سرنوشت این گروه در بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی از شبه جزیره سینا در مصر و یمن گرفته تا لیبی و افغانستان چیست؟آیا جایگزین الرقه و موصل خواهند شد، آیا تبدیل به پایگاه هایی برای آغاز مرحله دوم از استراتژی داعش یعنی حملات تروریستی می شوند؟

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود به فروپاشی داعش در سوریه و عراق و احتمال های پس از آن پرداخت و نوشت: گروه تروریستی داعش شهر«الرقه» پایتخت اصلی اش در سوریه را پس از گذشت چند ماه از سقوط «موصل» پایتخت عراقی اش(و آزادی آن توسط نیروهای عراقی) که «ابوبکر البغدادی» رهبر این گروه از روی منبر مسجد تاریخی «النوری» در آن در تابستان سال 2014  برپایی «خلافت» را اعلام کرد، از دست داد. شهر الرقه را نیروهای دموکراتیک سوریه روز گذشته-سه شنبه- به طور کامل از داعش پاک سازی کرده و بیش از 350 عنصر داعشی در این شهر تسلیم شدند.

این نکته قابل توجه بود که نیروهای دموکراتیک سوریه که الرقه را با حمایت آمریکایی ها به کنترل خود درآوردند، البغدادی رهبر داعش را مرده یا زنده پیدا نکردند.این نیروها همچنین ارکان رهبری بارز داعش را نیز پیدا نکردند؛ امری که علامت سئوال های زیادی درباره این معمای حیرت برانگیز مطرح کرد.

امر قطعی این است که فصل مهمی در تاریخ خونین برگ زده شد یا انتظار می رفت برگ زده شود آن هم به لطف حجم قدرت های بزرگ منطقه ای و بین المللی که برای از بین بردن این گروه خونین و  ریشه کردن آن مانند آمریکا، ایران، روسیه، فرانسه و انگلیس با وجود اختلاف ها و تناقض های متعدد میان آنها، متحد شدند.لیکن چه بسا پنهان شدن این گروه از روی زمین باعث شود که زیر زمین برود یعنی از کار علنی در اراضی دولت و پایتخت اش به کار سری که به لحاظ مادی کم هزینه تر است و هزینه آن برای دشمنانش پرهزینه تر باشد، روی بیاورد زیرا بر« تروریسم» به عنوان« شیوه ای برای انتقام و انتقامجویی» تکیه می کند.

چهار مساله در این زمینه وجود دارد که باید به آنها پرداخت:

نخست: شکست داعش باعث ایجاد خلأ سیاسی و نظامی است و این خلأ تا کی ادامه پیدا می کند،آیا دیگر نیروها تلاش می کنند که آن را پر کنند و طبیعت این نیروها چیست؟

دوم: بی تردید ائتلاف منطقه ای و بین المللی که برای مبارزه با این «دولت خلافت»(داعش) متحد شد به دلیل اختلافات ایدئولوژیک که بر اعضای آن حاکم است، از هم بپاشد به همین دلیل این پرسش پیش می آید که: نتایج تفکیک و انحلال این ائتلاف و بازتاب های آن بر منطقه چیست؟

سوم: نمی توان یک امر اساسی را نادیده گرفت و آن اذعان وجود بسترها برای داعش در سوریه و عراق است چه بزرگ چه کوچک فرقی نمی کند به همین دلیل این پرسش مشروع درباره دلایل وجود این بسترها و انگیزه هایی که باعث شد بسترها برای این گروهی خونین و تندرو مانند داعش و چگونگی تعامل با آن با عقلانیت و علمی به گونه ای که باعث از بین رفتن این دلایل به منظور از بین بردن مطرح می شود.

چهارم: سرنوشت این گروه در بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی از شبه جزیره سینا در مصر و یمن گرفته تا لیبی و افغانستان چیست؟آیا جایگزین الرقه و موصل خواهند شد، آیا تبدیل به پایگاه هایی برای آغاز مرحله دوم از استراتژی داعش یعنی حملات تروریستی می شوند؟

هیچ پاسخ واضح و مشخصی به این پرسش ها در حال حاضر نداریم و ترجیح می دهیم که منتظر بمانیم و عجله نکنیم تا اینکه گرد و غبار این تحول خطرناک فرو بنشیند و پدیده بی ثباتی منطقه و جهان طی حداقل سه سال گذشته شکست بخورد لیکن آن چه می توان درباره آن گمانه زنی کرد این است که این گروه تروریستی و ایدئولوژی اش با سقوط الرقه پایتخت اش بخار نمی شود و این سقوط چه بسا فصل جدیدی را در نزاع  میان کشورهای ائتلاف که اکنون پیروزی را جشن گرفته و به هم تبریک می گویند، باز کند که به لحاظ خونین بودن دست کمی از قبل نیست و این نزاع از خود الرقه شروع می شود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.