بلانسبت حاج حسن آقای خمینی، من در چهلم حافظ اسد در بندر لاذقیه، دور از شهر دمشق که قبرش در آنجا بود و مراسم رسمی گرفته بودند، سخنرانی کردم. به زبان عربی. دلیل بلا نسبت حسن آقا را بعدا می‌گویم. حرف تو حرف است دیگر. آنجا در لاذقیه مراسم بزرگی بود که از همه دنیا هیات رسمی آمده بودند. معروف بود که بشار اسد چون تحصیلکرده خارج بوده، قرار است که کلی تحولات روز آمد ایجاد کند. نوعی اصلاحات که اگر انجام می‌شد، این کشورها به بهار عربی و پیامد‌های آن نیاز نداشتند.
این‌همه آدم هم کشته نمی‌شد. منطقه هم اینقدر ناامن نبود. حیف، سیاستمداران جلوی چشم خودشان را می‌بینند و دور دست راکمتر نگاه می‌کنند. تناقضی که بین بدنه حکومت چپ زده و تحت تاثیر اتحاد جماهیر شوروی حافظ اسد و تفکرات بشار آن روز وجود داشت، نگذاشت این مساله تحقق یابد.
حافظ‌اسد، ‌پدر بشار که طولانی ریاست کرده بود، سیاستمدار پیچیده و نسبتا مقبولی بود. نوعی کاریزما در شکل رفتار سیاسی‌اش بود. برای تشییع‌اش هم از همه جا آمده بودند. بشار هم بر خلاف برادرش که قرار بود بعد از حافظ اسد، رییس‌جمهور شود و یک سال قبل از مرگ پدرش در تصادف مرد، خیلی مقبول نبود. برای جبران این کار همان مشاوران توصیه کرده بودند که قبر پدرش را ببرد دوردست در شهر خودشان دفن کنند که شخصیت بشار تحت تاثیر پدرش قرار نگیرد. در آن مراسم من در سخنرانی‌ام گفتم حافظ اسد، سیاستمدار بزرگی بود ولی بشار اسد اضافه بر آن فرزند زمانه خودش هست و این نیاز دنیای جدید است. سال ۲۰۰۰ بود آن موقع.
بعد از سخنرانی تنها موردی بود که بشار از جایش بلند شد و گوینده را بغل کرد. واقعا برای خوشامد بشار نگفتم. ولی چه کنم که خوشش آمد. اما بعدها معلوم شد که زیر سایه مدیران حافظ اسد نمی‌شود فرزند زمان خود ماند. در مثل مناقشه نیست. این جمله را علما زیاد به کار می‌برند. مفهومش این است که مثال ما از همه جهت مربوط به موضعی که می‌خواهیم به آن بپردازیم، نیست. در اینجا واقعا مصداق دارد. هفته گذشته وقتی دعوت شدم به سمیناری با نام حقوق مردم در حکومت دینی؛ این سمینار توسط پژوهشکده امام خمینی برگزار می‌شد و محل آن مرقد امام بود.
اسم سمینار را که دیدم و متولی آن را که حاج حسن آقای خمینی بود، حس خوبی به من دست داد. در این شرایط کمتر کسی این نوع نگاه‌ها را به امام خمینی(ره) و حکومت دینی دارد. معمولا در برنامه‌های مختلف صدا و سیما یا بلندگوهای رسمی، کمتر کسی به این بخش از خصوصیات حکومت دینی می‌پردازد. شاید عمدا تلاش می‌شود امام و حکومت دینی راسمبل خشونت و بداخمی نشان دهند. در حالی که انقلاب اسلامی بر اساس نگاه مردم‌محوری شکل گرفت.

حکومت دینی هم بر همین اساس بود. موفقیت امام و رهبری هم در توجه به مردم بود. اینکه بعد از این مدت طولانی موضوعاتی که برای بحث در حوزه رسمی تولیت امام و مرقد ایشان انتخاب می‌شود، بازگشت به حرف‌هایی است که هم نیاز جامعه امروزی است و هم شعارهای انقلاب بوده است. مباحث سمینار خیلی مترقی بود. ولی با اینکه در مرقد امام برگزار شده بود، حتی یک خبر کوتاه هم در اخبار رسمی نیامد. البته دبیر علمی این سمینار هم که آقای خاتمی بود امکان حضور پیدا نکرد. من این موضوعات را نشانه این می‌دانم که حسن آقای خمینی که می‌پذیرد متولی این مسائل شود، واقعا فرد انقلابی و دانشمندی است که فرزند زمان خودش هست. بی‌آنکه بفهمیم در چه زمانی زندگی می‌کنیم، نمی‌توانیم به هیچ موفقیتی دست یابیم.
ما باید باور کنیم که در عرصه سیاست و فرهنگ وقتی موفقیم که لجبازی و جناح‌بندی، تعیین‌کننده دیدگاه‌های ما نباشد. نه لج کردن با حکومت و ندیدن کارهای خوب آنها می‌تواند به سربلندی کشور کمک کند و نه نادیده گرفتن تلاش‌های دیگرانی که ممکن است قرائت رسمی را به‌طور کامل نپذیرند اما کارهایی می‌کنند که برای نیاز واقعی دینداری مردم مفید است.
مراکز علمی حکومتی و اندیشکده‌ها وصدا وسیما باید فهرستی از سوالات مبنایی واقعی مردم را پیدا کنند و در این دورانی که همه مخاطب همه هستند، برای آنها جواب تهیه کنند. همه اگر تلاش کنیم مخاطبان انقلاب و حکومت را زیاد کنیم، ‌هنر کرده‌ایم. این موضوعات مثل حقوق مردم در حکومت دینی و هرموضوع دیگری که بتواند نشان دهد با اتکا به مردم می‌شود حکومت کرد، به نفع کشور است و به نفع انقلاب و رهبری معظم آن. حیف دلسوزان، کم و متملقان زیاد شده‌اند.

منبع: اعتماد

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.