ورزشگاه آزادی، پلاسکوی بعدی پایتخت؟!

پس از فرو ریختن مجتمع تجاری پلاسکو نگرانی ها از فرسودگی ورزشگاه آزادی افزایش یافته است.

لینک کوتاه کپی شد
جی پلاس، سه روز پیش، حادثه ای تلخ مردم تهران و ایران را در شوک فرو برده و عزادار کرد. حادثه ای که مرور فیلم هایش بعد از واقعه نیز، مو به تن سیخ می کند. 
ساختمان بزرگ پلاسکو واقع در خیابان جمهوری تهران پس از آتش سوزی فرو ریخت. زندگی هزاران انسان پس از فرو ریختن چندین تن آهن و بتن دیگر مثل سابق نخواهد شد. از انسان هایی که دیگر به جمع خانواده های خود بر نمی گردند تا سرمایه سال ها تلاش افراد که اکنون بدل به خاکستر شده است.
پس از این حادثه زمان خوابیدن در شوک نیست. لااقل الان نیست. این باید تلنگری برای همه ما باشد. تلنگری که اگر هزاران نفر مسیر زندگی خود را گم کردند، مراقب باشیم این عدد به میلیون ها نرسد.

ساختمان پلاسکو

با نگاهی سطحی به امکانات  سخت افزاری و سازه ای ورزش کشورمان متوجه این موضوع می شویم که ممکن بود ساختمان پلاسکو، ورزشگاه آزادی یا هر مجموعه ورزشی دیگری باشد.

ورزشگاه آزادی اما مثال ملموس تری است. ورزشگاهی که عمری تقریبا هم اندازه ساختمان ویران شده پلاسکو دارد و از زمان تاسیس و احداث آن زمان زیادی سپری شده است. سازه ای قدیمی که قطعا مشکلات ایمنی فراوانی دارد، مسئولان نیز این مورد را تایید کرده اند. گفته شده برای ایجاد نشدن خلل در روند برگزاری بازی ها، مرتفع کردن مشکلات ایمنی ورزشگاه به تدریج انجام خواهد شد. یادمان باشد تدریج یعنی گذر تاریخ، و گذر تاریخ یعنی فراموشی. فراموشی که شاید به قیمت شوکه شدن ترسناک ما باشد. شوکی که ممکن است فردا برایمان رخ دهد، ممکن است 10 سال دیگر.

بار ها فیلم هایی در مورد چکه کردن سقف طبقه اول ورزشگاه آزادی دیده ایم. ورزشگاهی که میزبان بازی های بزرگ ملی و باشگاهی ما است، با خطرات گوناگونی دست و پنجه نرم می کند. اگر هنور هم حافظتان تازه نشده است،  16 اردیبهشت 1380 را به یاد بیاورید. سقف ورزشگاه متقی ساری به علت ازدحام جمعیت در بازی پرسپولیس و شموشک فرو ریخت. کسانی که برای دیدن یک بازی معمولی و همیشگی فوتبال به ورزشگاه رفته بودند، دیگر به خانه بازنگشتند. حوادث تلخ در همه جای دنیا رخ می دهد.

ورزشگاه متقی ساری

گاهی این حوادث به خاطر بی دقتی و سهل انگاری افراد مسئول و خود ما است و گاهی کاملا طبیعی اند اما تفاوت در نحوه واکنش نشان دادن پس از آن حادثه است. گاهی می آموزیم که باید چه کنیم و گاهی ساده و بی مسئولیت می گوییم برای ما رخ نداده است و می گذریم و می رویم، بی توجه به آنکه شاید پلاسکوی بعدی روی سر خودمان خراب شود.

ورزشگاه سابقا یکصد هزار نفری آزادی که عمری بیش از عمر انقلاب اسلامی داشته است، هنوز هم تنها استادیوم قابل اتکای پایتخت است و با وجود فرسودگی بارز، یکه تاز در عرصه باشگاهی و ملی است. فرایند مرمت و جایگزین سازی این ورزشگاه، هیچوقت در دستور کار قرار نگرفته تا تصور فوتبال این مرز و بوم بدون آزادی، چیزی شبیه به خیال پردازی باشد.

منبع: طرفداری

دیدگاه تان را بنویسید