می‌دانم دل او سرشار از ناگفته‌ها و تلخی‌هایی است که در نبود یار و همراه خود آنها را پشت سر گذاشته و تا هست خاطره آن روزها از ذهن و دل او و همه ما که با او بودیم نخواهد رفت.

به گزارش جماران، آدر منصوری طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: نامش آذر بود، هم‌نام بودیم و همسایه؛ دختری باهوش و نجیب که سه سال مداوم در یک مدرسه و یک کلاس و یک میز با او خاطره‌ها دارم. از آن دوستى‌های ناب که پس از ٤٠سال ادامه دارد و هروقت فرصتى پیش آید، از حال هم باخبر می‌شویم. او پس از این سه سال، درست در بحبوحه جنگ تحمیلى، ازدواج کرد و به استانى دیگر رفت و هم‌نشینی‌مان نیز در یک مدرسه و یک کلاس و یک میز تمام شد؛ اما دوستی‌مان نه.
مدتى از جنگ گذشت، فرزند اولش به دنیا آمد و همسرش مانند بسیارى از همسران و پدران و فرزندان دیگر در جبهه‌ها مشغول نبرد با دشمن متجاوز بود.
آذر فرزند دوم را در راه داشت که خبر دادند گویا همسر آذر به اسارت گرفته شده است. مدت‌ها هیچ خبری از همسر نداشت، فرزند دوم به دنیا آمد و او همچنان بی‌خبر از همسر به گروگان گرفته‌شده خود بود، تا اینکه اولین خبرها و نامه‌ها به او رسید. همسر در اردوگاه‌های عراق اسیر است و با تأیید این خبر می‌شد برق شادی و امید را در چشم‌های معصوم و اشک‌بار آذر دید.
پسر شش‌ساله شد و آماده رفتن به مدرسه، اما هنوز پدر نیامده بود و مادر در همه این سال‌ها با یک چشم اشک و یک چشم خون و منتظر، فرزندان را بزرگ می‌کرد، درست نزدیک بازگشایی مدارس بود که خبر دادند اولین گروه آزادگان به وطن بازمى‌گردند و همسر آذر نیز یکی از این آزادگان سرافراز بود.
آذر و فرزندان بعد از هشت سال دوری به استقبال او رفتند و فرزندانى که در این مدت با نجواهای مادر و تصاویر پدر با او انس گرفته بودند. بعد از آن هم فقط همسران و مادران آزادگان می‌توانند از تیمار آزادگان پس از یک دوره اسارت توان‌فرسا در اردوگاه‌های صدام بگویند و نگارش ناگفته‌هاى آنان نیز مثنوى هفتاد من است که در مجال و توان این قلم نیست.
آذر را باز هم می‌بینم، سه فرزند دارد و خود نیز پس از بازگشت همسر به تحصیلاتش ادامه داده است.
حالش خوب است، اما بعد از نزدیک به ٣٠ سال هر بار از آن روزهاى صبر و ترس و انتظار سخن مى‌گوید، اشک چشمانش بی‌اختیار سرازیر می‌شود و می‌دانم دل او سرشار از ناگفته‌ها و تلخی‌هایی است که در نبود یار و همراه خود آنها را پشت سر گذاشته و تا هست خاطره آن روزها از ذهن و دل او و همه ما که با او بودیم نخواهد رفت.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.