در این مطلب می خوانیم: عامل های مهم در گرایش یک فرد به سمت اعتیاد دست به دست هم می دهد اما نقشی که خانواده در این بین دارد، کلیدی و تاثیرگذار است و ارزش و اهمیت خانواده در حفظ سلامت روانی و اجتماعی بر هیچ کس پوشیده نیست.
در ادامه این مطلب آمده است: خانواده سالم بستری مناسب برای رشد، شکوفایی و بالندگی اعضای خود فراهم می کند و در حفظ و ارتقا سلامت جسمی و روانی تاثیر فراوان و غیرقابل انکاری دارد؛ در مقابل، خانواده ناسالم می تواند زمینه را برای ایجاد اختلال در بعدهای جسمی، روانی و اجتماعی فراهم کند و افراد را به سمت انواع بزه ها از جمله اعتیاد سوق دهد.
دراین مطلب می خوانیم: حضور فرد یا افراد معتاد در خانواده، ایجاد جو ناامنی و نگرانی دایمی در خانواده در قالب بحث و نزاع دایمی یا تهدید به طلاق، پرخاشگری کلامی و بدنی و اعمال خشونت از قبیل تحقیر، تمسخر، تهدید، توهین و آزارهای جسمی یا جنسی، نبود توجه به نیازهای روانی افراد خانواده به ویژه نوجوانان و عدم تحمل مخالفت از جانب آنها و نبود نظارت بر رفتارهای فرزندان و یا نظارت افراطی و توام با بدگمانی و تهمت زدن از عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به اعتیاد بوده که خانواده ها زمینه ساز آن است. بدیهی است هرگونه تلاش در جهت حذف عوامل و دستیابی به سلامت در روابط خانوادگی گامی موثر در پیشگیری از اعتیاد محسوب می شود.
در این مطلب آمده است: علت های اجتماعی، تاثیر فراوانی در گرایش افراد به اعتیاد و یا دوری جستن از مواد روانگردان دارد. مهم ترین علت های گرایش به اعتیاد عبارتند از:

' ** بیکاری و محرومیت اجتماعی
پدیده بیکاری و فقر و محرومیت ناشی از آن زمینه را برای گرایش به خرید و فروش و مصرف مواد روانگردان و سایر اعمال بزهکارانه و مجرمانه فراهم می کند.

** معاشرت با افراد معتاد
معاشرت با معتادان و زندگی در مناطق آلوده موجب آشنایی افراد به ویژه نوجوانان و جوانان با مواد، چگونگی مصرف آن و لذت ظاهری ناشی از آن می شود و بسیاری از افراد معتاد با ایجاد وسوسه در ذهن دیگران موجب گسترش اعتیاد می شوند؛ این پدیده به ویژه در بین نوجوانان و جوانان رواج بیشتری دارد. هنگامی که یک نوجوان سالم به گروه آلوده به اعتیاد وارد می شود، اعضای گروه با تشویق وی به مصرف مواد و تحقیر و تمسخر او در صورت عدم مصرف، زمینه را برای اعتیاد عضو جدید فراهم می کنند.

** کمبود امکانات تفریحی و ورزشی
نوجوانان و جوانان به دلیل برخورداری از هیجان خواهی بالا و میل به تنوع و کسب تجارب تازه بیش از سایر گروه های سنی به امکانات تفریحی و ورزشی و گذران اوقات فراغت نیاز دارند؛ کمبود امکانات ذکر شده می تواند زمینه را برای گرایش به مصرف مواد فراهم کند.

** نبود آموزش کافی و ضعف اطلاع رسانی
نهادهای آموزشی و رسانه های جمعی مسئولیت سنگینی در پیشگیری از گرایش به مصرف مواد از طریق افزایش آگاهی و مقابله با باورهای نادرست بر عهده دارند. عدم توجه به مسئولیت مذکور و نبود آموزش های لازم یا نمایش دادن الگوهای نادرست رفتاری در گرایش به مواد تاثیر چشمگیری دارد.

** بحران بلوغ
نوجوانی تقریبا همزمان با بلوغ جنسی است. بنابراین تغییرات جسمی و روانی ناشی از بلوغ جنسی را می توان یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر تفکر و رفتارهای نوجوانان در نظر گرفت. تغییرهای بحث شده به حدی ناگهانی و غیر منتظره اند که ممکن است موجب نگرانی و آشفتگی نوجوان شده و زمینه را برای بروز رفتارهای انحرافی، بزهکارانه و حتی اعتیاد فراهم کنند؛ به منظور ایجاد آرامش در نوجوانان و پیشگیری از بروز رفتارهای فوق الذکر لازم است که والدین قبل از رسیدن نوجوان به بلوغ جنسی، در ارتباط با پدیده بلوغ و تغییرهای جسمی و روانی ناشی از آن با فرزندان خود گفت و گو کرده و زمینه را برای پذیرش این مرحله و گذر از آن فراهم کنند.

** بحران هویت
بحران هویت، مهمترین عامل نگرانی و آشفتگی نوجوان در دوران نوجوانی و اوایل جوانی است. نوجوان با تمام وجود می خواهد بداند که کیست و چه کسی خواهد شد، چه طریقی را باید در زندگی در پیش گیرد، و توانمندی ها و استعدادهای او در چه زمینه هایی است. نوجوان در پی یافتن پاسخ این سوال ها با گروه های مختلفی همانندسازی می کند و به جست وجو در عالم بیرون و درون خویش می پردازد. در واقع هویت یابی و شناخت خود، فرآیندی مادام العمر است اما نقطه اوج این فرآیند و بیشترین فشارها و بحران های ناشی از آن در دوران نوجوانی تجربه می شود. پرهیز از ارایه هویت تحمیلی و اجباری از سوی والدین یا اطرافیان و استفاده از خدمات مشاوره ای توسط افراد کاردان و خبره می تواند در کاهش تاثیرات ناخوشایند ناشی از بحران هویت موثر باشد و نوجوان را به سوی شناخت توانمندی ها و ویژگی های خود و پایبندی به هویتی مستقل و قابل انعطاف سوق دهد.

** گرایش به استقلال از والدین و پیوستن به گروه همسالان
یکی از ویژگی های دوران نوجوانی گرایش به استقلال از والدین در ابعاد گوناگون است. نوجوان در عرصه فکر و عمل به دنبال عقیده ها، شیوه های جدید و اجتناب از اطاعت محض و تقلید کودکانه از والدین است. این گرایش به استقلال و عدم تقلید از والدین در زمینه های گوناگون با شدت و ضعف همراه است. نتایج پژوهش های مختلف نشان دهنده این نکته است که نوجوانان در زمینه انتخاب رشته تحصیلی و شغل تا حدود زیادی تحت تاثیر والدین قرار دارند اما در زمینه نوع پوشش، زبان محاوره ای، سرگرمی ها و انتخاب سبک موسیقی بیشتر از همسالان خود تبعیت می کنند. از آنجایی که استقلال خواهی در دوران نوجوانی امری طبیعی و حتی لازم و ضروری است، بسیاری از اختلاف های بین نوجوان و والدین را باید پدیده ای عادی تلقی کرد و در بسیاری موارد نیازی به مراجعه به متخصصان بهداشت روانی همچون روانشناس و روانپزشک وجود ندارد. اگر اختلاف های مذکور منجر به رفتارهای پرخاشگرانه مکرر به ویژه پرخاشگری بدنی و یا رفتارهای خود تخریبی مانند مصرف مواد، فرار از منزل، ترک تحصیل و یا ارتکاب جرم شود، مراجعه به متخصصان امر به صورت جدی توصیه می شود. اگر والدین، مربیان و معلمان نقطه نظرهای خود را همراه با استدلال های منطقی با نوجوان در میان بگذارند و درباره انتظارها و خواسته های خود توضیح های قانع کننده ارایه کنند و در عین حال روابطی صمیمانه و حمایت کننده داشته باشند، نوجوانان نیز استقلال مورد نیاز خود را با سهولت بیشتر و مشکل کمتری به دست خواهند آورد.'
منبع: هفته نامه آذربایجان بیدار
7129/3072 ** خبرنگار: توحید محمودپور** انتشار دهنده: علیرضا فولادی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.