جهان امروز دریافته است که آموزش وپرورش افراد نوعی سرمایه گذاری ملی است و هرکشوری که در این راه تلاش بیشتری نماید، بدون شک از رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتر و توسعه همه جانبه و پایدارتری در آینده برخوردار خواهدشد. آموزش و پرورش مهترین ترین فصل مشترک حاکمیت و ملت است و مهمترین مسئله ملت، اما ممکن است درجامعه ای همچون ایران مسئله اصلی حاکمیت نباشد.

آگوست کنت " پدر علم جامعه شناسی می گوید:  پیشرفت و ترقی بشر به آموزش و پرورش صحیح بستگی تمام و کمال دارد زیرا تعلیم و تربیتی صحیح است که حس تفاهم را بین افراد پرورش می دهد.

جهان امروز دریافته است که آموزش وپرورش افراد نوعی سرمایه گذاری ملی است و هرکشوری که در این راه تلاش بیشتری نماید، بدون شک از رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی  بیشتر و توسعه  همه جانبه و پایدارتری در آینده برخوردار خواهدشد. 

آموزش وپرورش مهم‌ترین فصل مشترک حاکمیت و ملت است و مهمترین مسئله ملت،  اما ممکن است در جامعه ای همچون ایران مسئله اصلی حاکمیت نباشد .

 طی هفته های گذشته با اهتمام و راهبری سید محمدخاتمی و با هم اندیشی بیش از 50 نفر از کارشناسان ، متخصصان ، صاحب نظران و مدیران دوره های مختلف آموزش وپرورش ، روایتی متفاوت از آموزش وپرورش تحت عنوان " مسائل آموزش وپرورش ایران  "  تدوین و منتشر گردید و در این سند تحلیلی ضمن تبیین جایگاه و پیشینه آموزش وپرورش درایران ، به بحرانها و چالشهای پیش روی  آن نیز درایران پرداخته و براساس اصول بنیادین تعلیم و تربیت درجهان وحمکرانی خوب ، راهکارها وراه های برون رفتی دراین مستند پیشنهاد شده است .

 اینجانب هم به عنوان یکی ازدست اندرکاران این گزارش ملی لازم دانستم اهم نکات آنرا به روایت خود بیان نمایم تازمینه هم اندیشی ونقد وارزیابی بیشتری برروی یکی از پرچالش ترین مسائل اجتماعی ایران یعنی آموزش وپرورش فراهم گردد .

1. این گزارش با مقدمه ای از سید محمد خاتمی آغاز شده است. وی معتقد است جامعه ما در همه بخش‌ها با مشکل‌هائی روبرو است که اگر درست درک و برای حل آن چاره اندیشی نشود، می‌تواند بحران آفرین باشد و گزاف نیست اگر بگوئیم جامعه بحرانی است و نشانه بارز آن را در نارضایتی فراگیر از آنچه هست می‌توان دید. وی یاداورمی شودکه همه بخش‌های جامعه در رابطه با هم و دارای تأثیر و تأثر متقابل با یکدیگرند و برای حل مشکلات نیازمند رویکردی جامع و نیز نظم و نظامی مناسب است وی آنگاه ضمن تاکید برجایگاه ویژه ونقش آموزش وپرورش دراینده کشور ، اصرار بر سیاست ها وشیوه های حکمرانی که تجربه ناکام را پشت سر گذاشته و مشروعیت نظام آموزش و پرورش را مخدوش کرده وامکان یافتن راه حل بحران و رفع مشکلات را به شدت ضعیف کرده و درد و مشکلات جامعه  از جمله در آموزش و پرورش  راافزون کرده است ناپسند و تغییر و اصلاح شیوه حکمرانی جامعه راتوصیه می کند  تا با تعامل سازنده با یکدیگر از ظرفیت های موجود و ممکن برای بهبود شرایط در جامعه و به ویژه آموزش و پرورش بهره گیری شود.  زیراجامعه ما همچنان نیازمند گفتگوی ملی است و گفتگو و چاره‌اندیشی کارشناسان که از عرف نمایندگی می‌کنند، می تواند راه‌گشا باشد. 

2. نقطۀ عزیمت هر گفت‌وگویی دربارۀ آموزش‌وپرورش ، پرداختن به نگرش‌های بنیادینِی است که نسبت به کودک و نوجوان و تعلیم و تربیت او داریم. بخش اول این گزارش به بنیادهای نظری ویا گزاره های بنیادین آموزش وپرورش درجهان امروز اشاره داردواصول بنیادینی که مبنای نظری مسائل آموزش وپرورش وازجمله روایت مذکوررا توصیف می نماید به شرح زیر آمده است : الف : پاسداشت کرامت انسانی . ب : حقوق بنیادین کودک.  ج : آموزش‌وپرورش به مثابه رکن توسعۀ پایدار . د :  بالندگی شهروند آزادِ دارای حق و مسئولیت .  ه : همبستگی ملی و تنوع فرهنگی.  و : نگاه معطوف به آینده ح  : یادگیری مادام‌العمر ط : یادگیری برای زیستن .

این اصول بنیادین می تواند راهنمای هرگونه برنامه تحولی واصلاحات دربرنامه های آموزش وپر.رش قرارگیرد.

3- بخش دوم گزارش به گزاره های بحران درآموزش وپرورش کنونی ایران اشاره دارد . مجموع تحقیقات ومطالعات نشان داده است که آموزش وپرورش درشرایط موجود ازسه بحران پیش رو رنج می برد : الف : بحران کیفیت دریادگیری . ب: بحران عدالت آموزشی . ج : بحران مشروعیت آموزش وپرورش درمیان مردم ونخبگان .

براساس مستندات وتحقیقات به ویژه با تاکید برتحقیقات رسمی از جمله گزارش های مرکز پژوهشهای مجلس ، آزمون های بین المللی تیمز وپرلز ، منابع آماری واطلاعاتی وزارت آموزش وپرورش ، تلاش شده است ابعاد این سه بحران درآموزش وپرورش ایران به تفصیل در این گزارش تبین گردد تا همگان تصویری واقعی از آنچه در آموزش و پرورش ایران می گذرد اطلاع یابند متاسفانه اظهارات مقامات رسمی وزارت آموزش وپرورش مدتهاست با آنچه در درون آموزش وپرورش می گذرد فاصله معناداری دارد و این امر نگرانی ها را مضاعف ساخته است .

4- علل ناکامی های آموزش وپرورش در انجام رسالت و مسئولیت خود بخش سوم گزارش مذکور است مطالعات وبررسی ها نشان می دهد که نظام آموزش وپرورش درایران ازچند ناکامی بزرگ درانجام ماموریت خودرنج می برد ازجمله : الف :  فقدان ماموریت روشن و مورد توافق . ب :  گسیختگی اجزاء و فقدان نگاه یکپارچه و فرایندی  . ج : سیاست‌زدگی  .   د : ساختار متمرکز و از بالا به پایین  . ه : رویکرد دینی ظاهرگرایانه و تحمیلی و  آشفتگی تصمیم‌سازی در نهادهای فراآموزش‌وپرورش همچون شورای انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی .

5- ظرفیت های نهفته درتاریخ وفرهنگ ما ایرانیان درطول تاریخ ، بخش دیگراین گزارش تحلیلی است که می تواند جامعه ودست اندرکاران را برای حل علل ناکامی کمک نماید.

گذر از طوفان بحران‌هایی که در بخش قبل سخن از آن رفت، نیازمند آن است که فرصت‌ها و قابلیت‌های خودمان را بشناسیم. نمی‌توان همه چیز را به مطالبه از حکومت فروکاست. اگر به تجربه‌ی بیش از ۱۳۰ سال آموزش و پرورش رسمی در ایران و دستاوردهایش مراجعه کنیم، در می‌یابیم که ساختار رسمی آموزش و پرورش به عنوان  مسئول اصلی تغییر این وضعیت، خود به بخشی از مشکل تبدیل شده است. 

تاریخ آموزش و پرورش در ایران و جهان و تجربه‌های موفق نیز نشان می‌دهد که مشارکت فعال مدنی می‌تواند همچون عامل اصلی تغییر رفتار دولت عمل کند. بنابراین ما همزمان که مطالبه‌ی دسترسی برابر به آموزش پرورش با کیفیت و یادگیری خلاقانه را از دولت به عنوان مسئول اصلی مطالبه می‌کنیم، بر این باوریم که جامعه‌ی ایران نیز ظرفیت‌هایی فراوان برای اصلاح نظام آموزش و پرورش دارد. برخی از این ظرفیت‌ها عبارتند از:

• الف : پیشینۀ تاریخی و فرهنگی امر تعلیم و تربیت در ایران . سنت دیرپای دینی و ملی ما مشتمل بر نگرش عمیقا مثبت به کشف و کسب علم و اندوختن دانش است. این پیشینه سترگ همچنان تغذیه‌کنندۀ فرهنگ تعلیم و تربیت ماست.  در تاریخ کشورمان ساختارهای دیرپای آموزشی و تربیتی وجود دارد که امتداد آن از اعصار گذشته تا دوران مدرن کشیده شده است

ب :  دانش‌آموزان  .  ج :  خانواده‌ها . د :  معلمان ه : مدرسه. ح : . کنشگران مدنی . ط :  محتوای آموزشی تولید شده ویا وجود ظرفیت های فراوان درجامعه ازدیگر ظرفیت های نهفته در تاریخ وفرهنگ ما ایرانیان است که می توان به صورت موثر ازآنها برخورداربود.

6- بخش پنجم گزارش به راهکارها وبه گام نهادن درفرایند حل مسئله پرداخته است که قسمت اول آن به نقش ومسئولیت نظام حکمرانی اختصاص یافت وقسمت دوم به نقش ومسئولیت جامعه مدنی ومردم وخانواده ها اهتمام شده است زیرا همچنانکه نقش حاکمیت درحل مسائل آموزش وپرورش بسیار تعیین کننده وراهکاراصلی است اما نباید همه مسئولیت ها را متوجه دولت ها وحاکمیت متمر کز نمود وازظرفیت وتوانمندی وایفای مسئولیت جامعه مدنی غفلت نمود. 

اما حاکمیت چگونه می تواند برحل این بحران ها اهتمام ورزد وبحران ها را به مشکل ومسئله وآنگاه درجهت حل آن قدم بردارد  موضوعی است که درگزارش به چند راهکارمهم آن بسنده شده است ازجمله : الف : نخستین مطالبه ازنظام حکمرانی گشودگی درهای بسته ودعوت از همه کارشناسان ، نخبگان فارغ از دیدگاه‌های سیاسی‌شان برای فهم و حل مشکلات آموزش و پروش است. ب : کاستن از تصدی‌گری درامراموزش وپرورش ازدیگرراهکارهاست کاردولت مدرسه داری نیست رسالت مهم دولت بیش  و پیش از مدرسه داری، تضمین دسترسی برابر و کیفی همه شهروندان به آموزش عمومی و حصول شایستگی های قصد شده است. غفلت از این ماموریت و گسترش روزافزون تصدی‌ها در مدرسه داری یک خطای بزرگ است. نقش برجسته دولت در این خصوص بهره گیری از ظرفیت تنظیم‌گری، قاعده‌گذاری، نظارت و ارزیابی از وضعیت است . ج :  ثبات وضعیت اقتصادی آموزش‌و‌پرورش  . د : تعهد به آموزش عمومی رایگان . ه :  اولویت آموزش ابتدایی و پیش‌دبستانی . و : سبک‌کردن بار مدرسه . و : استفاده از تجربه‌های جهانی . ض : بهره‌گیری از فناوری‎های نوین . ح : پذیرش تنوع و خلاقیت در محتوای آموزشی . ط : مسئله دانشگاه‌های تربیت معلم . ی : توجه به مطالبات معلمان . ظ : میدان‌دادن به طرح‌های تحول‌خواهانه . و  : ساختن چهره‌ای محبوب‌تر و روادارتر از آموزش و پرورش ازجمله راهکارهای اندیشیده شده دیگری برای حل مسائل وچالشهای پیش روی اموزش وپرورش است . 

البته که منظور در اینجا، تدارکِ لیستی از بایدها و نبایدهای دستوری نیست. ما به دنبال رویکردهایی هستیم که به نظام حکمرانی و جامعه مدنی کمک کند تا در تعامل با یکدیگر از ظرفیت‌های موجود و ممکن برای بهبود شرایط بهره بگیرند و بتوانند از ناکامی مزمن آموزش‌وپرورش رمزگشایی کنند. 

ما در آموزش وپرورش با شبکه‌ای بسیار پیچیده و در هم تنیده  ازمعضلات روبه‌رو هستیم که باعث شکل‌گیریِ یک مسئلۀ نهادینه در ابعاد مختلف شده است. خصوصا که در نظام تعلیم و تربیت، بسیاری از فرآیندها و روش‌های اثرگذار از جنس نرم هستند و معمولاً دیده نمی‌شوند. هم‌چنین، در حوزه آموزش و پرورش ما با نوعی ناهمزبانی روبرو هستیم یعنی در میان ذینفعان آموزش و پرورش، دغدغه‌های ناهمگون وجود دارد و در مقام حل مسئله، همطراز با هم نیستند. همۀ اینها باعث شده که تغییرات و تحولات در نظام آموزشی ما تقریبا در هیچ دوره‌ای به نتیجه نرسد.

  درقسمت دوم به نقش ومسئولیت جامعه مدنی برای گام نهادن درفرایند حل مسئله تمرکز شده است :

نهاد آموزش و پرورش به واسطۀ ماموریت و ساختاری که دارد، رابطه وثیقی با جامعه مدنی دارد و تلاشهای مدنی نقش بی‌بدیلی در بسط و تعمیق تحولات در نظام تعلیم و تربیت دارد. به همین جهت، برای نجات و اصلاح آموزش و پرورش ایران نباید منتظر درخواست یا اجازه دستگاه رسمی آموزش و پرورش ماند.

 جامعه‌ی مدنی شامل سازمان‌ها و نهادهای رسمی غیردولتی و گروه‌ها و جمع‌های موقت معطوف به حل مسئله و کارشناسان و والدین و دانش‌آموزان می توانند، نقشی مهمی در تحول آموزش و پرورش به سمت دسترسی فراگیرتر به یادگیری باکیفیت و خلاقانه برای همه‌ی کودکان و نوجوانان ایران ایفا کنند.واین هم ازطرق زیر قابل بررسی واقدام است از جمله : 

      درگام اول بازآفرینی نقش مدرسه ، معلمان وخانواده ها برای ایفای مسئولیت مستقل ومکمل ودرعین حال اثربخش وفعال است . درحال حاضر مدرسه ها فقط مجریان سیاست ها وبرنام های ابلاغی ازبالاهستند غافل ازاینکه مدرسه ها می توانند با تقویت اختیارات نقش محوری ایفا نمایند وهمین رویکرد به نهاد خانواده ونهاد معلم هم قابل تعمیم است وباید نقش این بازیگران اصلی را ازحالت انفعالی به حالت فعال تبدیل نمود وبرنقش مستقل انها تاکید وسازوکارهای لازم برای ایفای نقش فعال آنها فراهم نمود.

در یک جامعۀ مدنیِ بالنده، اساسِ الگوی ارتباطی سه رکنِ خانواده، معلمان و دانشآموزان، نه کنترل‌گری و سلطه‌جویی، بلکه گفت‌گو، اعتماد و احترام به حقوق و کرامت انسانی است. اگر این مثلث ارتباطی باکیفیت در مدرسه شکل بگیرد، آن گاه است که مکانیزم تصمیم‌گیری در مدرسه (شوراهای دانش‌آموزی، انجمن اولیا و مربیان و گروه‌های صنفی و شورای مدرسه ) متحول می‌شود و در طرح‌ریزی‌های آموزشی، خواه‌ناخواه به نیازهای دانش‌آموزان توجه ویژه می‌شود. فراهم ساختن فرصت‌های یادگیری برابر و کیفی برای همه آحاد جامعه و ساختن جامعه‌ای یادگیرنده از مهمترین حقوق مردم و بی‌مناقشه‌ترین تکالیف دولت‌ها است. تلاش برای مکلف‌ساختن حاکمیت برای احقاق این حق، و نیز نظارت بر تحقق و مشارکت در استیفای آن، بر دوش جامعه مدنی است. 

بعلاوه افراد و گروه‌ها و سازمان‌های نیکوکاری که تاکنون مدارس زیادی به همت و سرمایۀ آنان ساخته شده است،  هم می‌توانند بخشی از توجه و سرمایۀ خود را در پژوهش، تولید و تهیۀ محتواها و نرم‌افزارهای آموزشی و یادگیری، ساخت و تجهیز کتابخانه‌های مدارس مناطق محروم و آماده‌سازی معلمان برای یادگیری شیوه‌های نوین و آموزش‌های آزاد کودکان و نوجوانان مناطق محروم در رشته‌های گوناگون و دانش های جدید صرف کنند . 

برای جبران کاستی‌های نظام آموزش‌و‌پرورش ضروری است که نویسندگان و پژوهشگران و کارشناسان، فعالانه در تالیف و تولید محتواهای جذاب و با کیفیت در بسترهای مختلف به عنوان محتواهای جایگزین یا مکمل کتاب های درسی نقش ایفا کنند. واین موارد بخش ازظرفیت جامعه مدنی است که می تواند برای حل مسائل وچالشهای اساسی آموزش وپرورش به کمک گرفته شود. 

7- سخن آخر فراخوان ملی برای گفت وگو وکنش مشترک همه دست اندرکاران برای چاره اندیشی مسائل اساسی آموزش وپرورش درایران است این روایت جمعی از خیرخواهان ودغدغه مندان مسائل آموزش وپرورش درایران است اما این رویکردها وراهکارها تجویزی نیست زیرا بر این باوریم که آموزش‌وپرورش متصلب را نمی‌توان با یک روش متصلبِ دیگر متحول ساخت؛ یعنی نمی‌توان سازوکاری طراحی کرد که سیستم تعلیم و تربیت را در یک مسیر قطعی تا رسیدن به اهداف مورد نظر پیش براند برای همین امر گفت وگو وهم اندیشی را توصیه می نماییم چنین گفت‌وگویی به دو صورت می‌تواند محقق شود: 

اول؛ گفتوگو برای تحقق اهداف و ارزشهای مشترک. دوم؛ گفتوگو برای نزدیک‌ ساختنِ دیدگاه‌ها و منافع متفاوت یا متعارض. 

در این شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشورمان که مسائلی فراتر از آموزش و پرورش، ذهن و روان جامعه را  درگیر کرده است، و در این شرایط جهانی که جامعۀ بشری هم‌زمان بحران‌های فراگیر انسانی را تجربه می‌کند، و در زمانه‌ای که سرعت تحولات فناوری به حدی است که ساختار‌های کنونی آموزش و پرورش کارآمدی‌شان را از دست داده‌اند، با توجه به نیازهای آینده ایران و با توجه به ظرفیت‌های تاریخی، فرهنگی و سرمایه‌ی انسانی کشورمان، هر یک از ما، اعم از دانش‌آموزان، والدین، آموزگاران، جامعه مدنی و حاکمیت برای تحول در آموزش‌وپرورش چه کارهایی باید بکنیم؟ چه کارهایی می‌توانیم بکنیم؟ و نخستین قدم‌هایی که می‌توانیم روی آن توافق کنیم، کدام است؟این مورد وسایرموضوعات می توانند زمینه گفت وگو وهم اندیشی ومشارکت ملی را برای چاره اندیشی مسائل اساسی آموزش وپرورش درایران را  فراهم آورد.

امید است این مستند تحلیلی واین روایت متفاوت ازمسائل آموزش وپرورش ایران به عنوان مانیفست اصلاحات دراموزش وپرورش تلقی گردد وهمه خیرخواهانی که دلسوزانه برای بهبود واصلاح واعتلای آموزش وپرورش می اندیشند با مشارکت دراین فراخوان ملی ونقد ونظر بحران های پیش روی آموزش وپرورش ،  راهکارهای نوینی برای حل این چالشها وراهکارها ارائه نمایند ودعوت جناب اقای سید محمد خاتمی که خوددانش آموخته رشته علوم تربیتی وازمعلمان ومربیان تعلیم وتربیت ودغدغه مندان نظام آموزش وپرورش درایران عزیز است  را برای این هم اندیشی مسائل آموزش وپرورش ایران ارج بگذاریم ان شاالله . 

--------------------------------------------------------------------------

*عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.