به گزارش جماران،  یادداشت زیر به قلم «فارین پرویز» در مجله گاردین منتشر شده و توسط پایگاه تحلیلی دین‌آنلاین ترجمه شده است.

در پی حملات تروریستی در لندن، ترزا می جهت‌گیری جدیدی را برای مبارزه با تروریسم پیشنهاد داد؛ مبارزه با ایدئولوژی افراطی‌گری اسلام‌گرایان.
کارشناسان دربارۀ روش صحیح و اثربخشیِ برخورد با ایدئولوژی‌ها و باورهای موجود در جوامع مذهبی دیدگاه‌های مختلفی دارند. بعضی‌ها معتقدند که مهم‌ترین اصل در مبارزه با تروریسم، ایدئولوژی است و در مقابل بعضی دیگر بر این باورند که تمرکز بر عقاید و اعمال مذهبی در جوامع اسلامی خطرات بسیاری در پی خواهد داشت. برای مثال، تمرکز بیش از حد بر ایدئولوژی، به این فرض غلط دامن می‌زند که روش زندگی اسلامی ارتباط مستقیمی با خشونت دارد. به‌تدریج عملکردهای رایج مذهبی مثل اقامۀ نمازهای یومیه، ریش گذاشتن و روزه گرفتن در ماه رمضان اعمالی «رادیکالی» و هشداردهنده تلقّی می‌شوند و به عبارت دیگر، تمام مسلمانان پایبند و متدیّن در مظنّۀ اتّهام قرار می‌گیرند.

من خود در جوامع سلفی فرانسه شاهد این اتّفاق بوده‌ام. در این کشور سیاستمداران طراز اول خواستار «مبارزۀ فرهنگی با سلفی‌گری» شده‌اند. سلفیان اقلیتی از مسلمانان جهان را تشکیل می‌دهند. مسلمانان جهان از گوناگونی بسیاری برخوردارند و اکثر آنها اصلاً خود را درگیر سیاست نمی‌کنند؛ چه برسد به خشونت‌های سیاسی. اما حکومت‌ها به آنها برچسب «مسلمان افراطی» می‌زنند که علّت این امر تا حدودی به خاطر پایبندی آنها به انجام اعمال سختگیرانۀ مذهبی است.

در پژوهشی که به عنوان جامعه‌شناس دین داشتم، یک جامعۀ سلفی را در جنوب شرق فرانسه به‌دقّت مورد بررسی قرار دادم. تمام آن محلّه را سلفیون تشکیل می‌دادند و نرخ بیکاری در میان جوانان آنها 40درصد بود. در این محلّه گویا زنان و مردان از هم تفکیک جنسیتی شده بودند. اما انفکاک و جداییِ آنها از بقیۀ جامعه لزوماً به انتخاب خودشان نبود. آنها بسته به محل زندگی‌شان و اسامی و پوشش اسلامی‌شان در فضاهای عمومی با خصومت و تبعیض شدید شغلی مواجه بودند. پژوهش‌هایی که دربارۀ مسلمانان در بریتانیا صورت گرفته نیز حاکی از وجود رویه‌های مشابه است.

در طول سال‌هایی که زنان سلفی را زیرنظر داشتم، شاهد بودم که با هرچه سختگیرانه‌تر شدن قوانین منع حجاب و وخامت یافتن وضعیت سیاه‌نمایی مسلمانان، زنان همین‌طور منزوی‌تر می‌شوند. حتّی در سال 2004 بعضی از زنان به خاطر منع حجاب، از مدرسه رفتن نیز منصرف شدند. بعضی‌های دیگر نگران امنیت خود در مقابل آزار و اذیت‌ها بودند و نمی‌توانستند آیندۀ مثبتی برای خود در فرانسه متصوّر شوند. ایمان و اصول اخلاقی‌شان به یک مفرّ و پناهگاه مهمّ برای آنها تبدیل شده بود. برای مردان سلفی نیز پایبندی به رویۀ سختگیرانۀ مذهبی و انجام اعمال مذهبی یومیه جایگزینی برای گرایش به مواد مخدّر و زندان بود.

اگر تأکید ما در مبارزۀ با تروریسم صرفاً بر روی ایدئولوژی باشد، خطر آن وجود دارد که کلّیت فضای اجتماعی، تشکیلات روبه‌رشد زندان‌ها و محرومیت‌های اجتماعی-اقتصادی را مورد بی‌اعتنایی قرار دهیم و این‌طور تصوّر کنیم که گرایش به تروریسم صرفاً زاییدۀ باورهای مذهبی است. حال آن که بین تدیّن و تروریسم ارتباط چندانی وجود ندارد. طبق تحقیقات پژوهشگران، اکثر تروریست‌های اروپا و آمریکا پس از سال‌ها جرم و جنایت، خلاف‌کاری و اعمال خشونت در خانواده به تروریسم گرایش پیدا کرده‌اند. این تروریست‌ها به استعاره‌ها و اعمال مذهبی متوسّل می‌شوند، اما به‌هیچ‌وجه متدیّن و پرهیزکار نیستند.

اولیویر روی، کارشناس اسلام سیاسی می‌گوید: "این پدیده اسلامی شدنِ افراطی‌گری است؛ نه افراطی شدن اسلام."

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 687273
  • منبع: خبرآنلاین
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.