ارج‌نامه عزت الله فولادوند و رونمایی از کتاب جدید او با عنوان «در جستجوی خرد و آزادی» عصر روز گذشته، دوم خرداد در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش جماران، مصطفی محقق داماد (عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران، مجتهد و حقوق‌دان) در این مراسم، با بیان اینکه «می‌خواهم از نگاه دیگری درباره عزت‌الله فولادوند سخن بگویم»، گفت: امروز در آستانه عبور از هفتاد سالگی هستم؛ قسمت عمده‌ای از عمرم یعنی تمام جوانی‌ام مصادف بود با دورانی که منطقه خاورمیانه را تفکر چپ فراگرفته بود. عراق، سوریه‌، لبنان و افغانستان چپ بودند و ایران ما را احزاب وابسته به شرق، با جلسات حزبی و تبلیغات بسیار صریح‌شان، تحت سیطره فکری خود قرار داده بودند. 

محقق داماد ادامه داد: تصدیق می‌کنید که شعارهای چپی آنهم گاهی با پوشش فلسفی و پوشش دینی برای عوام به‌خصوص جوانان بسیار پرجاذبه است چراکه با احساسات انسان بازی می‌کند. در آن دوره افرادی در شکل فیلسوف مطالب چپی و زَهرِ خطرناکِ گرایش به چپ را در کالبد نسل جوان می‌ریختند. در این میان مراکز دینی و حوزه‌های علمیه به دلیل اینکه این تفکر با مسائل الحادی و انکار خدا پیوند خورده بود؛ لازم دیده بود مقابل این سیل خروشان بایستد.

محقق داماد با بیان اینکه «ما به عنوان طلبه‌های آن دوره شاهد عینی این ماجرا بودیم»، گفت: نسل جوان و روشنفکر حوزه علمیه قم کارش این بود که با تشکیل جلسات علمی مبارزه‌های ضدمارکسیسم انجام دهد. در این تاریخ علامه طباطبایی به قم آمده و با تشکیل جلسات فاضلانه، فلسفه خود را به سر سفره ضدمارکسیسیت کشاند و طلابی را برای مبارزه با این تفکر آماده کرد. ما نسل جوان‌تر بودیم و متفکران دیگری همچون آیت‌الله مطهری پیشکسوت‌تر بودند. همه مباحث جلسه‌های حوزه علمیه برای نسل جوان همین مباحث و تفکر بود اما بعدها فهمیدیم که آنچه در این زمینه هیچ اثری نداشت همین فعالیت‌ها بود در واقع کسی را ندیدم که با خواندن اصول فلسفه دست از مارکسیست بردارد.

این استاد دانشگاه به مثالی اشاره کرد و گفت:‌ یکی از روسای احزاب چپ آن موقع به تلویزیون آمد و گفت: من با خواندن همین مطالب از تفکرم برگشتم اما معتقدم او دروغ می‌گفت هر چند بالاخره این گروه در قم زحمتش را کشیده بود و حتی شاه هم جایزه‌ای به آنها اعطا کرد. اما آنچه ملموس بود این بود که ایمان افراد چپی بیشتر می‌شد چراکه اصولا ایدئولوژی و عقیده همین طور است. عرب‌ها واژه بسیار زیبای عقیده را برای رساندن این مفهوم انتخاب کرده‌اند درحالیکه «ایده» مفهوم این عمل را نمی‌رساند؛ اما «عقیده» چیزی است که مغز را منجمد می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: خلاصه به این نتیجه رسیدم  که متفکر خدمت‌گزار کسی است که بداند جامعه‌اش به چه چیزی نیاز دارد و در همان راه قدم بردارد و قلم بزند؛ کسی که بهترین نویسنده است اما منتظر این است که ببیند چه حوزه‌ای پول دارد و یا ناشر برای چه چیزی بیشتر پول می‌دهد و درباره آن بنویسد کاسب است اما متفکری که می‌خواهد به جامعه‌اش نور بتاباند باید درد جامعه‌اش را بشناسد. من از وقتی به تهران آمدم و عزت الله فولادوند را شناختم؛ احساس کردم او دقیقا به دنبال درد جامعه و معالجه آن است. کسی که ترجمه‌های خط‌دار و هدف‌دار می‌کند.

محقق داماد با بیان اینکه آشنایی‌اش با عزت‌الله فولادوند از طریق خواندن کتاب ترجمه شده پوپر به نام «گریز از آزادی» بود، گفت: دلم می‌خواهد بدانم کدام چپ‌ای کتاب سه جلدی «جامعه باز و دشمنان آن» را خوانده و فکر و گرایش‌اش عوض نشده است. نمی‌دانید آن روزها گرایش چپی چطور توسعه یافته بود و حتی عالمان بزرگ همه چپ شده بودند. من این سه جلد کتاب را خریدم و به قم بردم و به یکی از آقایان دادم و گفتم تو را قسم به جدت این کتاب را بخوان. آن روزها خیلی از منبری‌ها و متفکران دانشگاهی ما چپ بودند و این نوع کتاب‌ها بود که جامعه ما را عوض کرد. وقتی این کتاب‌ها را می‌خواندند افکارشان عوض می‌شد.

عضو فرهنگستان علوم ایران ادامه داد: هرچند که تفکر چپ همچون آتش زیر خاکستر ماند و دوباره این فکر امروز در قالب شعارهای فقرا و پابرهنه‌ها زنده شده است. در همین انتخابات ریاست‌جمهوری دیدیم که شعارهای آن طرف، به همان شکل چپی اما در قالب دیگری تکرار شد. شعارهایی که دیگر ژست فلسفی نداشت و پوپولیست بود اما همان افکار چپی بود که به قالب دیگری درآمده بود. یادمان نرفته همان روزها گروهی از مشهد به سوی قم حرکت کرده بودند و کتابی به نام توحید اما با افکار لنین نوشته بودند تا قم را منحرف کنند؛ خدا نکند این افراد روغن داغ دین و پوشش دینی پیدا کنند.

محقق داماد تصریح کرد: نگرانم اگر خط امثال عزت‌الله فولادوند دنبال نشود و مولفان و مترجمان در این راه عاقلانه حضور نیابند و طرفداران آزادی فکری که از پای افراد غل و زنجیر را باز می‌کنند و ترویج تفکر می‌کنند؛ نباشند، این خطر وجود داشته باشد که تفکر چپ در قالب دینی در کشور ما هم نفوذ کند. دعا می‌کنم خداوند این سرزمین را از هر گونه بلا به دور کند؛ به خصوص بلای جهل مرکب.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.