جابه‌جایی امام از مدینه به مرکز خراسان، یعنی مرو، ایشان را در مرکز ادیان گوناگون حتی مسالک غیرتوحیدی مانند بودایی‌گری و مانوی‌گری و دیگر مذاهب قرار داد و این، زمینه شکوفایی دریای علم ایشان را فراهم کرد

به گزارش جماران احمد مسجد جامعی در روزنامه شرق نوشت: 

یکی از دوستان کتاب‌شناس اثری به خط ابن‌سِکّیت اهوازی معرفی می‌کرد و نگران نسخه اصلی آن بود که در کتابخانه‌ای در عراق نگهداری می‌شد. نام کتاب تاریخ العرب قبل‌الاسلام بود که به کوشش محمدحسن آل‌یاسین، عالم بزرگ شیعی، منتشر شده است. آنچه توجهم را جلب کرد، این بود که کاغذ و مرکبی ١٢٠٠ سال، آن‌هم نه در شرایط چندان مناسب، باقی مانده و قابل استفاده و نسخه‌برداری است. چنین کاغذ و مرکبی حتی امروز، با این‌همه پیشرفت‌ فنی و علمی، کمیاب است. داستان کاغذ در تمدن اسلامی بسیار خواندنی و تأثیرگذار است و با وضعیت فضای مجازی امروز بی‌شباهت نیست؛ هرچند آیین و دین مسلمانان بر خواندن و نوشتن تأکید فراوان دارد، تا نیمه قرن دوم، چندان آثاری از آنان باقی نمانده است، دلیل این امر به منع کتابت از نگاه مکتب خلافت و فقهای پیرو آن برمی‌گردد. اما با توجه بر آنکه ائمه شیعه، بر نوشتن و حفظ‌کردن مطالب تأکید می‌کردند، باز آثار فراوانی از دوستداران اهل بیت پدید نمی‌آمد. علت تعداد پایین آثار را باید در نکته‌ای فنی جست. در زمان ظهور اسلام و تا مدت‌ها پس از آن، وسایل نوشتاری و کاغذ محدودیت بسیاری داشت، تا جایی که برخی نویسندگان برای تهیه کاغذ به مصر می‌رفتند، اما کاغذ مصری یا همان پاپیروس مشهور، بسیار گران بود و اسباب عمومی‌شدن آن چندان فراهم نمی‌شد. می‌گویند خلفای بنی‌عباس با همه خصومتی که با بنی‌امیه داشتند، احکام آنها را نگهداری می‌کردند تا از کاغذ آن استفاده کنند، اما در اواسط قرن دوم اتفاق نیکویی افتاد و یکی از سرداران خلافت به نام زیاد بن‌صالح که در شمال آسیای مرکزی کنونی با اقوام ترک و متحدان چینی آنها در نبرد بود، شماری از اسرای چینی را با خود به سمرقند برد. آن اسرا در کار ساختن کاغذ چیره‌دست بودند و بر اثر فعالیت آنها، کارگاه‌های کاغذسازی به راه افتاد و این کار رونق بسیار گرفت و در همه شهرهای اسلامی گسترش یافت، تا جایی که برمکیان حدود ٥٠ سال بعد از این تاریخ، در بغداد، کاغذ بسیاری داشتند و به علاقه‌مندان می‌بخشیدند. صنعت کاغذسازی تا حدی رونق یافت که در مآخذ از اندازه، انواع و محل تولید آن سخن رفته است و حتی بعضی از علما با نسبت کاغذ یا ورق یا برگ شناخته می‌شدند و در بعضی شهرهای مهم مانند هرات و بغداد، راسته وراقان دایر بود و کسانی مانند محمود وراق، از نخستین سرایندگان شعر فارسی، آنجا کار می‌کردند. تولید و عرضه وسیع کاغذ، تقریبا هم‌زمان با دوران امام صادق(ع) است. ازهمین‌روست که بسیاری از اصحاب آن حضرت به تألیف روی آوردند و آثار بسیاری از آنها ثبت شده است، هرچند با گذشت روزگار از میان رفته‌اند. در همین روال، با گسترش حوزه خلافت، دیگر اقوام و ادیان نیز به نشر آثار خود پرداختند تا جایی که برخی از زنادقه، علنا کتاب می‌نوشتند؛ این عقاید پیش از آن‌هم وجود داشت و تبلیغ هم می‌شد، چنان‌که هشام بن‌حکم و مفضل بن‌عمر، از شاگردان به‌نام امام صادق، با برخی از زنادقه، گفت‌وگوهای طولانی داشتند، اما این عقاید مجالی برای کتابت نمی‌یافتند، چون اساسا کاغذی نبود.  در دوره موسی بن‌جعفر که زندگی ایشان در «قعر سجون»، آن‌هم به صورتی مکرر و طولانی می‌گذشت، در عمل، امکان فعالیت و حضور علمی حضرت وجود نداشت. دوره امام رضا را می‌توان سرآغاز کتابت و گسترش تولید کتاب در فرهنگ و تمدن اسلامی دانست. به‌ویژه که مأمون از حامیان کار تألیف و ترجمه بود و آن را تشویق می‌کرد و بیت‌‌الحکمه را که مرکز این کار بود، در بغداد تأسیس کرد. 

در چنین شرایطی بود که امام با اصحاب مذاهب و فرق وارد بحث و گفت‌وگو شد. نوع مباحثات امام با هدف هدایت بود، نه جدل‌گونه. در آن زمان‌ها، علم جدل هم شناخته شده بود و برای خود جایگاهی داشت که می‌توانستند به قول حافظ «جدل با سخن حق» کنند؛ یعنی می‌دانستند که بر حق نیستند، اما از علم جدل بهره داشتند و با شیوه خاص خود با حاضرجوابی تمام، حق را زیر سؤال می‌بردند. احتمال دارد ترتیب‌دهندگان مجالس بحث و گفت‌وگو با امام، هدف دیگری هم داشتند و آن شکست امام در برابر مجادله‌کنندگان و حریفان بود. اما امام از در دیگری وارد می‌شد و به همین سبب، جدل‌کنندگان نیز راه به جایی نمی‌بردند و نتیجه مناظرات با اثبات حقانیت سخن ایشان پایان می‌یافت. 

جابه‌جایی امام از مدینه به مرکز خراسان، یعنی مرو، ایشان را در مرکز ادیان گوناگون حتی مسالک غیرتوحیدی مانند بودایی‌گری و مانوی‌گری و دیگر مذاهب قرار داد و این، زمینه شکوفایی دریای علم ایشان را فراهم کرد. یعنی، امام در معرض گفت‌وگو قرار گرفتند. به عبارت دیگر، اگر سایر علویان در دیگر سرزمین‌های گسترده اسلامی، فقط به قیام برای به‌دست‌آوردن قدرت یا دفع ظلم اقدام می‌کردند، امام بیشتر تلاش خود را به بیان علوم و معارف الهی و گفت‌وگو با دیگر گروه‌ها و فرقه‌ها اختصاص داد و ازاین‌رو، کرانه‌های گسترده علم ایشان آشکار شد. هرچند همه ائمه اثنی‌عشر چنان‌که در چنین شرایطی قرار می‌گرفتند، چنین رفتار و چنان دستاوردهایی داشتند، به‌هرحال در زمان امام رضا و با هجرت تاریخ‌ساز ایشان بود که دریای علم رضوی رخ نمود و کتاب و کتابت به نشر هرچه بیشتر این افکار و آثار پرداخت. مرحوم صدوق، ابن‌بابویه که مزار شریف ایشان در شهرری است، عیون اخبار الرضا، نخستین اثر جامعِ در دست درباره امام رضا را نوشت. در زمان ما نیز مرحوم عزیزاله عطاردی‌قوچانی بیشترین و منقح‌ترین آثار را درباره امام و به‌تبع آن خراسان پدید آورده است. هنوز، دست‌نوشته‌های گسترده‌ای از ایشان در مرکز خراسان‌شناسی در شمیران در دست است که به زیور طبع آراسته نشده است. همه این آثار بیانگر گوشه‌ای از عظمت علمی امام رضا(ع) است؛ بی‌جهت نیست که ایشان را عالم آل محمد (ص) می‌شناسند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.