پرویز پرستویی

  • در پستی اینستاگرامی مطرح شد؛

    اینها که در این عکس اینگونه آرام خوابیده اند و اینگونه معصومانه سر را به زمین گذاشته اند، نه نان خواستند و نه نام! شرمشان باد کسانی که با اختلاس، دزدی و رانت‌خواری پای فساد و...به خون و راه شهیدان خیانت کردند و می کنند...

  • پرویز پرستویی نوشته است: «جسارتا بنده کوچکترین که از۱۴ سال پیش با تلویزیون خداحافظی کردم و دیگه هم نخواهم برگشت ،از دید بنده بعضی موقع ها مرغ یه پا داره…میمونه حضور در نمایش خانگی که اگه کارمناسبی بود که در شآن مردم باشه کار میکنم وگرنه میرم سینما یا تئاتر، اگر هیچ کدوم اینا هم نشد ،بقیه اش و بعدا میگم…خلاصه که چی فکر می‌کردیم، چی شد»

  • در واکنش به انتشار یادداشت پرویز پرستویی در جماران؛

    مرکز اطلاع رسانی وزارت کشور در جوابیه ای در واکنش به انتشار یادداشت اینستاگرامی پرویز پرستویی در جماران، اعلام کرد: رسیدگی به بحث هویت و تابعیت در استان سیستان و بلوچستان یکی از موضوعات مهم در دولت انقلابی سیزدهم بوده و در سفر اول ریاست محترم جمهور در شهریور ماه 1400 و متعاقبا در سفر وزیر محترم کشور تعیین تکلیف این هموطنان مورد بررسی و در دستور کار قرار گرفت.

  • در پستی اینستاگرامی مطرح شد؛

    دوبار تا به حال به اتهامِ عنوان کردنِ اینکه بخش اعظم مردم مناطق مردم سیستان و بلوچستان فاقد شناسنامه هستند،یعنی فاقد هویت و جزو آمار جمعیت مردم ایران نیستند، به دادستانی فرهنگ و رسانه احضار شدم که بازهم اسنادش موجود است. بیایید برای یکبار هم شده یک اقدام انقلابی کنید و این مردم نجیب مناطق محرومِ سیستان و بلوچستان را که جزو نقشه ایران نیستند و شکمشان به کمرشان چسبیده را از بی هویتی در بیاورید.

  • دیروز خبری درباره پخش مجموعه پویانمایی «نام‌ها» به کارگردانی رضا میرکریمی منتشر شد. این اثر در 4 اپیزود، برشی از زندگی 4 شهید مشهور دفاع مقدس یعنی شهید عباس دوران، شهید مهدی باکری، شهید مصطفی چمران و شهید حسن باقری را به تصویر کشیده است.

  • بازیگر سلطان صحنه است. گروه اجرایی همه توان کار خود را به کار می‌بندد تا همه کوشش‌هایش در قالب بازی بازیگر دیده شود اما پرویز پرستویی و گروه اجرایی موسیقی نمایش «علمدار» دل در گرو کسانی دارند که دیده نمی‌شوند؛ کسانی که حتی شناسنامه و هویتی ندارند.

  • در پستی اینستاگرامی مطرح شد؛

    این ما هستیم که توهم می‌زنیم پرویز پرستویی زیاد تغییر می‌کند، حال آن‌که آقای بازی‌گر کار خودش را انجام می‌دهد؛ خواه به مذاق این‌طرفی‌ها خوش بیاید و خواه به مذاق آن‌طرفی‌ها. آری! پرستویی نان دلش را می‌خورد. احساس کند که دفاع از فرمانده‌ی قلب‌ها لازم است، این کار را ولو در غرب انجام می‌دهد و البته اگر حس کند که باید به «پیرجوان زخم‌چشیده» نامه بنویسد، بی‌درنگ با رهبر انقلاب حرف می‌زند.