باوری که «شاه مازندران» و همکارانش بر آن مهر صحه گذاردند؛

راه‌ پشیمان کردن اراذل و اوباش نه از «آفتابه» می‌گذرد و نه از «زندان»

لینک کوتاه کپی شد

«چند سالی که آب خنک بخورد، عقلش سر جایش می‌آید و ... می‌شود!»؛ اگر قرار باشد مهم ترین پیام قداره کشی آنلاین اراذل و اوباش را احصا کرد، پایان این باور است که افراد سرکش را می‌توان با زندانی کردن و حبس، اصلاح نمود و به جامعه بازگرداند. جی پلاس؛ چند هفته‌ای است که فیلم‌ها و تصاویری از نمایش قدرت برخی افراد اهل مازندران با عنوان «رجز خوانی اراذل و اوباش» در دنیای مجازی دست به دست می‌شود و نگرانی هایی به همراه داشته که البته با دستگیری و بازداشت این افراد تا حدود زیادی مرتفع شده است، اما به پایان نرسیده، چراکه به نظر نمی‌رسد این افراد با دستگیری و حتی حبس به سزای اعمالشان برسند. این را می‌شود از مرور سوابق این افراد فهمید که پر است از دستگیری، محاکمه، حبس و تکرار این فرایند. سابقه‌ای که موجب شده برخی مسئولان از این افراد با عنوان «اراذل و اوباش شناسنامه دار» یاد کنند. عنوانی که نه حقوق دان ها با آن موافقند و نه مورد تایید جامعه شناسان است.

محمدعلی نجفی توانا، جرم شناس، در این باره می‌گوید: واقعیت این است که در هیچ کدام از قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران، عنوان مجرمانه ای به نام «اراذل و اوباش» وجود ندارد. بنابراین وقتی این عنوان وجود ندارد، مجازاتی هم برای این این عنوان مجرمانه دیده نمی‌شود. او می‌افزاید: به کار بردن مورد اتهامی «اراذل و اوباش» و یا «اراذل و اوباش شناسنامه دار»، عناوین اتهامی حقوقی نیست و تصور می‌کنم تاکید مقامات قضایی بر این عنوان از این جایگاه است که سابقه و تعمد در تکرار جرم را نمایان کنند. رئیس کانون وکلای دادگستری مرکز در ادامه با اشاره به استفاده دادستان مازندران از این عنوان، می‌گوید: اگر این افراد به عنوان مجرمانه ای چون ایجاد رعب و وحشت مورد تعقیب قرار نگرفته باشند، حالا هم نمی‌توانند به صرف عرض اندام یا تصویر سازی در فضای مجازی مورد تعقیب قرار گیرند و به نظر می‌رسد اقدام مجرمانه ایشان، صرفا در حد تهدید با استفاده از ابزار رسانه ای برای قدرت نمایی بوده است. اقدامی که با نگاه مجرمانه و برخورد قضایی و انتظامی قابل رسیدگی و حتی اثرگذاری نیست.
نجفی با تاکید بر ضرورت ریشه یابی و کشف حقیقت در بروز این پدیده، می‌افزاید: آسیب شناسی و تحقیق و تفحص ریزبینانه در این موضوعات، گاهی رویه برخورد و روش های رسیدن به نتیجه مطلوب را زیر و رو و سیر پرونده را به راه دیگری هدایت می‌کند. تا جایی که می‌بینیم نه تعاریف متفاوت از جرم و پیش بینی مجازات سنگین تر پاسخگو است و نه برنامه های ضربتی و طرح های ویژه، بلکه این پدیده اجتماعی ابعاد وسیع تری دارد که تعقیب قضایی و مجازات سنگین تمام کننده داستان نیست. وی در پایان می‌گوید: اتفاقا درست در این مرحله، درمان آغاز می‌شود. باید برای اصلاح مجرمی که با این شرایط اقدام به این نوع رفتار می‌کند، تلاش شود؛ زندان یا مجازات سنگین به تنهایی او را اصلاح و یا به قول مقامات «پشیمان» نمی‌کند، بلکه باید او را در ساختار قضایی برای بازگشت به جامعه آماده کرد، روح تحقیر شده‌اش را بازیابی نمود تا با شکلی جدید پا به شهر و محل سکونتش بگذارد. اقدام تنبیهی نه تنها این پدیده را خاموش نمی‌کند، بلکه گاهی به شعله ور شدن آن نیز کمک می‌کند. موضوعی که حتی در نسبت دادن عنوان «اراذل و اوباش» به این افراد نیز باید مورد توجه قرار گیرد، چه برسد که آنها را اراذل و اوباش شناسنامه دار بخوانیم و فراموش کنیم که اگر ایشان به کرات به این اتهام غیرمجرمانه دستگیر شده و حتی با این عنوان در شهر گردانده شده‌اند، دلیلش بی توجهی به یک آسیب مهم اجتماعی و ناکارآمدی شیوه های فعلی مقابله با عوارض آن، از جمله بازداشت، دورگرداندن و زندانی کردن این افراد است؛ گویی تا کنون به این موضوع نیاندیشیده‌ایم که اگر قرار باشد روزی این افراد متنبه شده و به جامعه بازگردند، آیا خواهند توانست برچسب «اراذل و اوباش» را از خود بکنند؟! منبع: تجارت فردا

دیدگاه تان را بنویسید