در این یادداشت آمده است: مطبوعات و رسانه ها به عنوان یکی از ارکان مهم دموکراسی همواره جایگاهی ویژه و والا در جامعه داشته اند.
این حوزه همواره با مطالبه گری و شفاف سازی در راه رشد و تعالی جامعه نقش شایسته خود را به نمایش گذاشته و در واقع می توان گفت به عنوان پل ارتباطی میان مردم و مسئولان وظیفه خویش را به خوبی به انجام رسانده اند و همواره مولد و ارائه کننده پیام و اطلاعات بین این دو بخش بوده اند.
براستی رشد و توسعه جامعه با حضور و نقش آفرینی مطبوعات و رسانه ها چگونه می تواند محقق شود.
برای مردم و اقشار مختلف این اصل پذیرفته شده است که مطبوعات به عنوان نمایندگان این قشر و ناظر بر عملکرد و فعالی تهای دولتمردان در عرصه های گوناگون از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ، ورزش و... در حال کار و تلاش هستند از این رو اگر نقش مطالبه گرانه و قضاوت گونه رسانه ها در بالاترین سطح ممکن قرار داشته باشد، می توان به آینده جامعه امیدوارتر بود.
اما نکته ای که ذکر آن بسیار ضروری به نظر می رسد، وضعیت بغرنج و نگران کننده رسانه ها خصوصا نشریات محلی در حال حاضر است آن هم در استانی محروم و کم برخوردار مانند ایلام که این وضعیت به مراتب وخیم تر است.
امروزه متاسفانه مطبوعات استانی حال و روز خوشی ندارند. ادارات سازمان ها و نهادهای استان در ایامی که به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی نیاز دارند، فقط نام رسانه و مطبوعات محلی یادشان می آید و بس.
متأسفانه در حال حاضر نوعی بدعت منفی در عرصه رسانه و مطبوعات و بی توجهی به این قشر ظهور پیدا نموده که آثار مخرب و آسیب های ناشی از آن بر پیکره نشریات محلی سایه افکنده است، در گذشته های نه چندان دور فعالیت های مطبوعات محلی در حوزه های متعدد بویژه جذب رپرتاژهای دولتی باعث سرپا نگهداشتن و تداوم عمر رسانه ها شده بود و امروز این عامل مهم با چرخشی 180 درجه ایی به پایین ترین سطح خود تنزل یافته و دستگاه ها و دوایر دولتی با راه اندازی سایت ها و دستیابی به فضای مجازی بدون در نظر گرفتن مخاطبان و... از زیر بار اطلاع رسانی شانه خالی کرده و کژدار و مریض با ارسال اخبار خود به برخی خبرگزاری های خاص، خداحافظی با شکوهی را به خیال خویش با نشریات مکتوب داشته اند.
از طرفی دستگاه ها و ارگان های دولتی از مطبوعات و نشریات محلی عجیب فاصله گرفته اند و تعمدی نیز با عدم ارجاع آگهی های رپرتاژی از جمله گزارش عملکرد خود، علاوه بر نیات سوء خویش در جهت عدم همکاری با نشریات مکتوب نسبت به دولت نیز جفا نموده و از جهت انعکاس خدمات صورت گرفته کوتاهی می کنند.
این اقدام دستگاه ها و دوایر دولتی می تواند دو مفهوم و معنی را در اذهان یادآور شود اول اینکه این دستگاه ها در انجام رسالت و وظیفه خود در خدمت به مردم و جامعه عملکرد موفقی نداشته اند و نتوانسته اند آنچنان که باید و شاید در این راه حرفی برای گفتن داشته باشند بنابراین با رویگردانی از مطبوعات و رسانه ها همچنان در تلاشند تا زیرپوستیو نامحسوس به فعالیت ها و خدمات حداقلی خود ادامه دهند.
دیدگاه دوم اینکه دستگاه ها و ادارات مربوطه در سطحی بالاتر از دولت به این ایده دست یافته اند که خود تصمیم گیرنده بوده و تشخیص اولا در واگذاری عملکرد و اقدامات یادشده به رسانه ها و مطبوعات محلی بر عهده ایشان است و همچنین این دستگاه های دولتی با دستاویز قرار دادن عدم وجود اعتبارات لازم، نه تنها ارائه گزارش عملکرد حوزه خود را به دست فراموشی سپرده اند بلکه با عدم پرداخت مبالغ رپرتاژهای سابق خود همچنان فشار را بر مطبوعات محلی مضاعف نموده اند و همه چیز را به آینده موکول می نمایند.
در ادامه و بدون تعارف باید گفت بدترین شرایط مطبوعات در طول دوران فعالیت شان در حال حاضر است مقاومت های بسیار در عدم ارائه گزارش به مطبوعات محلی از یک سو و نپرداختن بدهی های رپرتاژی خود به نشریات، از سوی دیگر جای ابهامات و سئوالات بسیاری را در اذهان بوجود آورده است.
اکنون این یک بام و دو هوای ادارات در استان تا کی می خواهد ادامه پیدا کند خدا می داند....؟
در ادامه از استاندار محترم که می تواند نقشی مثبت در این رابطه ایفا نماید و یقیناً درک درستی از مشکلات موجود دارند و بهتر از هر فرد و مسئولی بر این نارسایی ها واقف هستند انتظار می رود یاری گر نشریات محلی باشند.
از طرفی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به واسطه ارتباط مستقیم و نظارتی بر نشریات نیز از این مشکلات بی خبر نیستند پس از این نهاد محترم نیز انتظار همراهی و مساعدت وجود دارد.
یقینا اگر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این راه با نقش مؤثر خویش ورود پیدا کند قطعا شاهد ثبات در امر همراهی دستگاه های دولتی با مطبوعات و به تبع آن رونق و شکوفایی نشریات استانی خواهیم بود.
مدیران دستگاه ها، ارگان ها و نهادها نیز بعنوان مخاطبان این نگاشته، نقشی مستقیم و بی واسطه در تعامل و همراهی مطبوعات محلی دارند.
عدم پرداخت به موقع مطالبات نشریات محلی از سوی ادارات و کاهش غیر قانونی رقم فاکتورهای ارسالی مطبوعات نیز از جمله معظلات و مشکلاتی است که از سوی مسئولان مربوطه باید بصورت جدی در دستور کار تا حصول نتیجه قرار گیرد.
در پایان از همه مسئولان، دست اندکاران و صاحب نظران بخصوص استاندار دلسوز ایلام و دست اندرکاران زحمتکش
نهادها و ارگان های دولتی انتظار است که با دوراندیشی در جهت رشد و شکوفایی رکن چهارم دموکراسی که همانا مطبوعات و رسانه ها هستند، همت بگمارند تا علاوه بر ارتقای و جایگاه رسانه و اطلاع رسانی مناسب به جامعه از قبل انجام این رسالت فرهنگی ترقی و پیشرفت کشور را نیز نظاره گر باشیم.
منبع: هفته نامه ندای زاگرس
9102
انتهای پیام این حوزه همواره با مطالبه گری و شفاف سازی در راه رشد و تعالی جامعه نقش شایسته خود را به نمایش گذاشته و در واقع می توان گفت به عنوان پل ارتباطی میان مردم و مسئولان وظیفه خویش را به خوبی به انجام رسانده اند و همواره مولد و ارائه کننده پیام و اطلاعات بین این دو بخش بوده اند.
براستی رشد و توسعه جامعه با حضور و نقش آفرینی مطبوعات و رسانه ها چگونه می تواند محقق شود.
برای مردم و اقشار مختلف این اصل پذیرفته شده است که مطبوعات به عنوان نمایندگان این قشر و ناظر بر عملکرد و فعالی تهای دولتمردان در عرصه های گوناگون از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ، ورزش و... در حال کار و تلاش هستند از این رو اگر نقش مطالبه گرانه و قضاوت گونه رسانه ها در بالاترین سطح ممکن قرار داشته باشد، می توان به آینده جامعه امیدوارتر بود.
اما نکته ای که ذکر آن بسیار ضروری به نظر می رسد، وضعیت بغرنج و نگران کننده رسانه ها خصوصا نشریات محلی در حال حاضر است آن هم در استانی محروم و کم برخوردار مانند ایلام که این وضعیت به مراتب وخیم تر است.
امروزه متاسفانه مطبوعات استانی حال و روز خوشی ندارند. ادارات سازمان ها و نهادهای استان در ایامی که به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی نیاز دارند، فقط نام رسانه و مطبوعات محلی یادشان می آید و بس.
متأسفانه در حال حاضر نوعی بدعت منفی در عرصه رسانه و مطبوعات و بی توجهی به این قشر ظهور پیدا نموده که آثار مخرب و آسیب های ناشی از آن بر پیکره نشریات محلی سایه افکنده است، در گذشته های نه چندان دور فعالیت های مطبوعات محلی در حوزه های متعدد بویژه جذب رپرتاژهای دولتی باعث سرپا نگهداشتن و تداوم عمر رسانه ها شده بود و امروز این عامل مهم با چرخشی 180 درجه ایی به پایین ترین سطح خود تنزل یافته و دستگاه ها و دوایر دولتی با راه اندازی سایت ها و دستیابی به فضای مجازی بدون در نظر گرفتن مخاطبان و... از زیر بار اطلاع رسانی شانه خالی کرده و کژدار و مریض با ارسال اخبار خود به برخی خبرگزاری های خاص، خداحافظی با شکوهی را به خیال خویش با نشریات مکتوب داشته اند.
از طرفی دستگاه ها و ارگان های دولتی از مطبوعات و نشریات محلی عجیب فاصله گرفته اند و تعمدی نیز با عدم ارجاع آگهی های رپرتاژی از جمله گزارش عملکرد خود، علاوه بر نیات سوء خویش در جهت عدم همکاری با نشریات مکتوب نسبت به دولت نیز جفا نموده و از جهت انعکاس خدمات صورت گرفته کوتاهی می کنند.
این اقدام دستگاه ها و دوایر دولتی می تواند دو مفهوم و معنی را در اذهان یادآور شود اول اینکه این دستگاه ها در انجام رسالت و وظیفه خود در خدمت به مردم و جامعه عملکرد موفقی نداشته اند و نتوانسته اند آنچنان که باید و شاید در این راه حرفی برای گفتن داشته باشند بنابراین با رویگردانی از مطبوعات و رسانه ها همچنان در تلاشند تا زیرپوستیو نامحسوس به فعالیت ها و خدمات حداقلی خود ادامه دهند.
دیدگاه دوم اینکه دستگاه ها و ادارات مربوطه در سطحی بالاتر از دولت به این ایده دست یافته اند که خود تصمیم گیرنده بوده و تشخیص اولا در واگذاری عملکرد و اقدامات یادشده به رسانه ها و مطبوعات محلی بر عهده ایشان است و همچنین این دستگاه های دولتی با دستاویز قرار دادن عدم وجود اعتبارات لازم، نه تنها ارائه گزارش عملکرد حوزه خود را به دست فراموشی سپرده اند بلکه با عدم پرداخت مبالغ رپرتاژهای سابق خود همچنان فشار را بر مطبوعات محلی مضاعف نموده اند و همه چیز را به آینده موکول می نمایند.
در ادامه و بدون تعارف باید گفت بدترین شرایط مطبوعات در طول دوران فعالیت شان در حال حاضر است مقاومت های بسیار در عدم ارائه گزارش به مطبوعات محلی از یک سو و نپرداختن بدهی های رپرتاژی خود به نشریات، از سوی دیگر جای ابهامات و سئوالات بسیاری را در اذهان بوجود آورده است.
اکنون این یک بام و دو هوای ادارات در استان تا کی می خواهد ادامه پیدا کند خدا می داند....؟
در ادامه از استاندار محترم که می تواند نقشی مثبت در این رابطه ایفا نماید و یقیناً درک درستی از مشکلات موجود دارند و بهتر از هر فرد و مسئولی بر این نارسایی ها واقف هستند انتظار می رود یاری گر نشریات محلی باشند.
از طرفی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به واسطه ارتباط مستقیم و نظارتی بر نشریات نیز از این مشکلات بی خبر نیستند پس از این نهاد محترم نیز انتظار همراهی و مساعدت وجود دارد.
یقینا اگر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این راه با نقش مؤثر خویش ورود پیدا کند قطعا شاهد ثبات در امر همراهی دستگاه های دولتی با مطبوعات و به تبع آن رونق و شکوفایی نشریات استانی خواهیم بود.
مدیران دستگاه ها، ارگان ها و نهادها نیز بعنوان مخاطبان این نگاشته، نقشی مستقیم و بی واسطه در تعامل و همراهی مطبوعات محلی دارند.
عدم پرداخت به موقع مطالبات نشریات محلی از سوی ادارات و کاهش غیر قانونی رقم فاکتورهای ارسالی مطبوعات نیز از جمله معظلات و مشکلاتی است که از سوی مسئولان مربوطه باید بصورت جدی در دستور کار تا حصول نتیجه قرار گیرد.
در پایان از همه مسئولان، دست اندکاران و صاحب نظران بخصوص استاندار دلسوز ایلام و دست اندرکاران زحمتکش
نهادها و ارگان های دولتی انتظار است که با دوراندیشی در جهت رشد و شکوفایی رکن چهارم دموکراسی که همانا مطبوعات و رسانه ها هستند، همت بگمارند تا علاوه بر ارتقای و جایگاه رسانه و اطلاع رسانی مناسب به جامعه از قبل انجام این رسالت فرهنگی ترقی و پیشرفت کشور را نیز نظاره گر باشیم.
منبع: هفته نامه ندای زاگرس
9102
کپی شد
