ ‎‏همان‌جا یک‌ مصاحبه‌ تلویزیونی‌ با او ترتیب‌ دادم‌ زیرا مردم‌ بسیار علاقه داشتند‏‎ ‎‏اطلاعات‌ بیشتری‌ از نهضت‌ فلسطین‌ داشته‌ باشند. س‏‏و‏‏‌الات‌ مختلفی‌ از او از جمله‌ در ‏‎ ‎‏مورد سرنوشت‌ آقای‌ صدر کردم.‏

هیأت‌ فلسطینی‌ در چند روزی‌ که‌ در ایران‌ بود سفری‌ به‌ خوزستان‌ و مشهد کرد که‌ به‌‏‎ ‎‏شدت‌ مورد استقبال‌ مردم‌ قرار گرفتند. در جریان‌ سفر به‌ خوزستان بعضی‌ از دولتمردان‌ و دست‌اندرکاران‌ واقع‌بین‌ یا کمی‌ بدبین، از این‌ مسأله‌ ناخرسند بودند. با توجه‌ به‌ ‎‏شرایط‌ خاص‌ این‌ استان‌ و نزدیکی‌ با مرز عراق‌ آنها نگران‌ بودند که‌ اگر فلسطینیها ‏‎‏دفتری‌ به عنوان سرکنسول‌گری در آنجا داشته‌ باشند، ممکن است‌ تبدیل به‌ کانون‎ ‎‏تخریب و ناامنیهای قومی بشود. یعنی مجموعه‌ تشکیلات فلسطینی‌ با استفاده‌ از ‏‎ ‎‏مصونیت‌ دیپلماتیک مورد سوء‌استفاده‌ قرار بگیرد. نگرانی‌ آنها خصوصاً از دخالت‌ ‏‎‏بعضی سازمانهای خودجوش خوزستانی بود که‌ زمزمه‌ استقلال‌طلبی سرمی‌دادند. بعدها‏‎ ‎‏هم دیدیم که‌ این‌ نگرانی بی‌جهت‌ نبوده‌ است. زمانی‌ که‌ سازمانی‌ به‌ نام‌ خلق عرب‌ به‌‏‎ ‎‏رهبری‌ شبیر خاقانی‌ علم‌ خودمختاری‌ بلند کرد، می‌توانست‌ با نفوذ عناصر خود در این‌ ‏‎ ‎‏مجموعه‌ فلسطینی‌ مشکل‌آفرین‌ باشد. همچنین‌ در خلال‌ جنگ‌ عراق‌ علیه‌ ایران‌ و تغییر ‏‎ ‎‏موضع‌ سازمان‌ آزادیبخش‌ فلسطین‌ به نفع‌ صدام، بدون‌ تردید چنین‌ کنسولگری یا ‏‎ ‎‏سفارتخانه‌ای‌ با افراد دیپلمات‌ که‌ از مصونیت دیپلماتیک‌ برخوردار می‌بودند، در چنان‌ ‏‎ ‎‏شرایطی‌ خطرساز می‌شد. همین حقیقت‌ مورد توجه‌ دوستان قرار گرفت و ‏وزیران‌ درباره آن بحث و گفتگو کرده و دکتر سنجابی‌ وزیر امور خارجه‌ مامور ‏‎ ‎‏شده‌ بود که از این‌ کار به نحوی که موجب دلخوری آنها نشود جلوگیری‌ کند.‏2

 

1.  ر.ک: صحیفه امام، ج 6، ص 182 ـ 178.

2. خاطره نقل شده در کتاب خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی، جلد سوم، ص 253-256

 

‏‎

 

دیدگاه تان را بنویسید