شهید ولی الله چراغچی چگونه به دیدار حق رفت؟

می گفتم جنگ بهت ساخته و می گفت: نه تا اینها آب نشود، خدا مرا قبول نمی کند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: ترکش خمپاره به سرش[1] اصابت کرده بود و صورتش را داغان، همرزمانش گمان کرده بودند که او شهید شده است اما صدایی که از حنجره اش بیرون می آمد، نشان از مجروحیتش می داد.

او را به بیمارستان صحرایی منتقل و سپس از آنجا به تهران آوردند. 23 روز در کما ماندن، از او پوستی بر استخوان گذاشته بود و بس.

از پشت شیشه که به جسم نحیف شده اش نگاه می کردم یاد آخرین باری می افتادم که برای مرخصی آمده بود. خندیدم و گفتم: جنگ حسابی بهت ساخته و چاق شدی. دستی به پهلویش زد و گفت: نه تهمینه جان تا اینها آب نشود، خدا مرا قبول نمی کند.

دکترها از استقامت بدنی اش تعجب کرده بودند اما نمی دانستند که باید به عهدش وفا کند تا برود تا اینکه بالاخره یکشنبه روزی بار سفر را بست و مهمان دوستان شهیدش شد.[2]

 
  1. شهید ولی الله چراغچی، قائم مقام لشکر پنج نصر ( این لشکر از رزمندگان استان خراسان تشکیل شده بود ) که در تاریخ 18 فروردین 64 به شهادت رسید.
  1. برگرفته از خاطرات تهمینه عرفانیان امیدوار، همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید