گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران مطرح کرد؛

خاطره علی نوبخت از اولین باری که امام را ملاقات کرد/ دزدی های کلان از نمونه های نفوذ نااهلان و نامحرمان است

علی نوبخت خاطره جالبی از نخستین آشنایی خود با حاج آقا روح الله و نخستین تحرکات حضرت امام قبل از سال 42 و حادثه مدرسه فیضیه دارد که کمتر به صورت مستقیم در تواریخ ذکر شده است.

 رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار جماران، در خصوص نحوه آشنایی خود با حضرت امام(س) می گوید: ما از خانواده ای روحانی بودیم و پدر بزرگ من آیت الله حجتی از مجتهدیدن قم و به خصوص که دایی ما از دوستان حاج آقا مصطفی و امام موسی صدر بودند.  ماجرای رفتن من به قم این گونه شد که پدر بزگ ما بین نوادگان خودش من را برای رفتن به قم و خواندن درس جدید و قدیم  انتخاب کرد، این موضوع به سال 1339 برمی گردد. من در آن زمان به قم رفتم و همزمان شروع کردم به آموختن دروس حوزوی و درس جدید. درس جدید را در مدرسه مرحوم شهید بهشتی به واسطه دوستی مرحوم دایی با ایشان در دبیرستان دین و دانش که در آن زمان شهید بهشتی مدیر این دبیرستان بودند گذراندم و به مدت 4 سال محضر شهید بهشتی را درک کردم.

وی ادامه داد: درس قدیم  را هم در خدمت پدر بزرگم مرحوم آیت الله حجتی بودم. در آن زمان در قم مجتهد بلا منازعی به نام آیت الله بروجردی بود که همه از ایشان تبعیت می کردند. آیت الله بروجردی در اوایل سال 1340 به رحمت خدا رفتند و بعد از ایشان در حوزه صحبت بود که حالا بعد از ایشان چه کسی باید مرجع اول قم باشد. در آن زمان محمد رضا شاه قصد داشت که مرجعیت را از ایران و قم به نجف انتقال دهد. یک گروهی در مشهد، یک گروهی در تهران و یک گروهی هم در قم بودند که در مورد مرجعیت بحث می کردند. در قم چهار نفر نامشان بر سر زبان ها  و مطرح بود که یکی از این چهار نفر حضرت امام(س)بودند.

نوبخت خاطرنشان کرد: یک روز بر سر مزار مرحوم آیت الله بروجردی رفته بودم که دیدم یک آقایی به تنهایی آمد و نعلینش را به دست گرفت و به مسجد اعظم رفت تا به یک تعداد طلابی که در آن جا نشسته بودند درس بدهد. از فردی پرسیدم که این فرد کیست؟ گفتند که ایشان حاج آقا روح الله است. این اولین بار بود که من در سال 1340 برای اولین بار امام را دیدم و با این اسم آشنا شدم.

رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یادآور شد: بعد از آن یک روز صبح من به مدرسه رفتم و دیدم روی صندلی ما اطلاعیه ای در ابعاد کاغذ آ4 و تایپ شده  گذاشته اند؛ اطلاعیه را خواندم و دیدم که در پایین صفحه امضای «روح الله موسوی خمینی» درج شده است. در این اطلاعیه خطاب به دولت و شاه مسائل مربوط به اسرائیل و کمک هایی که ایران به این رژیم می کرد مطرح شده و این سیاست ها محکوم شده بود. یعنی در شرایطی که کسی جرائت بردن نام اسرائیل را نداشت ایشان اطلاعیه با امضای خودش در این مورد پخش کرده بود.

وی افزود: این قبل از حادثه مدرسه فیضیه بود. همان طور که در تاریخ است در دوم  فروردین ماه سال 42  روز شهادت امام جعفر صادق(ع) بود که برخوردی در مدرسه فیضیه رخ داد که من هم توفیق داشتم در این روز آن جا باشم. در این روز ما پای منبر حاج آقا انصاری از وعاظ معروف آن زمان بودیم که دیدیم همه پشت سر هم صلوات می فرستند، حاج اقا انصاری گفتند من که اسم پیامبر اکرم را نیاوردم، چرا صلوات می فرستید؟ باز توجهی نشد و صلوات ادامه پیدا کرد و یک دفعه یک عده از زیر لباس خود چماق های بیرون کشیدند و شروع به زدن طلاب کردند که تعدادی آن روز کشته شدند و تعدادی از طلاب را از طبقه دوم مدرسه فیضیه به پایین انداختند و... از آن جا این جریان انقلاب اسلامی کلید خورد. در مراسم چهلم این طلاب بود که حضرت امام  سخنرانی کردند و بعد دستگیری امام و حوادث پانزده خرداد و در ادامه اتفاقاتی که همه ما از آن مطلع هستیم، به وقوع پیوست.

علی نوبخت یادآورشد: البته این را هم بگویم که بعد از این که حضرت امام بعد از دستگیری از زندان آزاد شدند و به بیت خود در قم برگشتند، پدربزرگ بنده که از دوستان امام بود به دیدن ایشان رفت و بعد از 10 روز حضرت امام به پدربزرگ من پیام داد که امشب می خواهم برای بازدید عید به منزل شما بیایم. این گونه شد که ما افتخار پذیرایی از حضرت امام را در خانه خودمان داشتیم. در آن روزها حضرت امام برای این که نهضت را زنده نگاه دارد به همراه جمعی از یارانشان هرشب به دیدار یکی از علما و اساتید حوزه می رفت.

وی تاکید کرد: این بخش اطلاعیه حضرت امام و ماجرای قبل از مدرسه فیضیه خیلی مستقیم در تواریخ بیان نشده است. به عبارتی قبل از این ماجرا حضرت امام(س) با اطلاعیه ای که علیه شاه داده بود، شاخص شده بودند.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پایان اضافه کرد: من افتخار داشتیم که از آن زمان به عنوان یک سرباز کوچک در محضر حضرت امام بودیم و در حال حاضر هم که به مجلس ورود پیدا کرده ام به این خاطر است که حضرت امام فرمود: «اجازه ندهید انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد». از نظر من این نا اهلان در حال حاضر به انقلاب نفوذ کرده اند. این دزدی های کلانی که درکشور صورت گرفته است نمونه های این نفوذ است. وقتی ما  در کشور میلیون ها جوان بی کار و این همه انسان مستضعف داریم و این نامردان این گونه مال مردم را به تاراج می برند، این ها خائن هستند حالا اسمشان هر چه که می خواهد باشد. این افراد نا اهل و نامحرمند که به انقلاب نفوذ کرده اند اما من بسیار متاسفم که برخورد ما با این جریانات انقلابی نیست و خیلی محافظه کارانه است.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.