دو سازمان تروریستی ضعیف ممکن است در مسیر جدیدی برای اتحاد با یکدیگر قرار بگیرند.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مجله نشنال اینترست در گزارشی نوشت: گروه تروریستی داعش که در سال 2014 با ادعای خلافت ظهور کرد، در حال افول است. در حال حاضر، این گروه تروریستی تنها در موضع دفاعی قرار دارد و بر خلاف حمله سال 2014 خود که از نظر جغرافیایی در حال گسترش قلمروهای خود بود و با انتشار فیلم های وحشیانه خود، جامعه بین المللی را به هراس افکنده بود،  تنها برای بقا تلاش می کند.

داعش به شکل قابل توجهی اراضی تحت اشغال خود را در عراق و سوریه از دست داده، با محدودیت سفر عناصر خارجی مواجه است، بودجه مالی آن رو به اتمام است و تلفات جانی بسیاری نیز داشته است. «الحیات» به عنوان بازوی تبلیغاتی این گروه تروریستی دیگر همچون سال گذشته فعال نیست.

در همین حال القاعده مرکزی، که تا سال 2014 سردمدار گروه های تروریستی باقی مانده بود، در افغانستان و پاکستان همچنان فعال است. از زمان مرگ «اسامه بن لادن» رهبر القاعده، این گروه جذابیت خود را برای تروریست ها از دست داده و برای افراط گرایان منفور شده است. فقط 50 تا 60 تن از اعضا و عاملان القاعده در افغانستان و پاکستان هستند. بقیه آنها یا کشته شده، یا دستگیر شده، یا به خاورمیانه منتقل شده اند. القاعده در هفت سال گذشته هیچ گونه حمله تروریستی در مقیاس بزرگی انجام نداده است. این گروه تروریستی در گزارش های سالانه ارزیابی تهدیدات تروریستی به پاورقی تبدیل شده است. در حال حاضر این گروه برای دریافت کمک های مالی به شاخه یمنی خود یعنی القاعده در شبه جزیره عربستان، و برای سرپناه، حفاظت و حرکت به طالبان وابسته است.

این وضعیت ناپایدار بار دیگر رهبری گروه های تروریستی را نامشخص کرده است. به علاوه، این تحولات بحث های داغی را در مورد پیامدهای احتمالی انفجار داعش و تضعیف القاعده ایجاد کرده است. مهمتر از همه، گزینه انتخابی داعش خواهد بود: مهاجرت به فراتر از شام به عنوان به اصطلاح ولایت خود، عدم تمرکز فعالیت خود و تبدیل شدن به یک جنبش ایدئولوژیک همچون استراتژی القاعده پس از حملات 11 سپتامبر، و یا تلاش برای ادغام با القاعده؟

«ایاد علاوی» معاون رئیس جمهور عراق 18 آوریل فاش کرد که «گفت و گویی» بین نمایندگان «ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش و ایمن الظواهری در جریان است. با این حال، علاوی مشخص نکرد که هدف از این جلسه چه بود.

به همین ترتیب در روز 26 ماه آوریل، در یک کنفرانس امنیتی در شهر «مسکو» «الکساندر بورتنیکف» رئیس سرویس امنیت فدرال روسیه اشاره کرد که گروه های تروریستی پس از شکست در عراق و سوریه در حال انجام رایزنی هایی به منظور توسعه یک شبکه تروریستی بزرگ جدید در مقیاس جهانی هستند. بورتنیکف اعلام کرد که هر دو گروه در حال توسعه سنگر جدیدی از افغانستان تا یمن، و در قاره آفریقا هستند.

این دو ادعا، پیام صوتی اخیر الظواهری برای اتحاد را بسیار معنی دار می کند.

به نظر می رسد بیانیه صوتی الظواهری یک شاخه زیتون غیر مستقیم به عناصر داعش برای ادغام احتمالی برای مبارزه با یک دشمن واحد باشد. این اولین بار است که الظواهری چنین بیانیه ای صادر کرده است، اما آنچه آن را متمایز از اظهارات قبلی وی می کند، دیدار بین نمایندگان دو سازمان تروریستی در عراق است.

تصور پیامدهای الحاق القاعده و داعش برای صلح و امنیت جهانی، و آنچه که این دو می تواند از طریق ادغام به آن دست یابند، بسیار وحشتناک است. در این برهه، امکانات برای همکاری بین این دو گروه از رویارویی میان این دو فراهم تر است. شباهت ایدئولوژیک بین القاعده و داعش به مراتب بیشتر از تفاوت های آنها است.

به عنوان مثال، هم القاعده و هم داعش جهان بینی های افراطی مشابهی دارند: هر دو نژادپرستان سنی هستند و می خواهند یک خلافت جهانی اهل تسنن ایجاد کنند. به طور مشابه، هر دو می خواهند با غرب (دشمن دور) و مسلمانان (دشمنان نزدیک) مبارزه کنند. هر دو بر این باورند که جنگ بین اسلام و غرب در جریان است، و اسلام در معرض خطر قرار دارد.

تفاوت عمده بین این دو متحد قدیمی، رهبری، استراتژی و سلسله مراتب اولویت ها است. اولا هر دو به شدت در مورد اینکه جانشین واقعی اسامه بن لادن الظواهری است یا بغدادی، اختلاف دارند. مرگ طبیعی یا کشته شدن یکی از دو رهبر امکان آشتی و ادغام این دو گروه را محتمل خواهد ساخت.

دوما آنها استراتژی نظامی مختلفی برای تحقق خلافت ادعایی خود دارند. داعش یک رویکرد تهاجمی پیشگیرانه دارد. در مقابل، القاعده به دنبال یک رویکرد تدریجی در شکست دادن دشمنان و ایجاد محیطی برای ایجاد خلافت ادعایی دارد. در برآورد آرمانی القاعده، خلافت در صورت تحقق، سرنگون نمی شود. در نهایت القاعده برخلاف داعش تمایلی به خشونت و تاکتیک های خشن برای هدف قرار دادن شیعیان و دیگر اقلیت ها ندارد.

اگر باز هم شرایطی که داعش و القاعده متولد شد مهیا باشد، جامعه بین المللی ممکن است مجبور به مبارزه با یک فرانکشتاین تکفیری جدید متولد شده از ازدواج القاعده و داعش باشد. به این دلیل است که ثبات در عراق و افغانستان و راه حل سیاسی پایدار برای جنگ داخلی سوریه برای شکست تروریست ها ضروری است.

معضل چند ساله مبارزه جهانی با تروریسم شامل آغازهای امیدوارکننده اما ناتمام گذاشتن این کار از طریق آشتی سیاسی پس از جنگ است. در اختیار داشتن دست بالا در برابر تروریست های داعش و فرصت ایجاد شده برای انحلال القاعده، شروع امیدوار کننده دیگری است اما آیا می توان آن را به یک مزیت استراتژیک برای پیروزی در جنگ، به جای تنها برنده شدن در نبرد تبدیل کرد؟

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.