اگر مردم در جایگاه "ولی نعمت" دیده شوند، هیچگاه مدیر و یا کارمندی به خود اجازه امروز و فردا کردن کار "ولی نعمت" خود را نمی دهد و هیچ "ولی نعمتی" برای انجام امور خود در صف درخواست از مستخدم خود نمی ایستد.

در نظام مردم سالار مدیر فردی است که مستقیم یا غیر مستقیم توسط مردم جهت انجام برخی امور استخدام شده است و شأنی جز انجام امور مردم و به نمایندگی از مردم را ندارد. فراموشی این واقعیت یکی از عوامل بروز بسیاری از خطاها و دخل و تصرف های نابجا توسط مدیر منصوب است.
اگر شخصی خود را در استخدام مردم و در خدمت ایشان بداند برای خود هیچ شأنی بالاتر از کمترینِ مردم قائل نخواهد شد و هیچ اقدامی که احتمال نارضایتی از سوی کارفرمایان داشته باشد را انجام نمی دهد و همواره تمام تلاش خود را در جهت کسب حداکثر رضایت ایشان به کار میگیرد. اما متأسفانه بسیاری از مدیران به خطا، شأنی برتر از کارفرمایان و مردم یعنی اربابان اصلی برای خود قائل هستند و این امر منشاء بسیاری از مشکلات و انحرافات سیستم مدیریت می شود.
اگر مردم در جایگاه "ولی نعمت"  دیده شوند، هیچگاه مدیر و یا کارمندی به خود اجازه امروز و فردا کردن کار "ولی نعمت" خود را نمی دهد و هیچ "ولی نعمتی" برای انجام امور خود در صف درخواست از مستخدم خود نمی ایستد.

اما امروز حقوق و کرامت مردم در زیر چرخ های سنگین نظام دیوان سالار دستگاه های اداری در حال خرد شدن است و یکبار رجوع به هر یک از دستگاه های اداری و دیدن استیصال و سرگردانی مردم در پیچ و خم اداری و از این اطاق به آن اطاق شدن ایشان و شنیدن پاسخ های اداری خشک و بی نتیجه، این واقعیت تلخ را روشن تر می نماید. 

باید نظام دیوان سالار به نظام مردم سالار تغییر ماهیت دهد. این تغییر نیاز به تغییر در نگرش و درک عمیق از کرامت و شأن الهی انسان و جایگاه و حقوق مردم دارد.


در بدو امر، پذیرفتن این مهم ممکن است سخت به نظر برسد، بخصوص از جانب کسانی که بر صدر ساختارهای اداری فرسوده دیوان سالار تکیه زده اند. ولیکن چنانچه یک عزم عمومی و جدی برای بازتعریف جایگاه ها شکل بگیرد قطعاً سازو کارهای لازم با ابتکار و همدلی مردم و دستگاه های اداری خلق و کشف خواهند شد و همه ذینفعان اعم از صاحبان مناصب اداری و مردم از منافع و مواهب بسیار ارزشمند آن منتفع خواهند شد.

از جمله مزایای نظام مردم سالار در مقایسه با نظام دیوان سالار هم افزایی و مشارکت عمومی است.
از بین رفتن فاصله بین مردم و دستگاه های اداری موجب تقویت مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان و کاهش هزینه ها و مسئولیت های دستگاه های اداری می شود.


چنانچه دستگاهی بتواند رضایت مراجعین خود را کسب نماید عملاً موجب تقویت وفاداری ایشان به خود و برخورداری از مزایای تعهد مصرف کنندگان و یا خدمت گیرندگان خواهد شد. و این یعنی یک معادله برد-برد و نقطه مقابل وضعیت نابسامان دیوان سالاری موجود در بخش دولتی وعمومی.

پذیرش مردم به عنوان سرمایه و حاکمان اصلی شهر و ایجاد سازوکارهای تعامل و بازخورد، فضایی سرشار از نشاط و پیشرفت و همدلی و ابتکار و خلاقیت خواهد آفرید.

شهری که با نظر و نظارت مردم اداره شود، شهری پویا و پایدار خواهد بود و در غیر اینصورت پادگانی بی روح و پرتنش و ملال آور است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.