عضو هیأت علمی دانشگاه تهران مبارزه با بدعت و خرافه هایی که به نام دین در جامعه ترویج می شوند را یکی از دلایل قیام امام حسین (ع) دانست و ضمن تأکید بر نقش علما و نخبگان در مقابله با خرافه گرایی، گفت: نخبگان ملاحظه کاری را کنار بگذارند و واقعه عاشورا را که بسیار پر ظرفیت و ارزشمند و مقدس و دارای پیام های مهم جهانی، فرامکانی، فرازمانی و اخلاقی است را آن گونه که هست به مردم معرفی کنند و از عوامزدگی نهراسند.

آنچه در ادامه می آید مشروح گفت و گوی غلامرضا ظریفیان با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران است:

متأسفانه در برخی موارد عزاداری های ما برای امام حسین (ع) به آفاتی مثل خرافه گرایی دچار می شود. به نظر شما راهکار مقابله با این آفات چیست؟

الحمدلله این روزها در کنار رشد بدعت ها و گرایشات خرافی که در این عرصه ها می بینیم، خوشبختانه شاهد نگاه محققانه و عالمانه هم به منابع تاریخی از اصل ماجرای قیام کربلا و پیام های آن هم هستیم و حداقل من در عرصه جوانان شاهد این هستم که دامنه نسبتا خوبی در ارتباط با درک صحیح این ماجرای بزرگ شروع شده است.

البته توصیه می کنم کسانی که مایل هستند مطالعاتی را در بحث نوع رویکرد خرافی به ماجرای کربلا داشته باشند؛ سه کتاب را حتما مطالعه کنند. کتابی را حدود 70 سال پیش آیت الله سید محسن عاملی به نام «عزاداری های نامشروع» نوشتند. ایشان از علمای بزرگ شیعه و صاحب اعیان الشیعه است. این کتاب بسیار معتبر است و نویسنده آن هم از جایگاه علمی بسیار مهمی برخوردار است. مرحوم جلال آل احمد کتاب عزاداری های نامشروع را ترجمه کردند. کتابی است بسیار ارزشمند و بدعت های مختلف را مطرح می کنند و بحث این را که بزرگترین گناه این است که انسان بدعت ها را به جای امور مستحب قرار دهد. بخش مهمی نیز در مورد اهمیت صدق و دروغ دارد و اینکه دروغ چه گناه نابخشودنی است. یعنی از گناهان بزرگ دروغ است و اینکه ما برای یک امر مستحب دچار دورغ شویم چه آثار و عواقبی دارد.

کتاب دوم که خیلی مشهور و بسیار کتاب ارزشمندی است و در مجموعه سه جلدی شهید مطهری، ولی بعد به صورت جدا هم به عنوان «تحریفات عاشورا» چاپ شد. در آن کتاب هم بحث های بسیار خوب و ارزشمند در مورد دلایل تحریف، موضوع تحریف، تحریف مادی، تحریف معنوی و مصادیق بسیار مهم از این تحریفات مطرح می شود.

کتاب ارزشمند دیگر «لؤلؤ و مرجان» میرزا حسین نوری است. میرزا حسین نوری استاد برجسته حاج شیخ عباس قمی بوده است. ایشان هم یک بحث بسیار ارزشمند در مورد خرافات و تحریفات بر عاشورا دارد.

به نظر من این ایام ایامی است که باید به این منابع رجوع کرد. من پیشنهاد می کنم حداقل این سه کتاب را علاقمندان، دوستداران، ارادتمندان و عزاداران امام حسین (ع) برای روشن تر شدن هرچه بیشتر و جدایی آنچه واقعیت دارد و آنچه واقعیت ندارد مطالعه کنند.

خرافه معضل سنگین اجتماعی در بستر تاریخ

اما خود خرافه از معضلات سنگین اجتماعی در بستر تاریخ است. در واقع از زمانی که تاریخ بشر را رقم می زنیم مسأله خرافه را در کنار بشر داریم و کتب الهی و کتب انبیاء اولوالعزم هم، چه تورات و چه انجیل، بر این اصل تأکید داشتند و خودشان هم دچار همین آفت شدند. یعنی همین آسیب این کتاب ها را هم دچار تحریف و خرافه کرد.

ما نقد این مسأله را به شکل خیلی جدی در قرآن می بینیم که الحمدلله قرآن دچار تحریف مادی نشد و خود خدا هم تضمین کرد که قرآن دچار تحریف نخواهد شد. خود قرآن نقدهای جدی به خرافه گری دارد و بحث مفاتیح الاولین را قرآن مطرح می کند. که کسانی توهماتی را جای واقعیت ها قرار می دهند. بحث جریان بنی اسرائیل را قرآن مکرر اشاره می کند که به هر حال یک پایه این جریان به سحر و خرافه اشاره دارد و حقیقت موسی را در برابر مجاز و بطلان حقیقت نمای سحره مطرح می کند. در واقع خرافه از یک منظر بحث افسانه، حدیث دروغ، کلام باطل، گذاشتن موهومات به جای حقیقت ها و واقعیت ها است و قرآن آن را تحذیر می کند.

برخی از مداحی ها بدون اتکای به علم است

بسیاری از مطالبی که در مورد امام حسین (ع) در برخی از منابر و برخی از مداحی ها گفته می شود بدون اتکای به علم است و قرآن تحذیر می کند که بر آنچه علم ندارید متوقف شوید.

به هر حال ما هم شکل تحریف مادی داریم که گاهی اوقات ماجرا را از اساس تغییر دادند و بخشی از ماجرا را به شکل دیگری بیان کردند، و مهمتر از تحریف مادی تحریف معنوی است که مفاهیم را با کج اندیشی تغییر دادند و پیام های اصلی را با پیام های غیر اصلی تغییر دادند.

تندترین مواضع قرآن و ائمه نسبت به غلو است

یکی از چیزهای دیگر که در قرآن به شدت نفی شده و در سیره پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) هم به شدت نهی شده و حتی شاید تندترین مواضع نسبت به آنها گرفته شده بحث غلو است. حتی خود پیامبر(ص) که مظهر یک انسان قدسی و بزرگترین انتخاب شده خداوند در عالم بشریت هستند، سعی کردند با بعضی از اقداماتشان دقیقا نشان دهند که باید مسائل را آن گونه ای دید که همان گونه است. مخصوصا در ماجرای فوت فرزند پسرشان که به شدت پیامبر به این فرزند پسر علاقه داشتند وقتی در حال دفن این فرزند بودند خورشید گرفتگی هم به طور طبیعی رخ داد و عده ای سعی کردند این دو واقعه را به هم نسبت دهند. همین کاری که بعضی اوقات برخی از افراد می کنند که فکر می کنند برای یک امر مقدس هیچ اشکالی ندارد از یک کار نامقدس استفاده کنیم. چه اشکالی دارد برای گریاندن بر امام حسین (ع) که بسیار ثواب دارد ما از ابزار نامقدس استفاده کنیم؟ ولی پیامبر بلافاصله وقتی دیدند که چنین گفت و گویی در گرفته و این دو موضوع را به هم نسبت دادند صراحتا موضع گیری کردند و فرمودند که گرفتگی خورشید و فوت پسر من هیچ ارتباطی با هم ندارد.

اینها دقیقا به همین دلیل بود که این نوع بدعت ها، خرافه ها و انتساب ها و غلوها خطرات و فجایج بسیار بزرگی را می تواند برای بشر ایجاد کند و خداوند هم در مورد یکی از دلایل ارسال پیامبران می فرمایند آنها آمدند که مشقت ها و زنجیرها را از بین ببریم؛ که بخش زیادی از زنجیرها همین زنجیرهای خرافی است که بشر به نام هر چیز و از جمله دین برای خودش درست می کند و رسالت پیامبران این است که همین زنجیرها و باورهای غلط را از دین بزدایند.

اینکه چرا این اتفاق می افتد دلایل عدیده ای را بیان کردند. در دوره رنسانس هم خیلی تلاش کردند که دین و خرافه را با هم یکی کنند که بحث های بسیار عالمانه جدی هم در غرب و هم در شرق صورت گرفته و دقیقا نشان می دهند که دین با خرافه و سحر کاملا متمایز است و خرافه و سحر و بدعت، امور قلابی و تقلبی جایگزین دین واقعی است و هم دین داران و هم عالمان باید مراقب باشند که امر تقلبی را جای امر واقعی به آنها ندهند.

این قضیه در جامعه ما و عزاداری های امام حسین (ع) چطور می تواند نمود پیدا کند؟

وقتی فرهنگ احساسات بر فرهنگ عقلگرایی غلبه پیدا می کند، طبیعتا یکی از عرصه های دامن زدن به احساسات همین بدعت ها و خرافه ها است که می شود با این خرافه ها احساسات را بر انگیخت. دلیل دیگر این است که ما شاهد هستیم متأسفانه بخشی از کسانی که متولی این نوع امور هستند از سواد درستی برخوردار نیستند. یعنی هم اطلاعات دینی و هم اطلاعات تاریخی آنها بسیار ضعیف است. اما به دلیل اینکه ته صدایی دارند ممکن است نوعی اقبال برخی از عوام را داشته باشد و منجر به منافعی برای آنها شود؛ حالا چه منافع مادی و چه مشهور شدن این نوع افراد. البته استفاده ابزاری از دین برای اهداف غیر دینی توسط افراد کم سواد و پر مدعا، مربوط به همه مداحان بزرگوار نمی شود. نقش بسیار مهمی در ترویج فرهنگ دینی دارند ولی به دلیل اینکه نظارت جدی وجود ندارد متأسفانه ما شاهد این موارد هستیم.

نقش علما در مقابله با خرافی گرایی

یکی از عوامل ترویج خرافه در این مراسم ها تسامحی است که برخی از علما انجام می دهند. متأسفانه ما شاهد این هستیم که در غیر این فضا گاهی اوقات برای یک امر خلاف دینی چه نوع حساسیت هایی نشان داده می شود. ولی وقتی به این مسأله می رسیم شاهد این هستیم که با تسامح اساسی با این نوع خرافه ها برخورد می شود. این در حالی است که اگر با این بدعت ها و خرافه ها با تسامح برخورد نشود حتی گاهی اوقات بعضی از عدله های روایاتی که معلوم نیست چقدر درست است و قطعا هم نادرست است به آنها اشاره می کنند.

انتقاد به هراس نخبگان و علما از عوام

یکی دیگر از عوامل ترویج این خرافه ها که شهید مطهری هم خوب اشاره کرده و متأسفانه این روزها خیلی شاهدش هستیم هراس نخبگان و علما از عوام است. حتی ما در گذشته شاهد بودیم که در بحث قمه زنی و امثال آن برخی از مراجع بزرگ کمتر مواضعشان را صریح ابراز می کردند. به نظر من این هراس نخبگان از عوام و عوامزدگی یکی از عوامل گسترش این نوع خرافه ها در یک حادثه چنین ارزشمندی است که حادثه بزرگی برای تمرین آزادگی، اخلاق، پیام های واقعی امام حسین (ع) و سرجای خود رفتن مفهوم امر به معروف و نهی از منکر به شمار می رود.

نگاه سیاسی افراد هم می تواند در این امر مؤثر باشد؟

حتما همین طور است.

اگر به لحاظ تاریخی هم نگاه کنیم. در گذشته هم حکومت ها در این خرافه گرایی نقش داشتند، برای اینکه جهت آن پیام را تغییر دهند و پیام از مسیر خودش خارج شده و یا گسترش پیدا کرده است.

متأسفانه شاهد نوعی اخباری گری مدرن هستیم

متأسفانه ما در این ایام شاهد پیدایش نوعی اخباری گری جدید و مدرن و نوعی جبر انگاری مدرن هستیم. همچنین شاهد نوعی گرایشات سیاسی به این واقعه و استفاده ابزاری از این واقعه برای گسترش این مسأله هستیم. البته این را هم باید گفت که ضعف و دانش عمومی هم در این بخش هست. یعنی من دیدم یکی از روحانیون یک حرف خیلی ارزشمندی را پای منبر می زد. می گفت شما مردم هم عامل مهمی هستید در اینکه برخی از مداحان و برخی از افرادی که منبر دارند به راحتی بتوانند ترویج خرافه کنند. اگر سوادتان را بیشتر می کردید و پرسش می کردید این حرف هایی که شما می زنید منبعش کجاست، این با منطق امام حسین (ع) در تضاد است، آن موقع هرکسی به خودش اجازه نمی داد که هر استنادی را به تاریخ انجام دهد.

نخبگان از عوام زدگی نهراسند

در نهایت این مداحان و منبری ها هستند که باید این روند را اصلاح کنند، یا افراد دیگر هم می توانند دخیل باشند؟

نه! به نظرم یک گفتمان چند سویه است؛ هم مردم باید بینششان را تقویت کنند، هم نخبگان ملاحظه کاری را کنار بگذارند و این واقعه بسیار پر ظرفیت و ارزشمند و مقدس و دارای پیام های مهم جهانی، فرامکانی، فرازمانی و اخلاقی را آن گونه که هست به مردم معرفی کنند و از عوامزدگی نهراسند و هم روحانیون، اهل علم و مداحان بسیار خوبی که به این پیام واقعی آشنایی دارند باید خودشان پیش قدم شوند و معرفی کنند که این نوع ها نگاه های درستی نیست. در این بخش باید تلاش کنیم که تسامح نورزیم؛ چون هم در قرآن و روایات ائمه و هم بزرگان ما یکی از بزرگترین آسیب های جامعه دینی را بدعت دانستند و اصلا یکی از دلایل قیام امام حسین (ع) که مکرر به آن اشاره کردند مبارزه با بدعت بوده؛ یعنی مبارزه با پیام ها، حرف ها و جبرانگاری ها و خرافه هایی که به نام دین در جامعه ترویج می شده است. بنابر این اگر می خواهیم از نهضت امام حسین آن گونه که هست حفاظت کنیم یکی از وظایف سنگین هم مبارزه جدی با همین خرافه ها، بدعت ها، استفاده های دین ابزارانه برای قدرت، سیاست و ثروت برای افراد کم ظرفیت و کم سواد پرمدعا است. مردم، علما، مداحان و نخبگان همه باید تلاش کنیم تا بتوانیم این سرمایه بزرگی که قابلیت جهانی دارد را حفاظت کنیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.