مدل زندگی بسیاری از کارآفرینان معروف کشورمان نشان میدهد که آنها آدمهای فرازمینی با قدرتی خارقالعاده نبودهاند، از هیچ موهبت ویژه یا توانمندی عجیبی بهره نبردهاند و طی این طریق، دارایی افسانهای نداشتهاند.
به گزارش جی پلاس، بسیاری از آنها از فراز و فرودهای سخت و ناملایمات معمول پیروز بیرون آمدهاند تا سرنوشتی دیگر را برای خود و جامعه پیرامونشان رقم بزنند. سبک زندگی کارآفرینهای بزرگ موید این نکته است که همه افراد با داشتن یک انگیزه قوی، یک طرح حساب شده و یک دنیا انرژی میتوانند از پس ناشدنیترین کارها بربیایند. اینجا و در این صفحه مهمان بانویی هستیم که یکی از این ناممکنها را ممکن کرده است. او حالا در عرصه آموزشی یک کارآفرین تمام عیار به شمار میرود؛ بانویی که پس از فوت همسرش تصمیم گرفت راه پیچیده و سخت گذشته را یکه و تنها بپیماید. حالا او صاحب یکی از بزرگترین مراکز آموزشی صنعت هواپیمایی کشورمان است. :شوکت عبداللهیان» همه این موفقیتها را مدیون مدیریت صحیح و برنامهریزی در زندگیاش میداند. او با یک ایده ساده شروع کرد و حالا همان ایده علاوه بر اشتغالزایی برای دهها کارشناس و متخصص، زمینه را برای آموزش و استخدام صدها نفر فراهم ساخته است. معمولا کسانی سراغ حوزه کارآفرینی میروند که ایده خاصی دارند. برای شما این داستان از کجا شروع شد و چطور سر از دنیای کارآفرینان درآوردید؟ البته بنده
برای ورود به این حوزه مثل دیگر کارآفرینها دچار سختی نشدم. همسرم خلبان بود و خودم هم در زمینه آموزشی تواناییهای بالقوهای داشتم. کمکم در کنار همسرم تلاش کردم تا اطلاعات هوانوردی را تکمیل کنم و وارد این حوزه شوم. همان ابتدا متوجه شدیم که بحث آموزش در برخی از رشتههای هوانوردی بهصورت جدی وجود ندارد یا دارای شکل و شمایل آکادمیک نیست؛ مثلاً ما دورههای تخصصی مهمانداری نداشتیم و این رشته تنها در مؤسسههای هوانوردی و بدون اعطای مدرک دانشگاهی ارائه میشد. ما آمدیم و با تأسیس این شرکت، چنین رشتههایی را بهصورت آکادمیک درآوردیم و حالا هم دورههایمان تحت نظارت سازمان هواپیمایی جهانی برگزار میشود. دانشجویان پس از گذراندن این دورهها میتوانند بروند آزمون بدهند و سپس جذب شرکتهای هواپیمایی شوند. برای اینکه وارد این حوزه شوید ترسی به دل راه ندادید؛ بهخصوص اینکه پیش از شما، تأسیس چنین آموزشکدهای مرسوم نبود؟ بهنظرم برای موفقیت در هر کاری داشتن ایمان خیلی مهم است. باید به آنچه میخواهی انجام بدهی اعتقاد داشته باشی. به همین دلیل من از شروع چنین کاری ترس نداشتم چون میدانستم وارد کاری میشوم که در آن
تخصص دارم و از سوی دیگر به آن علاقهمندم. البته در نگاه اول شاید اینگونه بهنظر برسد که مدیریت بر یک مجموعه آموزشی هوانوردی و کارآفرینی در این عرصه کاملا مردانه باشد و به روحیات بانوان نخورد اما زنان ما هم ثابت کردهاند که مرد عمل هستند و اگر به آنها فرصت داده شود میتوانند در همه جا خودشان را ثابت کنند؛ به شرط اینکه از مشکلات سر راهشان نترسند. برای شما که میخواستید یک مجموعه معتبر راهاندازی کنید چه دردسرهایی وجود داشت؟ خوشبختانه بهدلیل اینکه همسرم در کنارم بود دردسر زیادی بهوجود نمیآمد. یکی از مشکلات اصلی ما برای ایجاد یک محیط آموزشی، دعوت از چهرههای توانمند و سرشناس در عرصه آموزشی بود. این مسئله با توانمندیهای همسرم و شناخت مناسب او از استادان برجسته کشور خیلی راحت پشت سر گذاشته شد. اشخاصی وارد این کار شدند که تخصصهای لازم را در خارج از ایران دیده بودند یا نسبت به کارشان توانایی فراوانی داشتند،به همین دلیل یک کادر آموزشی قوی راحتتر از آنچه فکرش را میکردیم بهدست آمد. اما بعضی وقتها واقعا قوانین دستوپاگیر میشد. خیلیها از اینکه یک زن میتواند چنین کارهایی بکند و این فضا را در
کشور بهوجود بیاورد ناراضی بودند. کمکم حسادتها شروع شد. برای صدور برخی مجوزها کمی دردسر کشیدیم. ما را خیلی بهحساب نمیآوردند. شاید به کاری که میخواستیم انجام بدهیم اعتماد نداشتند. دست آخر مجبور بودم بروم و با یک مقام بالاتر صحبت کنم و طرح را شرح بدهم تا با درخواستمان موافقت کنند. فکر کنم برای اینکه شما دنبال علاقهتان رفتید از بروز این مشکلها نترسیدید؟ علاقه همراه با گذشت. واقعا افرادی میآمدند و قصدشان این بود که نگذارند کار ما به سرانجام برسد. با این حال، همراه با همسرم مدیریت قوی ایجاد کردیم و به رفع برخی سوءتفاهمها پرداختیم. من شخصا دنیای آموزش و در کنار آن بحث کارآفرینی را خیلی دوست دارم و بهخاطر همین علاقه است که میتوانم سختیهای کار را تحمل کنم. شاید عدهای نظرشان این باشد که با تربیت و ورود جوانهای موفق در این رشته، دیگر برای آنها جا نباشد اما من میگویم چه بهتر که یک جوان پاک، توانمند و باارزش بیاید و یک گوشه کار را بگیرد. به همین دلیل از همان ابتدا صداقت در حوزههای کاری، مالی، مدیریتی و آموزشی را سرلوحه کارمان قرار دادیم و تا اینجا توانستیم نتیجه موردنظرمان را بگیریم.
الان شرایط و نگاه جامعه ما نسبت به بانوان کارآفرین چگونه است؟ متأسفانه این نگاه هنوز دارای اشکالات فراوانی است. ما در بخشهای مختلف توانستیم توانمندیهایمان را به اثبات برسانیم. الان هزاران بانوی کارآفرین در کشورمان مشغول خدمت هستند اما برخیها پذیرای ما نیستند؛ گاهی اوقات برای بانوان موانع مالی ایجاد میشود، گاهی اوقات به آنها مجوزهای لازم را نمیدهند و از همه مهمتر به آنها اعتماد نمیکنند. بهنظرم با توجه به پیشرفتهایی که در این بخش داشتهایم، هنوز نیازمند آن هستیم که نگاهی جدی به ورود بانوان در حوزه کارآفرینی داشته باشیم. شما چند ساعت در روز کار میکنید؟ برای چند نفر کارآفرینی کردهاید و چند نفر دانشجو دارید؟ من تقریبا روزی ۱۲ ساعت کار میکنم. با ایجاد فضای آموزشی و دعوت از استادان و کارمندان جمعا ۱۲۲ نفر را تحت پوشش دارم. ما کارمان را با پذیرش ۵۰۰ دانشجو شروع کردیم و حالا بیش از ۱۶۵۰ دانشجو داریم. خیلی از اشخاص ایدههای خوبی دارند اما در همان اول به سد بزرگ عدمتأمین مالی برمیخورند. شما چگونه توانستید از پس این مشکل بربیایید؟ آورده اولیه یا همان سرمایهتان
چقدر بود؟ البته چون همسرم شرکت هواپیمایی داشت بخشی از سرمایه اولیه را از همان جا تأمین کردیم اما زمانی که من بهصورت مستقیم وارد کار شدم، نهتنها کسری نداشتیم بلکه به سودآوری هم رسیدیم. البته لازم است تأکید کنم که حمایتهای مالی، یک بخش از انجام کار بزرگی است که شما پیش روی خود تصور کردهاید. بهنظرم، با برنامهریزی صحیح و مدیریت مناسب میتوانید به بزرگترین هدفها برسید. اجازه بدهید یک مثال ساده بزنم؛ اگر شما خانم هر خانه را درنظر بگیرید میبینید که او مبلغی را برای تأمین هزینههای ماهانه در اختیار دارد و باید بهگونهای مدیریت کند تا کفاف مخارج را بدهد. این هنر را میتوان به شکلی دیگر و در ابعاد وسیعتر در بحث مدیریتی بهکار گرفت. مهم شیوههایی است که شما آنها را به کار میگیرید تا به موفقیت برسید. حالا واقعا اشخاصی هستند که هیچ سرمایه و آورده اولیهای ندارند. آنها چقدر در رسیدن به موقعیت میتوانند امیدوار باشند؟ گاهی اوقات شما خودتان سرمایه را وارد کارتان میکنید. بعضی وقتها هم باید دنبال راههای تأمین سرمایه باشید. الان راههای مختلفی برای تأمین سرمایه وجود دارد که با یک حساب
ساده میتوان از آنها بهرهمند شد. متأسفانه خیلی از افرادی که میخواهند کارآفرینی کنند این راهها را نمیدانند و فکر میکنند تنها سرمایه خودشان مهم است، به همین دلیل انجام کار را به وقتی دیگر موکول میکنند یا در نهایت قید آن را میزنند. شما در ابتدای کارتان چه افقی را برای خودتان تصور کرده بودید؟ آیا الان به آنچه میخواستید رسیدهاید یا نه؟ یکی از بزرگترین اشتباهاتی که افراد کارآفرین مرتکب میشوند این است که میخواهند از همان ابتدا بهترین باشند؛ یعنی بزرگترین، زیباترین و مجهزترین کارخانه و شرکت را بسازند و همان روز اول مثلا هزار نفر را استخدام کنند اما این یک اشتباه استراتژیک است. اگر طالب پیشرفت در کارتان هستید باید از قدمهای کوچک شروع کنید و بهتدریج مجموعه تحت نظارت خودتان را توسعه دهید. شاید باورتان نشود اما ما فعالیت شرکت را از یک کانکس شروع کردیم و به دانشکده هوانوردی رسیدیم. آن موقع به کمک همسرم یک کانکس خریدیم و آن را در زمینی که قرار بود شرکت در آنجا ساخته شود قرار دادیم. کمکم مدیریت سیستم و چیدمان طرحهای آینده از همان جا شروع شد تا سرانجام به نتیجه رسید. همین الان هم
اگر یک اتاق کوچک به من بدهند میدانم که باید دنبال چه چیزی باشم. برای یک کارآفرین مهم نیست که ابتدا چه امکاناتی در اختیار دارد، او باید به این بیندیشد که در نهایت به کجا میخواهد برسد. خلاقیت را در کارآفرینی چگونه تعریف میکنید؟ اصولا کارآفرینی با یک خلاقیت شروع میشود. حتی اگر آن طرح و ایده در نگاه اول خیلی ساده و پیش پاافتاده بهنظر برسد. بسیاری از اختراعات بشری با همین افکار ساده شکل گرفتهاند و رنگ واقعیت دیدهاند. وقتی شما خودتان را بهعنوان یک کارآفرین میخواهید معرفی کنید، نباید این انتظار را در خودتان بهوجود بیاورید که میخواهید یک کار بسیار عجیب و غریب انجام دهید. به اعتقاد من، مهمترین عامل توفیق در کارآفرینی در ۲ مورد خلاصه میشود؛ نخست اینکه کالا یا خدمات شما مورد نیاز افراد جامعه باشد و دوم اینکه امکان دستیابی به آن در شرایط کنونی جامعه ما وجود داشته باشد. برخی دنبال راههایی میروند که اساسا رسیدن به آنها شدنی نیست، به همین دلیل با سر زمین میخورند و فکر نمیکنند که از همان ابتدا خواستههایشان از این کار اشتباه بوده است. یکی از مثالهای شفاف خلاقیت در حوزه
کارآفرینی را میتوانید مطرح کنید؟ بله، مثلا در حوزه تخصصی ما، بحث تغذیه و پذیرایی یا همان کترینگ در سفرهای هوایی اهمیت ویژهای دارد. ما دیدیم که در کشور ما هیچ پروازی بیش از ۲ ساعت به طول نمیانجامد اما شرکتهای هواپیمایی برای پذیرایی از مسافرهایشان از غذاهای سنگین بهره میبرند. خب، این غذاها مسافر را سنگین میکند و اگر خدای ناکرده مشکلی برای هواپیما بهوجود بیاید امکان فعالیت و نجات را از او میگیرد. اینجا بود که پیشنهاد غذاهای ساده همراه با میوه را مطرح کردم؛ حتی غذاهایی که ویژه کودکان آماده شده باشد. حالا این یک فرصت را در اختیار شرکتهای تازه تأسیس میتواند بگذارد تا با همین خلاقیت بتوانند غذای مورد نیاز مسافران هواپیماها را تأمین کنند. کارآفرینهای موفق برای استخدام نیروهایشان باید به چه نکاتی توجه داشته باشند؟ در بسیاری از حوزهها و همینطور کار ما، نیروها به ۳ دسته تقسیم میشوند؛ بخش اول متخصصها هستند که معمولا در سطوح مدیریتی کار میکنند. آنها باید اطلاعات لازم را داشته باشند تا بتوانند سیستم را مطابق با تعاریف از پیش تعیین شده پیش ببرند. عدهای دیگر نیروهایی هستند که
با داشتن تخصصهایی همچون علوم رایانه یا برنامهنویسی و امثال اینها میتوانند در بخشهای مختلف پاسخگوی نیازتان باشند. در رده بعدی هم کارگرها یا نیروهای خدماتی قرار میگیرند. مهم این است که این ۳ گروه در نهایت بتوانند همه نیروها و توانشان را برای پیشبرد هدفشان به کار گیرند. شما برای کارآفرینی تاکنون چه کارهای خاصی انجام دادهاید؟ همانگونه که عرض کردم، پیش از این آموزشهایی که به دانشجویان داده میشد مبنای آکادمیک نداشت اما در حال حاضر آنها میتوانند در مقاطع کاردانی و کارشناسی تخصصهای هوایی را بهدست بیاورند و به استخدام شرکتهای هواپیمایی دربیایند. الان تخصصهایی همچون خلبانی، تعمیر و نگهداری هواپیما، مهندسی اویونیک، ایمنی زمینی فرودگاه و مهمانداری ازجمله رشتههایی هستند که در دانشکده ما و تحت نظارت دانشگاه جامع علمی کاربردی تدریس میشوند. ما تنها مرکز آموزشی هستیم که رشتههای هواپیمایی را به دختران هم آموزش میدهیم؛ مثلا در رشته ایمنی زمینی فرودگاه، دختران میتوانند تخصصهای لازم را کسب کنند و هنگام بروز مشکل به کمک مسافران زن بیایند. مدیریت شهری پیشگام میشود شاید شما
هم تصور کنید که مأموریت اصلی و اساسی مدیران شهری چیزی جز ارائه خدمات ویژه به محلهها و رفت و روب خیابانها نیست. در نهایت شاید بتوانید توسعه فضای سبز را هم به این فهرست اضافه کنید اما آنهایی که به دنبال ایجاد فرصت برای کارآفرینی هستند باید بدانند مأموریت شهرداری تهران طی سالهای اخیر فراتر از این حرف بوده است. شهرداری تهران با ایجاد سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی توجه ویژهای به بحث کارآفرینی و حمایت از طرحها و ایدههای نوآورانه داشته است. تاکنون بسیاری از شهروندان تهرانی که دارای تخصص و توانمندی بودهاند توانستهاند از فرصتهای بهوجود آمده در این سازمان بهرهمند شوند و پس از رفع مشکلات، به فکر دستگیری از دیگر افراد جویای کار برآیند. خانم عبداللهیان درخصوص نقش تأثیرگذار شهرداری در پیشبرد حوزههای کارآفرینی معتقد است: «هماکنون شهرداری تهران بهدلیل تواناییها و امکاناتی که در اختیار دارد میتواند در این بخش بسیار مؤثر ظاهر شود. گاهی اوقات دوستان ما در سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی از بنده برای شرکت در سمینارهای کارآفرینی دعوت میکنند؛ سمینارهای مردمی که با هدف ایجاد انگیزه در نسلهای جوان و شکوفا
شدن طرحهای اقتصادی و رفع مانع بیکاری برگزار میشود و ثمره خوبی هم دارد. آنجا خیلی صمیمانه با شرکت کنندهها به بحث و گفتوگو میپردازم. نکات مثبت طرحشان را به آنها یادآوری میکنم و درباره شیوههای مدیریتی، مطالبی را به اطلاعشان میرسانم. ایجاد چنین فرصتهایی بهویژه برای بانوان شهرمان میتواند امید به یک زندگی بهتر و ثمربخش را به آنها بدهد. خیلی از شرکت کنندهها وقتی با من بهعنوان یک کارآفرین موفق روبهرو میشوند راز و رمز کار را میپرسند. شاید مدیریت یک مجموعه با بیش از ۱۲۰نفر و نظارت بر بیش از ۱۰۰۰ دانشجو برای بانوان کاری سخت بهنظر برسد اما وقتی میبینند که یکی مثل خودشان توانسته از پس این کار بربیاید اعتماد به نفس پیدا میکنند و دنبال هدفشان میروند. بخشی از همین حمایتها به واسطه حضور شهرداری تهران در کنار کارآفرینان بهوجود آمده است. امیدوارم این جریان تداوم پیدا کند و ما روزی را ببینیم که هیچ کارآفرینی بهخاطر نداشتن امکانات یا سرمایه دست از انگیزه و تلاش برندارد». کارآفرین موفق، خانواده موفق در نگاه اول اینگونه بهنظر میرسد که برای کسب توفیق در عرصه کار و اقتصاد باید قید خیلی
چیزها را بزنیم. ساعتهای زیادی را صرف کارمان کنیم و از دیگر ارتباطهای اجتماعی بپرهیزیم؛ اما الگوی مهمان این صفحه ما میتواند خط بطلانی بر این فرضیه باشد. خانم عبداللهیان با توجه به اینکه توانسته در رشتهای نه چندان معمول موفق ظاهر شود، خود را در عرصه خانه و خانواده هم موفق میداند. او درباره ارتباطش با امور خانه میگوید: «هنگامی که همسرم در سالهای دفاعمقدس در کنارم حضور نداشت هم سخت کار میکردم. با این حال، نمیگذاشتم بچههایم احساس تنهایی کنند. به درس و مشقشان حسابی میرسیدم و به نسبت سنشان آموزشهای لازم را برایشان درنظر میگرفتم. حالا هم که یک کارآفرین هستم و ساعتهای بسیاری را در خارج از خانه میگذرانم ارتباطم با آنها به هیچ وجه قطع نشده است. آنها وقتی میبینند که مادرشان اینگونه برای جامعه مفید است و میتواند فرصتهای بیشماری را برای اشتغال یا آموزش دیگران بهوجود بیاورد خوشحال میشوند. من عادت داشتم ساعت ۶صبح از خواب بیدار شوم، پس از خواندن نماز، صبحانه بچهها را آماده کنم و بعد سرکارم بروم. وقتی هم که به خانه میرسیدیم اول شام آنها برایم مهم بود. رسیدگی به وضعیت درسیشان و اینکه در هر بخش چقدر
پیشرفت کردهاند هم جزو کارهای روزانهام بود. بعد به کارهای معمول خانه میرسیدم و دست آخر هم سراغ کارهای تخصصی شرکت میرفتم. شاید در نگاه اول رسیدگی به این همه کار و در نهایت احساس موفقیت کمی دستنیافتنی بهنظر برسد اما با مدیریت صحیح و برنامهریزی میتوان هر کاری را به سرانجام رساند. یکی از عادتهایی که دارم این است که تمام کارهای روزانهام را دانه دانه روی کاغذ مینویسم و هر کدام را در زمان خودشان انجام میدهم. اینجوری هم فرصت میکنم به همه کارها و فعالیتهای اقتصادی و آموزشیام برسم و هم به اعضای خانواده توجه نشان دهم. در کنار همه اینها هیچ وقت از مطالعه و آموختن دست نمیکشم. به همین دلیل مطالعه کتاب یا روزنامه به یکی از عادتهای روزانه من تبدیل شده است. حالا هم در این سنوسال به بازنشستگی فکر نمیکنم. اتفاقا درنظر دارم شعبههای دانشکده را افزایش دهم. خلاصه تا روزی که توانایی داشته باشم و کاری از من بربیاید در خدمت جامعه و ایجاد فرصتهای جدید خواهم بود». کرهجنوبی با کارآفرینها متحول شد شوکت عبداللهیان، معتقد است که میتوان با استفاده از توانمندی بانوان کشور بهدست نیافتنیها رسید و
قلههای افتخار را بهدست آورد. او در اینباره میگوید: «بانوان ما برای کارآفرینی نباید با هیچ محدودیتی مواجه شوند؛ چرا که بارها ثابت کردهاند میتوانند از پس سختترین شرایط برآیند و توانمندیهایشان را به اثبات برسانند. الان شما به کشور کرهجنوبی و صنعت آن توجه کنید. یکی از عوامل موفقیت آنها طی دهههای اخیر، توجه به کارآفرینان زن بوده است. همین امر میتواند صنعت و کشاورزی و خدمات ما را دچار تحول کند و پاسخی روشن برای ایجاد فرصتهای بیشمار شغلی باشد». عبداللهیان از صنایعدستی کشورمان بهعنوان یکی از الگوهای ساده برای توسعه کارآفرینی یادمیکند و میگوید: «الان همین فرش که سررشته آن در اختیار ایرانیهاست، سابقهای هزاران ساله دارد. خب، این هنر را همین کارآفرینها که در گذشته امکانات و تحصیلاتی نداشتند سینه به سینه منتقل کردهاند و به ما سپردهاند. این در حالی است که ما صنعت روز را داریم و تواناییهایمان نسبت به گذشته بسیار افزون شده است. اگر نتوانیم در این عرصه خودمان را به جهانیان نشان دهیم و به مردمان کشورمان و هنرشان بیتوجه باشیم در نهایت چیزی عایدمان نخواهد شد». منبع: همشهری آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید