شکل‌گیری جریان‌های پوپولیستی را باید محصول وضعیت و ساختارهای اجتماعی دانست که به گونه‌ای با آسیب‌ها و تنگناهای مختلف مواجه هستند. جریان‌های پوپولیستی خودشان جزو علایم وجود بحران‌ها و آسیب‌های اجتماعی، چالش‌ها و ابرچالش‌های بحران‌زای اقتصادی و اجتماعی هستند که باعث می‌شوند جامعه از ماهیت شکل یافته و سامان مدنی خود دور شود.

«وقتی جامعه‌ای به شکاف‌های طبقاتی دچار می‌شود و برخورداری و نابرخورداری در آن شکل می‌گیرد و حاشیه‌ها در جامعه رشد می‌کنند، بستر پوپولیسم فراهم می‌شود و جریان‌های پوپولیستی شکل می‌گیرد.» این‌ها را هادی خانیکی می‌گوید. این فعال سیاسی و استاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است افرادی که در رأس جریان‌های پوپولیستی هستند، خودشان از خودشان قهرمان می‌سازند و خود را شخصیت‌هایی ابرمرد با شعار‌های منجی‌گرایانه و راه‌حل‌هایی کوتاه‌‌مدت برای حل مسائل جامعه مطرح می‌کنند. «چلچراغ» به بهانه ظهور مجدد جریان‌های پوپولیستی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با آقای خانیکی همراه شده تا از عاقبت اعتماد به پوپولیست‌ها بگوید.

به گزارش جماران، آن چه در ادامه می‌آید، مشروح گفت‌وگوی چلچراغ با وی است:

اگر موافق هستید، با تعریف «پوپولیسم» شروع کنیم.
پوپولیسم جریانی است که گرچه به دوران پیشامدرن تعلق دارد، اما جوامع مدرن هم نتوانستند خودشان را از این پدیده رها کنند؛ به‌خصوص در عرصه سیاست. آن‌چه به‌طور عام از پوپولیسم استنباط می‌شود، شکل‌گیری جریان سیاسی- اجتماعی است که با تظاهر به انقلابی‌گری و ابراز تمایل به ایجاد تغییرات سریع و فراگیر سعی می‌کند حمایت گسترده طبقات متوسط و پایین جامعه را در مواقع بحرانی به دست آورد و اساسا بر هیجان‌ها، خواسته‌های مبهم و توقعات فزاینده‌ای که در جامعه شکل گرفته، متکی می‌شود و صورت‌های مختلفی مثل انباشته کردن یا تجمیع خواسته‌های مشترک این گروه‌ها و طبقات را به دنبال دارد.


جریان‌های پوپولیستی با جنبش‌های مدنی چه تفاوتی دارد؟
جریان‌های پوپولیستی با جنبش‌های مدنی هر جایی که با تشکیل اعضا و نهادها و طرح برنامه‌ها و سیاست‌های معین شکل می‌گیرند، تفاوت دارد. جریان‌های پوپولیستی بیشتر جنبه ناپایدار دارد و به باورها و اعتقاداتی تکیه می‌کند که غالبا اشاعه‌پذیر هستند و سازمان‌دهی‌های موقت و فصلی دارند. این جریان‌ها فاقد انسجام است و به‌طور کلی بر پایه خصوصیاتی شکل می‌گیرد که ناپایدار و به گونه‌ای مردم‌فریبانه است.


جریان‌های پوپولیستی چگونه شکل می‌گیرد؟
شکل‌گیری جریان‌های پوپولیستی را باید محصول وضعیت و ساختارهای اجتماعی دانست که به گونه‌ای با آسیب‌ها و تنگناهای مختلف مواجه هستند. جریان‌های پوپولیستی خودشان جزو علایم وجود بحران‌ها و آسیب‌های اجتماعی، چالش‌ها و ابرچالش‌های بحران‌زای اقتصادی و اجتماعی هستند که باعث می‌شوند جامعه از ماهیت شکل یافته و سامان مدنی خود دور شود. وقتی جامعه‌ای به شکاف‌های طبقاتی دچار می‌شود و برخورداری و نابرخورداری در آن شکل می‌گیرد و حاشیه‌ها در جامعه رشد می‌کنند، بستر پوپولیسم فراهم می‌شود و جریان‌های پوپولیستی شکل می‌گیرد.


پوپولیست‌ها برای دست‌یابی به قدرت چه می‌کنند؟
پوپولیسم برای مشکلات عمدتا ریشه‌دار جامعه که حل سریعشان دشوار است، ایجاد وعده می‌کند و می‌گوید می‌تواند سریعا مشکل را حل کند. افرادی که در رأس جریان‌های پوپولیستی هستند، خودشان از خودشان قهرمان می‌سازند و خود را شخصیت‌هایی ابرمرد با شعار‌های منجی‌گرایانه و راه‌حل‌هایی کوتاه‌مدت برای حل مسائل مزمن جامعه مطرح می‌کنند و به همین دلیل هم هست که می‌توانند بخش‌هایی از جامعه را که از مشکلات حاد پیش رو رنج می‌برند، در سطوحی با خود هم‌نوا کنند. رویکردها و شعارهای پوپولیست‌ها نه‌تنها با روش‌های علمی و بنیادین فاصله دارد، بلکه اساسا در خیلی از مواقع از شیوه‌های عقلانی و تجربه‌های راه‌گشا هم دور است. جنبش‌های پوپولیستی ابهام‌زا و ابهام‌زی است. به گونه‌ای که در ابهام‌ها شکل می‌گیرد و سعی می‌کند که از چیزهایی استفاده کند که به نوعی هیجان‌ها و عواطف را برمی‌انگیزد؛ از اعتقادات جامعه، افسانه‌ها و اسطوره‌ها بهره می‌گیرد و سعی می‌کند خود را به جای قهرمانان و منجی‌ها قرار دهد. سیاست‌های تخریبی را در برابر سرمایه‌های اجتماعی و سیاسی یک جامعه در پیش می‌گیرد و در برابر عقلانیت موجود می‌ایستد. دوگانه‌سازی می‌کند و با دو یا چند پهلو حرف زدن تلاش می‌کند خود را از آن چیزی که جامعه با آن مواجه است، مبری کند. به همین دلیل هم هست که در بسیاری از مواقع جنبش‌های پوپولیستی و شخصیت‌های پوپولیستی خودشان را به جای شخصیت‌های انقلابی، روش‌های انقلابی و در موضع مدیران انقلابی یعنی کسانی که راه‌حل‌های سریعی برای مشکلات دارند و می‌توانند جامعه را نجات دهند، قرار می‌دهد.


هدف نهایی پوپولیست‌ها از ورود به حوزه سیاست در یک جامعه چیست؟
پوپولیست‌ها سعی دارند تا به صورت جدی آن دسته از جوامع سیاسی را که مبتنی بر نظام نمایندگی هستند، به چالش بکشند و به نوعی خودشان را هم‌ذات با آرمان‌های درونی جامعه نشان دهند. پوپولیست‌ها درواقع از ارزش‌های بنیادین دور هستند.


چه چیزی باعث شده تا پوپولیست‌ها فاقد ارزش‌های بنیادین باشند؟
شخصیت افراد پوپولیست و جنبش‌های پوپولیستی نه‌تنها خودشان از ارزش‌های اخلاقی به دور هستند، بلکه سعی می‌کنند جامعه را دچار نوعی بحران اخلاقی کنند. در عین حال وانمود می‌کنند که دارای ارزش‌اند. و آن‌چه باعث شده تا پوپولیست فاقد ارزش باشد، تکیه کردن بر دروغ، تکیه بر تهمت و تخریب است. پوپولیست در جهت برهم زدن نظم مستقر در هر جامعه گام برمی‌دارد و این از ویژگی‌های پوپولیست در هر جامعه است.


جناب دکتر؛ سوال این‌جاست که پوپولیسم چطور فراگیر می‌شود؟
پوپولیست به‌صورت واکنش‌های تند و سریع نسبت به وضعیت‌های حاد و بحرانی درمی‌آید و فراگیر می‌شود و تنگنا‌ها و مشکلاتی اساسی برای جامعه به وجود می‌آورد. در عرصه سیاست جامعه را دچار بحران می‌کنند و برای رویکردهایی که جامعه انتخاب کرده، اختلال ایجاد می‌کنند. مثلا اگر جامعه برای آینده خودش دست به حرکت‌های اصلاح‌گرایانه بزند، جنبش‌های پوپولیستی بدترین رقبای حرکت‌های مدنی هستند.


اعتماد یک جامعه به جریان‌های پوپولیستی چه سرانجام و عاقبتی خواهد داشت؟
درواقع جامعه را از موازین عقلانی، دموکراتیک و مدنی دور کرده و جامعه را بی‌اخلاق و ناپایدار می‌کند. هم‌چنین جامعه را به سوی بحران می‌برد و به دلیل آن‌که متکی بر دامن زدن به توقعات است، با ارائه راه‌حل‌های غیرواقعی جامعه را سرخورده می‌کند.


آیا پوپولیسم در جامعه ما نیز توانسته اثری جدی داشته باشد؟
ما در جامعه خودمان نیز شاهد رشد این پدیده بوده‌ایم و همین‌طور در جهان مدرن نیز این پدیده را می‌بینیم. درواقع در این سال‌ها توانسته‌اند جامعه را به سوی نماد‌های دور از واقعیت ببرند. به‌عنوان مثال آن‌چه جامعه ایران بعد از دوران اصلاحات تجربه کرد و شبهاتی که به وجود آمد و صورت‌بندی‌هایی را به وجود آوردند که گویی می‌توانند تمام مشکلات جامعه را حل کنند. این جریان در این سال‌ها مشترکاتی را برای خودش ایجاد کرده که این اشتراکات به جریان‌های اصلاح‌گرایانه شبیه است و دیدیم که چطور در همین ماه‌های اخیر افرادی که قدرت را پس از اصلاحات در دست گرفتند، مدعی این شده‌اند که نه‌تنها با تحول‌خواهی هم‌سو هستند. بلکه تحول‌گرایانه‌تر هم هستند، اما این‌ها تمامش شعارزدگی است و در مرحله حرف زدن باقی می‌ماند.


و همین شعارزدگی جامعه را به عقب می‌برد؛ این‌طور نیست؟
بله دقیقا. ما دیدیم که جریان پوپولیسم، چطور منابع مادی و معنوی جامعه را در این سال‌ها تلف کرد و چقدر از سرمایه‌های ملی و داشته‌های اعتباری را که می‌توانست باعث تحرک و توسعه در کشور شود، با حرکت‌های نسنجیده نابود کرد. چطور درآمد‌های هنگفت نفتی را به نوعی اتلاف رساند و از طرفی باعث کاهش اعتماد و انسجام مردم شد. از سویی گروه‌های مختلف را به دشمنی با یکدیگر کشاند.


این فرصت‌سوزی و اهانت‌ها تمام اقشار جامعه را دربر می‌گیرد؟
ما دیدیم که چطور توهین به نخبگان و سیاسیون به‌راحتی هرچه تمام‌تر در سالیان اخیر صورت گرفت. یک روز به روشن‌فکران اهانت می‌کردند، یک روز به دانشگاهیان توهین می‌کردند و روزی مردم را «خس و خاشاک» می‌نامیدند. تمام این اهانت‌ها با مواضعی صورت می‌پذیرفت مثل «ما کنار مردم هستیم» و «ما صدای ملت ایران هستیم». در سطح جهان هم شاهد پوپولیسم هستیم. مثلا جامعه‌ای مثل جامعه آمریکا آن‌قدر دچار سردرگمی می‌شود که طبقات پایین و فرودست آن جامعه، ثروتمندترین فرد جامعه را به‌عنوان منجی خودشان می‌دانند.


درواقع پوپولیسم در تلاش است تا خود را منجی جامعه نشان دهد…
دقیقا. پوپولیسم تفسیری از رهایی و نجات ارائه می‌دهد که خودش نسبت به آن تفسیر، جزو عوامل مخرب محسوب می‌شود. نه دنیای بهتری برای معیشت ارائه می‌دهد و نه دنیای بهتری برای فرهنگ ارائه می‌دهد و این سبک و سیاق پوپولیسم است. منابع انسانی و طبیعی در چنین شرایطی بر پایه بازی با عواطف و احساسات از بین می‌روند؛ و نتیجه آن عوامانه شدن هرچیزی در جامعه است.


چه راه‌کاری برای گرفتار نشدن در دام پوپولیسم پیشنهاد می‌کنید؟
نکته‌ای که در چلچراغ و به‌ویژه برای جوانان می‌توان به آن اشاره کرد، این است که پوپولیسم یک مفهوم و جریان است که در تلاش است تا با فرار کردن از صراحت و شفافیت، جامعه را دچار فریب‌خوردگی کند؛ عقلانیت را در جامعه به حداقل می‌رساند و قواعد بازی‌های دموکراتیک را برهم می‌زند. جامعه ما در مسیر تحولات پرشتاب است و هرگاه به سمت گفت‌وگو رفته تا از دل گفت‌وگو‌ها به شکل‌گیری نهاد‌های مدنی برسد، پوپولیسم را در مقابل خود دیده است. جامعه ما در مقابل پوپولیسم نباید به عقب برگردد؛ به‌ویژه نخبگان نباید هرگز به دام پوپولیسم دچار شوند، چراکه انسجام و گفت‌وگو‌های ملی را به تقابل و ستیز می‌کشاند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.