داستان 30 سال اعتیاد زنی که به کودک 4 ساله اش متادون می دهد

مرجان، مادر 33 ساله‌ای که 30 سال از اعتیادش می گذرد، دختربچه 4 ساله‌اش را مجبور به مصرف شربت متادون می کند تا بلکه صدای گریه های دخترک آرام گیرد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، معضل اعتیاد و تبعات سنگین و بی شمار آن، علاوه بر آنکه دامن‌گیر فرد معتاد می شود گریبان سایر اعضای خانواده به ویژه کودکان و نوجوانان را نیز می گیرد،معضلی که عواقب تلخ و سنگین آن بر پیکر خانواده های متلاشی شده به وضوح نمایان است. بر اساس آخرین آماری که سال گذشته توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام شد ۱۴ درصد معتادان کشور را نوجوانان  ۱۵ تا ۱۹ ساله تشکیل می دهند.

 

اعتیاد والدین، جان کودکیِ مرجان را گرفت

انگشتانش را در هم قفل کرده و نگاهش را به زمینی دوخته است که چند دقیقه پیش اسباب نشئگی اش را روی آن و درست جلوی چشم های کودک 4 ساله اش پهن کرده بود،نامش «مرجان» است؛ زنی 33 ساله که خماری و نشئگی سالیان دراز، او را شبیه پیرزن ها نشان می دهد و به گفته خودش از 13 سالگی و در خانه پدری شروع به مصرف مواد مخدر کرده است.

مرجان کودکی پردرد خود را خوب به خاطر دارد، روزهایی که «مادرش»  وقتی که مرجان تنها دخترکی 3 ساله بود به او  تریاک حل شده در آب را می خوراند تا کودک بهانه گیری نکند و آرام بخوابد و مزاحمتی برای برهم زدن بساط نشئگی مادر نداشته باشد.


«خانه پدری» همانجا که محبت اعضایش زبانزد عالم و آدم است و حس آرامش، آسودگی و شب و روزهایی فارغ از هر گونه استرس و دل نگرانی آن  را با هیچ حسی نمی توان مقایسه کرد،  اما اوضاع همیشه و برای همه اینگونه نیست. گاهی مهر مادری و تکیه گاه امن شانه های پدر در هاله ای از دود نئشگی و چه کنم های خماری گم می شود و همه چیز رنگ خاکستری به خود می گیرد. گاهی اوقات  زنی در جایگاه مقدس مادر  ایستاده است اما آنقدر خمار و معتاد است  که صدای گریه کودکش که از فرط گرسنگی به هق هق افتاده است را هم نمی شنود. به قول معتادان، مواد است دیگر، تنها کسی که زورش به او می رسد خدا است. انگار باید معجزه ای رخ بدهد تا یک معتاد بتواند دوباره سرپا بایستد و زندگی را پاک و عاری از مواد مخدر  ادامه بدهد. 

برداشتن قدم اول در تصمیم به  ترک اعتیاد سخت است، زیرا اغلب مصرف کنندگان مواد مخدر از عدم حمایت اطرافیان خود، واهمه دارند و می ترسند.

مرجان درباره دلیل بی اعتمادی اطرافیانش می گوید: فرد معتاد در دوران مصرف خود، تمام پل های پشت سر را خراب می کند و به قول بعضی ها راهی برای بازگشت باقی نمی گذارد و به ایستگاه آخر می رسد. وقتی هم که به خانه آخر برسی دیگر کسی تو را باور نمی کند و هیچ کس حرف هایت را قبول ندارد.

مرجان ادامه می دهد: هیچگاه فکر نمی کردم بلایی که مادرم  با رفتار غلط خود در کودکی بر سر من آورد را سر فرزندم بیاورم. این روزها من بیقراری دختر 4 ساله ام را با شربت متادون درمان می کنم و او نیز همانند معتادان بزرگسال، هم درد خماری را تجربه می کند و هم حس نابود کننده نشئگی را که زیاد دوام نمی آورد. آنچه در زندگی و روزمرگی فرد معتاد ماندگار است، حس تنهایی و بی اعتنایی دیگران است که روزی صدبار جانت را می گیرد و از سرت دست بردار نیست. نگاه سنگین  مردمی که با وجود اینکه در جای فعلی تو نیستند، به راحتی قضاوتت می کنند و به آسانی نسخه مرگ را برایت می پیچند.

مرجان معتقد است: شاید اگر من هم در خانواده ای سالم به دنیا آمده بودم، سرنوشت جور دیگری برایم رقم می خورد. تا چشم باز کردم پدر و مادری معتاد را کنارم دیدم که دائما برای تامین مواد خود با یکدیگر در گیر بودند. یادم نمی رود روزهایی را که مادرم به دستور پدر در خانه ساقی او کار می کرد و به جای دستمزد، جیره مواد مصرفی پدر را تحویل می گرفت، آن روزها گذشت و آنچه به عنوان تنها ارثیه از پدر و مادری معتاد برای من  به جا مانده «اعتیاد» است و سال های غم انگیز کارتن خوابی که پس از فوت پدر، گریبان خانواده متلاشی شده ما را گرفته است.

 

کودکان، قربانی اصلی اعتیاد والدین هستند

بهروز رجبی مشاور خانواده و روانشناس معتقد است:کودکان قربانی اصلی اعتیاد والدین  به شمار می روند و همانطور که در سرنوشت «مرجان» ذکر شد، پدر و مادری که درگیر معضل خانمان‌سوز اعتیاد هستند، توجه چندانی به سرنوشت و وضعیت زندگی فرزند خود ندارند. چرا که دغدغه اصلی فرد مصرف کننده، تامین مواد مخدر خود و رهایی از خماری و سردرگمی آن لحظه است.

وی اظهار داشت: مصرف مواد مخدر، والدین را از نقش مهم و تاثیرگذاری که دارند غافل کرده و الگو بودن آن ها را برای کودک و نوجوان خود در بعد منفی آن یعنی عاملی برای «گرایش فرزندان به اعتیاد» تقویت می کند.

این مشاور خانواده افزود: تامین سلامت روانی خانواده به عنوان نخستین پایگاه رشد روحی و اجتماعی کودک، نقش ویژه ای در پیشگیری از بروز رفتارهای پرخطر فرزندان دارد،چرا که عدم حمایت عاطفی و خلا روانی، کودک را در آینده با مشکلات زیادی مواجه می کند. 

رجبی تاکید کرد: وقتی کودک و نوجوان از حمایت خانواده  سالم برخوردار باشند، بروز رفتارهای مغایر با هنجارهای اجتماعی نیز در او کمتر رخ می دهد و در چنین شرایطی خطر خاصی این گروه حساس را تهدید نخواهد کرد.

وی اضافه کرد: در خانواده های سالم حتی اگر فرزند خانواده تحت تاثیر محیط اطراف، گرفتار یکی از معضلات اجتماعی همچون اعتیاد شود، وجود والدینی آگاه و برخوردار از سلامت روان، می تواند کودک را در ترک اعتیاد و بازگرداندن به زندگی یاری کند، اما والدین معتاد موجب گرایش فرزند به اعتیاد می شوند.

این روانشناس خاطر نشان کرد: پدر و مادری که به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارند عامل اصلی گرایش فرزند خود به حساب می آیند و در سایه غفلت و بی توجهی آن ها بستر بروز رفتارهای ناهنجار و گرایش به جرم و بزهکاری برای چنین کودکانی به مراتب بیشتر فراهم  است.

رجبی گفت: اعتیاد مادر خانواده به عنوان ستون عاطفی این پایگاه مهم، کوتاهی و قصور در انجام وظایف مادری را به دنبال دارد. فرزندان مادری که گرفتار معضل اعتیاد است، بهره ای از ابراز احساسات و عواطف دلنشین مادر نمی برند، چرا که مادر معتاد توانایی خود را در تامین مواد مخدر صرف می کند، کودک و نوجوان چنین خانواده ای نیازهای عاطفی و روانی خود را در جایی به جز خانه جستجو می کند.

وی تصریح کرد: به دلیل استمرار ارتباط مادر با فرزندان، قدرت تاثیرگذاری او بر نحوه رفتار و عملکرد فرزندان نسبت به پدر آن ها بیشتر است. بنابراین احتمال اثرگذاری و الگوبرداری از اعتیاد مادر بر فرزندان چندین برابر افزایش می یابد.

 زنگ خطر استعمال مواد مخدر در کودکان و نوجوانان به صدا درآمده است

حسین شیخ مددکار و فعال اجتماعی در حوزه اعتیاد گفت: تجربه مصرف مواد مخدر، یکبارش زیاد و هزار بارش کم است،موضوعی که علاوه بر آنکه درمانگران اعتیاد بر آن تاکید دارند، قریب به اتفاق معتادان و مصرف کنندگان مواد مخدر نیز در این رابطه نظری همسو داشته و عامل اعتیاد و معضلاتی که به واسطه این آسیب متوجه آن ها شده است را مصرف تفننی و ساده انگاشتن رهایی از مصرف مواد بر می شمرند.

وی افزود: مفهوم جمله فوق این است «فردی که در نتیجه پیشنهاد دوستان و سایر اطرافیان خود و به اصطلاح از روی تفنن و کنجکاوی به مصرف مواد مخدر اقدام کند، به راحتی گرفتار معضل اعتیاد می شود» زیرا حالات جسمی و روانی که پس از مصرف به فرد دست می دهد، اختیار وی را تحت تاثیر قرار داده و پس از اولین تجربه او را به استمرار مصرف وادار می کند.

این مددکار اجتماعی اظهار داشت: در نتیجه مصرف مواد مخدر در میان خانواده هایی که والدین گرفتار اعتیاد هستند، این معضل گریبانگیر کودکان و نوجوانان نیز می شود، زیرا زمان مصرف پنهانی توسط پدر یا مادر معتاد پس از گذشت مدت زمانی محدود پایان می یابد و قبح استعمال مواد افیونی نزد فرزندان ریخته می شود،سرانجام این امر موجب کنجکاوی بیشتر کودکان شده و در بسیاری از موارد کودک یا نوجوان به تجربه چگونگی مصرف مواد دست می زند و اعتیاد او از این نقطه شروع می شود.

شیخ یادآور شد: در برخی از موارد، پدر و مادری که خود مصرف کننده مواد مخدر هستند، به دلیل تغییراتی که در ظاهر خود مشاهده می کنند و احتمال این امر که ممکن است  در جریان تهیه مواد مخدر توسط پلیس دستگیر شوند، معصومیت و سادگی ظاهر کودک خود را برای خرید و فروش مواد مخدر، مورد سو استفاده قرار می دهند.

وی ادامه داد: کنجکای، نداشتن مهارت های اجتماعی و عدم قدرت تفکیک، به مرور توجه فرزند والدین معتاد را به سوی تجربه مصرف مواد مخدر سوق می دهد و نظر او را به بازتاب این رفتار جلب می کند، اغلب کودکان و نوجوانانی که در معضل اعتیاد قربانی می شوند و اقدام به مصرف مواد مخدر می کنند، از غفلت پدر و مادر معتاد خود سواستفاده کرده و گاهی برای تامین مواد مخدر مصرفی خود به انواع بزهکاری و جرایم مختلف دست می زنند.

این فعال اجتماعی در حوزه اعتیاد کودک و نوجوان معتقد است: کودک و نوجوانی که والدین معتاد دارد، گاهی توسط افراد فرصت طلب که در ظاهر دوست خودنمایی می کنند مورد تعرض و سواستفاده قرار می گیرد و این افراد او را به انجام امور ناهنجار تشویق می کنند.

شیخ افزود: کنجکاوی و هیجان طلبی فرد نوجوان، موضوع دیگری است که او را به تجربه اموری ترغیب می‌کند که برای کودک جذابیت دارند و با انجام آن ها حس بزرگ شدن به او دست می دهد و این موضوع در گروه همسالان کودک و دوستان مشترک او بسیار شایع است،نمونه بارز این امر مصرف سیگار در بین دانش آموزانی است که شاید سن و سالی کمتر از 15 سال دارند و در نتیجه پیشنهاد همسن و سال های خود و غفلت و بی خبری والدین به انجام این کار اقدام می کنند.

 با توجه به مباحث مطرح شده در گزارش فوق، آنچه در خانواده های آسیب دیده از اعتیاد اهمیت ویژه ای دارد، توجه به کودکان و نوجوانانی است که در معرض ابتلا به بیماری اعتیاد والدین خود قرار دارند،نقش دستگاه های مسئول و مددکاران اجتماعی در جایگاه عاملان پیشگیری از این معضل نقشی مهم و قابل ملاحظه است، نهادهای مرتبط با کاهش آسیب های اجتماعی می توانند با شناسایی و نظارت بر خانواده هایی که قربانی بلای خانمان سوز مواد مخدر هستند، کودکان و نوجوانان این خانواده ها را از گرفتار شدن در باتلاق اعتیاد دور نگه دارند.

 

دیدگاه تان را بنویسید