سه سال پس از ثبت ملی یک خانه تاریخی، شهردار منطقه حکم تخریب آن بنا را صادر کرد، اما میراث فرهنگی در آن زمان آنقدر قدرت داشت که مسبب تخریب بنایی تاریخی را به دادگاه بکشاند و برایش حکم بگیرد، اما خانههای تاریخی که این روزها تخریب میشوند با چه مصوبهای به جای خود برج میبینند!
آن خانه که به احتمال قریب به یقین باید آن را نخستین بنای تاریخی دوباره ساخته شده آنهم به صورت عین به عین دانست، خانهی «امیرخسرو افشار» است که سال ۱۳۷۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و فقط چند سال بعد یعنی سال ۱۳۸۰ با مجوز شهرداری منطقه هشت تهران، با خاک یکسان شد. آن خانه این شانس را داشت که علاوه بر بازسازی دوباره صورت «عین به عین»، مرحوم دکتر باقر آیتالله زاده شیرازی ناظر آن باشد.
حکم انفصال از خدمت شهردار به خاطر مجوز تخریب بنایی تاریخی
در زمان تخریب این بنای تاریخی، ناصر پازوکی، رئیس وقت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران بود، او دربارهی روز تخریب این خانه و تصمیمها و اقدامات بعدی برای این خانهی تاریخی به خبرنگار ایسنا توضیح میدهد.
او میگوید: در سال ۸۰ یک روز صبح زمانی که مدیر میراث فرهنگی استان تهران بودم، یکی از نیروهای یگان حفاظت تهران گزارشی از صدور مجوز تخریب خانهی «امیرخسرو افشار» داد که شهردار منطقه ۸ آن را صادر کرده بود. زمانی که با نیروهای یگان حفاظت به آن ساختمان تاریخی رسیدیم، فقط با یک زمین صاف شده روبرو شدیم.
وی با اشاره به شکایت اداره کل میراث فرهنگی استان تهران در همان روز از شهردار منطقه ۸ تهران، رای دادگاه مبنی بر لزوم پرداخت خسارت شهرداری آن منطقه به میراث فرهنگی و حکم چند سال انفصال از خدمت آن شهردار اشاره کرد.
این باستانشناسِ پیشکسوت با بیان اینکه پس از تخریبِ آن خانهی تاریخی، اداره کل میراث فرهنگی استان تهران در قراردادی با جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران و با هزینه شهرداری منطقه ۸ این بنا را به صورت عین به عین بازسازی کرد، بیان میکند: خوشبختانه این محوطه پیش از تخریب مستندنگاری شده بود، بنابراین اطلاعات و عکسهای کافی درباره آن وجود داشت. به همین دلیل موفق به بازسازی آن شدیم. کاری که تا آن زمان در هیچ جای ایران و برای هیچ کدام از بناهای تاریخی سابقه نداشت.
به گفته پازوکی، این عملیات بازسازی عین به عین با نظارت مرحوم باقر آیتاللهزاده شیرازی و اسکندر مختاری، معاون وقت میراث فرهنگی استان تهران انجام شد.
*چرا خانهی امیر خسرو افشار ارزش داشت؟
پرونده ثبتی خانه «امیر خسرو افشار» سال ۱۳۷۷ توسط سه کارشناس اداره کل میراث فرهنگی استان تهران در سال ۱۳۸۰ یعنی رضا موسوی، محسن شیخالاسلام و مجید کشاورز تهیه شد.
براساس مستندات به دست آمده توسط این کارشناسان میراث فرهنگی، این بنای تاریخی که در خیابان سمیه، خیابان خاقانی پلاک ۱۱۱۵ قرار دارد، در اوایل دههی ۲۰ شمسی در دوره پهلوی اول و در خارج از حصار نادری ساخته شد.
اما در جریان تجددخواهی دولت در اوایل دوره پهلوی و با تخریب دروازههای حصار عهد ناصری، شهر تهران در جریان توسعه قرار میگیرد و اولین محصول این توسعه احداث معابر و خیابانهایی مانند خیابان «خاقانی» در تهران است که با توجه به عبور خودرو نیاز به آن احساس میشود. به دنبال احداث خیابانها، نوعی معماری در پوستهی خیابانهای احداثی، متمرکز از تفکر معماری ایرانی و ملهم از آن شکل گرفت. بنابراین بانیِ این ساختمان براساس اطلاعات کسب شده از اهالیِ مطلع، فردی به نام «سیف افشار» بوده است که پس از او پسرش به نام «امیرخسرو افشار»، وزارت امور خارجه دولتِ وقت را در اختیار داشته است. او تا زمان انقلاب اسلامی در این خانه سکونت داشته، اما با توجه به وابستگیاش به رژیم پهلوی در آن زمان به خارج از کشور میرود و ملک بعدا در اختیار بنیاد مستضعفان قرار میگیرد و تا سال ۱۳۷۳ در اختیار این نهاد بود، تا اینکه با توافق میان شهرداری منطقه و بنیاد مستضعفان آن خانه به شهرداری واگذار میشود.
این بنا با مساحت ۱۶۵۰ مترمربع، در یک طبقه و شامل پارکینگ و با تاکید بر برونگرایی ساخته شده است، اما ساختمان اصلی آن در دو طبقه و با پلانی آزاد شکل گرفته است. این نوع از ساخت خانه را شاید بتوان مرحلهی گذار از الگوی خانه سنتی به سوی آنچه امروز به عنوان الگوی «مسکن شاهی» است، نامگذاری کرد. این اتفاق از مشخصههای زمان شکلگیری این نوع منازل یعنی اوایل دوره پهلوی است. شاید بتوان وجود این خانهها را حلقه اتصال میان معماری بومی و سنتی با آنچه امروز مشاهده میشود، نامید که این امر لزوم حفظ و حراست از آن را صدچندان میکند.
به گفته کارشناسانِ تهیه کنندهی پروندهی ثبتیِ این خانهی تاریخی، کاربری اصلی این بنا در زمان ساخت مسکونی بوده و با تحولاتی که در زمان انقلاب رخ داد و خانه متروک شد، این بنا در سال ۱۳۷۷ کاربری خاصی نداشته است. حتی شهرداری منطقه ۷ در آن زمان برنامه داشته تا از این خانه را به عنوان خانه فرش (آموزش و طراحی و بافت فرش و رشتههای وابسته) استفاده کند. همچنین کاشیکاری معرق، آجرکاری و آینهکاری و قطاربندی از جمله تزئینات این بنا هستند.
با این وجود به نظر میرسد باید در این زمینه به یک موضوع دیگر نیز توجه کرد. یعنی شناسائی بناهای تاریخی که هنوز براساس مصوبههای مختلف طرح تفصیلی، شهرداری و شورای عالی معماری و شهرسازی شناسائی نشدهاند، البته از سوی دیگر درصد زیادی از همان آثار شناسایی شده نیز هنوز به طور کامل مستندنگاری نشدهاند. مانند آثاری که در طول سالهای گذشته در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاند، اما هنوز پروندهی ثبتی ناقصی دارند و اطلاعات تاریخی دربارهی آنها بسیار کم است.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید