روزنامه پیام آشنا در سرمقاله شماره ۱۴۳۷ خود با عنوان «برجام، پسابرجام و تحریم ظریف!» به قلم الهام آمرکاشی نوشت: بعد از اتفاقات به وجود آمده درخصوص خروج غیرقانونیِ آمریکا از برجام، گزینه‌های احتمالی برای ادامه برجام و کشورهای۴+۱بیشتر شد.

حدس و گمانه‌زنی‌ها به گفتمان و بحث، حولِ محور برنامه‌ها و تشکیلِ برجام جدید ادامه دار شد و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در نشست کمیسیون مشترک وزرای خارجه ایران، چین، روسیه، فرانسه، آلمان و انگلیس و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با موضوع برجام که روز جمعه ۱۵تیرماه ۹۷ برگزارشد، با بیان این مهم که بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا باید حقوق ملت ایران را تضمین کند، تأکید کرد:انتظار می‌رود در بسته پیشنهادی، تعهدات مجموعه کشورهای باقی‌مانده در برجام به گونه‌ای باشد که حقوق مردم ایران از این توافق را در سایر زمینه‌ها ازجمله اقتصادی، سیاسی و هسته‌ای تضمین کند!

این موارد قابل اهمیت در حالی از زبان محمد جواد ظریف بیان شد که بعد از گذشت یک‌سال از تلاش بی‌وقفه دستگاه دیپلماسی کشور، منجر و منتج به تحریم شخصِ وزیر امور خارجه کشورمان گردید.

تحریمی با زوایای متعدد و عکس‌العمل‌های گوناگون از نگاه یکایک رجال دیپلماتیک در کشور، منطقه و جهان!

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز پنج‌شنبه با صدور بیانیه‌ای، اقدام دولت ایالات متحده آمریکا در تحریم محمدجواد ظریف- وزیر امور خارجه و رئیس دیپلماسی کشورمان را محکوم کرد و با ذکر این نکته که این اقدام، نشانه روشن استیصال و درماندگی دولت آمریکا است؛ تأکید کرد: "تحریم جدید آمریکا، ترس و ضعف این دولت در برابر دیپلماسی هوشمندانه و مبتنی بر منطق جمهوری اسلامی ایران را آشکار می‌کند".

بی تردید آنچه اظهرالشمس است و در نگاه ابتدایی، مبرهن؛ ضعف و استیصال دولت آمریکا از اراده و منطق وزیر امور خارجه ایران است که تحریم شخص را در کنار تحریم‌های دارویی - غذایی گنجانده  و با اندیشه‌ای حاکم براین موضوع که تحریم شخص وزیر ارتباطی به گفتمان و ارتباط دوسویه دوکشور ندارد، مبین‌تر بر کورمالی آمریکایی‌ها صحه می‌گذارد.

اما آنچه در نگاه غایی مورد نظر و تأمل است، تکیه براین اصل است که جامعه کنونی با توجه به ظرفیت و پتانسیل موجود در یکایک فضاهای اجتماعی- فرهنگی- سیاسی و با توجه به ابعاد اقتصادی کشور و تمرکز و نگاه رهبری بر رشد جمعیت و کم‌رنگ کردن هرم پیری کشور و باتوجه به درنظر گرفتن این موضوع که افزایش اشتغال و ایجاد رفاه نسبی در کشور می تواند هم‌راستا با کاهش آسیب‌های اجتماعی و افزایش ضریب کیفی و کمّی بهبود سلامت روان افراد باشد، یک برنامه‌ریزی جدی و عملی در این راستا را می‌طلبد تا به گونه‌ای به دور از توسل بر گفتمان‌های بین الملی و تکیه بر تجارت‌های خارجی، بتوان با توجه به اصل مهارت‌آموزی و افزایش پتانسیل نیروی جوان کشور، تا حد ممکن از نگاه یک درصدی به روابط خارجیِ تحت برجام، پسابرجام، اینستکس و سایر موارد اجتناب کرد که با توجه به شرایط حاضر و امید و باورهایی که تا سال‌های گذشته به ادامه برجام می‌رفت، ادامه نجات کشور و اقتصاد و فرهنگ جامعه منوط به افزایش توان داخلی است.

درچندسال گذشته و با تحولاتی که طی ماه‌ها دوندگی و مذاکراتِ دولتمردان سیاست خارجیِ کشور در حوزه بین‌الملل رخ داد، یکایک اقشار و آحاد جامعه از جمله کارگران و افراد جویای کار، امیدوار به روزهای پسابرجام بودند و با رونق روابطی که برای کشور با سایر ابرقدرت‌های جهانی درحال رخداد بود و عدم بسیاری از تحریم‌ها و گشایش ال‌سی‌ها و بازشدن مبادلات تجاری و... امیدی بیش از پیش درجامعه مستولی گشته بود.

قابل فهم است دقیقا طی این مدت که در نقطه پسابرجام قرار داشتیم، تا حد چشمگیری رونق در تولید و صنعت و اشتغال وجود نداشت اما همان اندک حرف‌ها و اخبارِ مبنی بر محقق شدنِ یکایک هرآنچه چون سدی برای مبادله و مذاکره با دیگرکشورهای قدرتمند در مقابل کشور بود، درهای گسترده‌تری را برای افراد جامعه و امید به روزهای آینده باز می‌کرد؛ اما امروز باتوجه به ضعف تحلیل و تفکر حاکم بر دولت‌مردان آمریکا، اولین گام ایرانی برای برون‌رفت از فضای موجود و در زمان خود، تقویت رابطه‌های بین المللی،تلاش روزافزون در جهت خودباوری کشور و ادامه مسیر به بهترین شکل برای یکایک آحاد جامعه درطیف‌های مختلف اجتماعی- اقتصادی است تا بتوان به اعتدال و آرامش درونی و فرهنگ آرمانی- ایرانی دست یافت.

آنچه در این میان از جمله ضروریات ابتدایی ولازمِ اجتماع کنونی محسوب می‌شود استفاده از پتانسیل و ظرفیت‌های موجود، با خط مشی‌های اساسی و اصولی و در دست دادنِ سکان تصدی به گروهی از جوانان صاحب‌فکر است تا با ایجاد و خلق ایده‌های تازه بتوان شاهدِ هم‌افزاییِ قدرت و توسعهء کشور بود.

بیان این نکته قابل تأمل است: زیرساخت‌های بسیاری در کشور در حالت پتانسیل باقی مانده که اگر دولت فعلی در شرایط حاضر بتواند به بالفعل شدن این ظرفیت و پتانسیل‌های موجود همت گمارد، بی شک می‌توان به خوداتکایی در تمام مراحل اقتصادی رسید که سرلوحه تفکر ایرانی در این ضمیر، مستتر است: با برجام، بی برجام وَ یا تحریم، ایران مقتدر است و مقتدر می‌ماند.

روزنامه پیام آشنا به صاحب امتیازی مؤسسه همگامان اندیشه زمان و مدیر مسئولی محمود حیدری در زمینه ورزشی، اجتماعی، فرهنگی و گستره استان البرز منتشر و توزیع می‌شود.

همچنین روزنامه دنیای هودار در شماره ۲۷۹ خود در مطلبی با عنوان «نقدی بر پیچیدن نسخه واحد برای همه محلات کرج» به قلم نسترن کیوان پور نوشت: تغییر غیر قابل اجتناب است، اما در مکان هایی که همه ساختمان های قدیمی از بین بروند، مردم احساس ناامنی می کنند و رشته اتصال آنان برای همیشه از هم گسیخته می شود.

بنابراین، باید برخی از ساختمان هایی را که دارای ارزش تاریخی یا معماری و متعلق به همه دوره ها هستند، مانند خانه ها، آسیاب ها، انبارها، تئاترها و حتی ایستگاههای راه آهن، همواره حفظ کنیم؛ ساختمان هایی که اغلب آنها را می توان برای کاربری های مدرن تغییر داد و در عین حال، می توانند برای ساکنان، بازدیدکنندگان و عابران لذت بصری داشته باشند.

این جملات مربوط به بخشی از کتاب «شهرسازی شهروندگرا» نوشته فرانسیس تیبالدز است که در ادامه به چگونگی کنترل تغییرات در روند اِحیای بافت شهری می پردازد.

موضوع مطرح شده در پاراگراف برای همه ما آشناست. در محله مصباح، میدان کرج، شاه عباسی، اخترآباد، حسین آباد و ... در دوطرف خیابان های باریک با ساختمان های کوتاه، زندگی و شور و هیجان موج می زند.

انگار هیاهوی زندگی ماشینی و خیابان های خط کشی شده جایشان را به صفا و صمیمیت می دهند و این تناقضیست که برای مدیران شهری که دخالت در بافت را برایشان با دشواری رو به رو می سازد.

یکی از کارشناسان معماری در خصوص گذر از سنت به مدرنیته در فرآیند احیای کالبد شهرها، می گوید: بافت اجتماعی ایران با تغییر شیوه معماری به هم خورده است و با تقلید و پشت پا زدن به سنتها به قولی از دو طرف بام می افتیم.

زندگی در آپارتمان با فرهنگ ایرانی ناسازگار است و مسکن گروهی یا راهکارهایی از این دست، نسخه مناسبی برای کشور ما نیست.

در تمام شهرهای کشور نمی توان نسخه آپارتمان نشینی را تجویز کرد و اگر بخواهیم همه مردم را وارد آپارتمان کنیم، این سبک زندگی انتظاراتی را که برخی از زندگی ایرانی اسلامی دارند، کاملا به هم می ریزد.

با این حال اصول شهرسازی مدرن، اصولی ثابت است که سال های بسیار است کشورهای جهان در روند تغییر به سوی آن در حال تکاپو و تلاش هستند. اما در این فرآیند باید توجه به پیشینه فرهنگی و معماری شهر نیز دیده شود. چرا که در غیر این صورت، تمام شهرهای جهان یکنواخت و تکراری خواهند بود و دیر یا زود به ساختمان هایی متحدالشکل در خلال نوآوری های عجیب و غریب گاه و بیگاه که در روند تکرار و تسلسل گم می شوند خواهیم رسید.

۱۳ عنصر برای شهرسازی مدرن مد نظر قرار می گیرد که مواردی چون دسترسی و جانمایی درست تئوریک را در خود نهان دارد. به عبارتی سر و سامان دادن به شکل و ظاهر ساختمان ها و حرکت در چارچوبی خط کشی شده برای تفکیک فضاها با مقیاس های دسترسی تعریف شده، از جمله این موراد است که برای شهرسازان و معماران علاقه مند به مدرنیته هدف اصلی به شمار می آید. حتی در این نوع طراحی، مکان فضاهای عمومی نیز کاملا مشخص است و هیچ ساختمانی نباید خارج از محدوده تعیین شده جانمایی شود. نظم و ترتیب در این نوع شهرسازی کاملا محسوس است اما گویی فضا خشک و بی روح خواهد بود.

انگار آموزگاری خط کش به دست، بالای سر شهروندان ایستاده و فضاها را به تفکیک برای استفاده نشانشان می دهد.

محلات قدیمی شهر، اما چنین نیست. قطعه های ریزدانه تجاری ۲ طرف خیابانی باریک و بلند با جوی آبی در وسط، و مغازه دارانی که روی چهارپایه های پلاستیکی آبی و قرمز نشسته اند، چند تکه فرش از دیوارهای مغازه ها آویزان است، نصف اجناس مغازه ها تا بخشی از پیاده رو پیش آمده و از ساعت هفت صبح، محوطه کوچک جلوی مغازه ها آب و جارو شده... بوی انواع ترشی، سبزیجات، میوه و نان تازه به مشام می رسد و انگار امنیت توأمان با شور زندگی در فضا موج می زند.

باید راهکاری تعیین شود تا در روند اِحیای بافت های فرسوده شهر، روح اجتماعی در فضاها از بین نرود. بدیهی است که یکی از ضروریات امروز، بالابردن استحکام ساختمانها به ویژه در محلات قدیمی شهر است اما باید کالبد و اجتماع را جزئی از هم پنداشت که بی دیگری قابل شناسایی و برنامه ریزی نیست.

در این صورت می توان جریان زندگی را در محلات قدیمی حفظ کرد و شاید بتوان مقداری روح زندگی به محلات جدید و خط کشی شده تزریق کرد.

باید فرهنگ شهرهای قدیمی و باستانی را در معماری و شهرسازی شهر انعکاس داد. فضاهای داخل مسکن را اگرچه نمی توان همانند قدیم به اندرونی و بیرونی تفکیک کرد، اما می توان با رعایت سلسله مراتب فضایی در جهت توجه به نیازهای شهروندان جدا از ظاهر و کالبد گام برداشت.

انسجامی بالا نیاز است تا غلفت های معماری و شهرسازی دیروز را بر اثر ناآگاهی خدشه دار کرده، دوباره بازیابی و اِحیا کند و در روند شتاب زده معماری مدرن، هرآنچه شهر در تاریخ و فرهنگ دارد به باد نرود.

روزنامه منطقه ای دنیای هوادار که دفتر مرکزی آن در استان البرز واقع است، به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی مهرداد تیموری در زمینه اقتصادی و ورزشی منتشر می شود.

از مجموع ۲۱۸ رسانه دارای مجوز که دفتر مرکزی آنها در استان البرز واقع شده، ۱۴۵ رسانه شامل هفت روزنامه، ۳۲ هفته نامه، ۱۹ دوهفته نامه، ۴۵ ماهنامه، هشت دوماهنامه، ۲۹ فصلنامه و پنج دوفصلنامه به صورت چاپی منتشر می‌شوند.

این استان دارای ۵۹ پایگاه خبری الکترونیک - برخط است و ۲ هفته نامه، پنج ماهنامه، ۶ فصلنامه و یک دوفصلنامه الکترونیک - غیربرخط نیز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز فعالیت دریافت کرده‌اند.

۷۵۳۲/ ۶۱۵۵

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.