روزنامه دنیای هوادار نیز در شماره ۳۴۸ خود، اظهارات رئیس ستاد نیروهای مسلح را به عنوان مهمترین تیتر صفحه نخست انتخاب کرد و نوشت: ایران، قدرت اول موشکی منطقه است.

۲۹ ایستگاه آتش‌نشانی فعال در کرج، انتشار لیست بدهی‌های شهرداری تهران البته نه در روزنامه‌ها!، وقتی مرگ و زندگی در دستان خودمان است و از مطرب کیایی تا سمفونی نهم هنرمند از دیگر تیترهای مهم صفحه نخست این روزنامه است. 

روزنامه دنیای هوادار در بخشی از مطلبی با عنوان «رد پای حواشی در فدراسیون کشتی!» نوشت: تجربه نشان داده هر زمان اتحاد و همدلی بین اهالی و دست‌اندرکاران تیم‌های ملی وجود داشته موفقیت کشتی تضمین شده است. در آستانه المپیک قرار داریم و تنها نزدیک به ۹ ماه تا بازی‌های المپیک ۲۰۲۰ توکیو زمان باقی مانده است. در این فاصله نسبتا کوتاه، خرد جمعی حکم می‌کند تا دست‌اندرکاران و اهل فن به جای تفرقه و دودستگی مسیر همدلی را طی کند.

با این وصف اخباری از حاشیه‌های ایجادشده در بخش‌های مختلف به گوش می رسد که نگران کننده است. بخش فنی و تیم های ملی کشتی نقطه قوت فدراسیون محسوب می شوند و اگر قرار باشد در این بخش‌ها تفاهم و همدلی لازم وجود نداشته باشد و دچار اختلاف سلیقه باشیم در آن صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. اینکه افراد بخواهند از موقعیت و جایگاه خود استفاده نادرست کنند و از موقعیتی که به دست آنها افتاده در جهت حذف رقبا و محکم کردن جایگاه خود بهره ببرند به مشکل خواهیم خورد. در چنین شرایطی عقل سلیم حکم می کند مسئولان فدراسیون از مشورت افراد بی‌طرف، با تجربه و سرد و گرم چشیده استفاده کنند. موضوعی که در حال حاضر کم رنگ به نظر می رسد.

تجربه حضور موفقیت‌آمیز در المپیک ۲۰۱۲ لندن به ما آموخته در سایه اتحاد و همدلی می توان به پیروزی‌های بی نظیر دست یافت. ویژگی که به دلیل اقتدار مدیریتی، صبر و حوصله مسئوالن وقت فدراسیون، تقسیم وظایف و حمایت بی چون و چرا از کادرهای فنی میسر شد. در المپیک ۲۰۲۰ توکیو هم می توان به موفقیت لندن نزدیک شد به شرطی که ساز و کار لازم برای این امر مهیا شده باشد. اگر در این مسیر حرکت نکنیم و به دست خود حواشی را دامن بزنیم نتیجه ای جز ناکامی حاصل نخواهد شد.

بررسی کامل جوانب امور ما را به این نتیجه می رساند که با توجه به شرایط حاضر، خیلی نمی توان به موفقیت در المپیک خوش بین بود، مگر اینکه دوستان مسندنشین فدراسیون نکاه خود به کلیت مسائل تغییر دهند.

روزنامه پیام سپیدار در شماره ۱۳۰۴ خود اظهارات رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی البرز را به عنوان مهمترین تیتر صفحه نخست انتخاب کرد و نوشت: ورود خودروهای آلاینده به معابر البرز ممنوع.

امحای بیش از ۲ تن مواد مخدر در البرز، خیلی‌ها پول خرید کفش زمستانی ندارند!، ارتقای دادگاه بخش چهارباغ به دادگستری و دستفروشان جاده محمدشهر جمع‌آوری می‌شوند از دیگر تیترهای مهم صفحه نخست این روزنامه است.

در سرمقاله روزنامه پیام سپیدار با عنوان «کتاب اقیانوس بیکران است» به قلم احسان فلاحت‌پیشه نیز آمده است: خداوند یگانه به قلم و حرمتش سوگند یاد کرده و معجزه همیشه جاوید آخرین سفیر سعادت را کتاب آسمانی دانسته است. این نشانه روشن، افزون بر پیشینه پربار فرهنگیان و شمار کتاب‌ها و کتابخانه‌ها و کتاب‌نگاران و نام‌آواران، ما را ترغیب می‌کند ریشه‌های کهن و مانای کتاب را با نگرشی نو، به بررسی بنشینیم.

اهمیت کتاب و کتابخوانی - پرورش و تربیت خواندن از روزهای اول زندگی و کودکی و در محیط خانه و خانواده شروع می‌گردد و تا آخرین مراحل و عالیترین تحصیلات دانشگاهی ادامه پیدا می‌کند، پدران و مادران باید عادت کتابخوانی را در فرزندان خود بوجود بیاورند و همچنین مربیان تربیتی که نقش مهمی در تربیت دارند به خردسالان و کودکان آموزشی که لازم و کافی می‌باشد بدهند تا آنها را به کتاب خواندن راغب کند و اگر این آموزش توسط رسانه‌های همگانی باشد تاثیر بیشتری دربرخواهد داشت.

همچنین روزنامه پیام آشنا مهمترین تیتر صفحه نخست شماره ۱۴۹۹ خود را به اظهارات رئیس دیوان عالی کشور اختصاص داد و نوشت: رسیدگی ویژه به پرونده‌های مفاسد کلان اقتصادی استان‌ها.

«زباله، گذشته تاریک یا آینده روشن؟»، بلیت سالن نونوار شده تئاتر شهر گران شد، ساماندهی توزیع سوخت ساکنان جاده چالوس و مسکن متری ۲.۵ تا ۳.۵ میلیون تومان! از دیگر تیترهای مهم صفحه نخست این روزنامه است.

«پیام‌های مهندسی‌شده مجازی، واپس‌زننده نیازهای اولیه انسان‌های امروزی» هم عنوان سرمقاله روزنامه پیام آشنا است.

همچنین روزنامه سپهر ایرانیان در شماره ۶۲۵ خود، هنوز ۶۰ درصد پزشکان دستگاه کارتخوان نصب نکرده‌اند، اگر رئیس جمهوری دیگری در آمریکا بود مذاکره می‌کردیم و مدارس ابتدایی تهران امروز تعطیل شد را به عنوان مهمترین تیترهای صفحه نخست انتخاب کرد.

دوهفته نامه ایران روشن هم در شماره هشتم خود در مطلبی با عنوان «میدان مین یا کارت هدیه!» به قلم علی‌رضا ریحانی نوشت: نمی‌دانم چه کسی بود که گفت در افتادن با خبرنگاران مثل پا گذاشتن در میدان مین است، حالا هم اصلا مهم نیست که این حرف را چه کسی زده، مهم این است که از این حرفها با همین زمینه و مضمون، این طرف و آن طرف بسیار گفته می شود، ولی آیا واقعا چنین است؟!

البته که وجهه و جایگاه اهالی خبر در جامعه بالاست، اما شخصا با این تعابیر چندان موافق نیستم و به‌خصوص باید تاکید کنم که به هیچ وجه قصد نقد و انتقاد از این قشر عموما زحمت کش را هم ندارم و آنچه در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد، فقط جنبه توصیه و پیشنهاد دارد.

به عنوان یک اهل رسانه با چهار دهه تجربه براین باورم، علاقمندان این رشته جذاب و پرطرفدار اگر از میزان قابل قبولی استعداد و جوهره و هوش ذاتی برخوردار باشند، موفقیت آنها تا درصد بالایی تضمین شده است، چراکه بقیه ویژگیهای این رشته مثل دانش، عناصر و ارزش‌های خبری، شناخت انواع خبر و گزارش، سوژه یابی، آشنایی با قواعد نگارش و... بیشتر جنبه اکتسابی دارند.

بنابراین، می‌توان با تحصیل و آموزش حین کار به آنها دست یافت، همانگونه که نه تنها تک تک این موارد در کلاس و دانشگاه‌ها تدریس می شود، بلکه کتاب‌های بی‌شماری در این زمینه آنهم توسط بزرگان این حرفه به رشته تحریر و تالیف درآمده است.

با وجود این، آنچه می تواند علاقمندان را به رده های بالای این حرفه و به عبارتی به خبرنگار صاحب سبک رهنمون شود، رعایت شان و شخصیت، مسوولیت پذیری، صبوری و فروتنی، صداقت، نجابت، پایبندی به اخلاق، نوآوری و خلاقیت، پرهیز از ارزان فروشی و حفظ ارزش این جایگاه است، لیکن وقتی کارت هدیه و دیگر چاشنی های اقتصادی و مالی، به تنها عامل و مهمترین نقطه اتکا برای نوشتن و نه انجام مسوولیت خطیر اطلاع رسانی برخی ها تبدیل می شود، آیا می توان آنها خبرنگار نامید؟

شخصا براین اعتقادم که خبرنگار خوب کسی است که مجبور نشود، نیم ساعت پشت در اتاق مسوول یا هر منبع خبری دیگری برای شرفیابی منتظر بماند، خبرنگاری خوب است که منابع خبری جرات نکنند به او بگویند، خبر را قبل از انتشار با من چک کن، منابع خبری در هر شرایطی پاسخ خبرنگار خوب را می‌دهند، اینجوری خوب است که منابع خبری برای انتشار خبرشان از خبرنگار خواهش کنند.

خلاصه خبرنگاری خوب است که بخواهد خوب باشد و ناگفته پیداست یکی از مبناهای مهم برای خوب بودن، به صنف، قشر و گروه همدل، همفکر، هم هدف و هم عقیده نیاز دارد، حالا اگر همه اینها در البرز و کرج صاحب یک خانه خوب هم باشند که... در این صورت این جمع یکدست و کاربلد را می‌توان به میدان مینی تشبیه کرد که یگانه است و هماوردی ندارد!

یک نکته ظریف دیگر هم در این میان وجود دارد که چون شامل پیرکسوتان و پیشکسوتان و به‌خصوص نیروهای ستادی در رسانه ها از جمله خودم می شود و واقعا از گفتن آن اکراه دارم، این است که البته خبرنگاران سربازان خط مقدم اطلاع رسانی هستند، ولی آشنایان با این حرفه می دانند که از مرحله تهیه، تنظیم و انتشار یک خبر یا گزارش، نفرات دیگری از جمله دبیر و سردبیر و مدیرمسوول هم از نقش موثری برخوردارند که این گروه و دسته پشت صحنه، اغلب نادیده گرفته می‌شوند.

بگذریم، چراکه این اشکال دیرینه ای مثل فیلم و سریال است که همه تماشاگران فقط آرتیست آن را می‌بینند و به نظر نمی‌رسد به این سادگی ها قابل حل باشد، اما هیچ ملالی نیست، چون تا جایی که من می دانم بیشتر پیرکسوتان این حرفه برای دل خودشان کار و زندگی می کنند، اما یواشکی و درگوشی به همه به‌خصوص جوانانی که تازه وارد حوزه خبر و خبررسانی شده اند، می گویم حرمت پیرکسوتان واجب اخلاقی و انسانی است.

حالا هم با اقتباس از برخی فیلمسازان، انتهای این مطلب را باز می گذارم که هر کس هرجور دلش خواست رابطه بین میدان مین و کارت هدیه را کشف کند!

از مجموع ۲۲۰ رسانه دارای مجوز که دفتر مرکزی آنها در استان البرز واقع شده، ۱۴۶ رسانه شامل هفت روزنامه، ۳۲ هفته نامه، ۱۹ دوهفته نامه، ۴۶ ماهنامه، هشت دوماهنامه، ۲۹ فصلنامه و پنج دوفصلنامه به صورت چاپی منتشر می‌شوند.

این استان دارای ۶۰ پایگاه خبری الکترونیک - برخط است و ۲ هفته نامه، پنج ماهنامه، ۶ فصلنامه و یک  2 فصلنامه الکترونیک - غیربرخط نیز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز فعالیت دریافت کرده‌اند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.