معرکه گیری و دامن زدن به نفرت‌های شخصی و علیه نهادهای کلیدی پرحرفی و گزافه گویی نباید باعث انحراف نظرات از مسائل اصلی به این امور بی ارزش شود. همه باید به هوش و حساس باشیم.

 

به گزارش جماران محمد جواد لاریجانی به اظهارات و اتهاماتی که اخیرا توسط محمود احمدی نژاد به وی وارد شده بود پاسخ داد 

در ادامه متن گفتگوی وی با میزان را از نظر می گذرانید

 آقای لاریجانی، اخیرا! برخی از اعضای فرقه زنبیلیه یا همان جریان انحرافی علیه حضرتعالی مواردی را مطرح کرده است؛ نظرتان در این مورد چیست؟

لاریجانی: توهین و هتاکی علیه من ارزشی ندارد، همواره سخن درست و " قول سدید" ارزش دارد. خداوند سبحان در سوره الأحزاب می فرماید:" یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا" و قول سدید برحسب روایات متعدد دارای ویژگی‌های مهمی است:

اولاً: مطلب آن "درست " است و لذا دروغ قول سدید نمی‌باشد. ثانیاَ: نیت گوینده در این فعل گفتن ، نیت درست و برحقی است و ثالثاً: نحوه بیان آن حق مدارانه و درچارچوب شرع است و رابعاً: کارکرد آن گفتار در جهت تحکیم حق است نه اینکه باعث خوشحالی دشمنان اسلام و امیدواری معاندان شود. ملاحظه می کنید که "قول سدید" سپهر وسیع و مهمی است که افعال انسان ( مربوط به زبان) را در بر می گیرد. "روسو" فیلسوف فرانسوی در یک حاشیه مشهور از کتاب حکومت خود درباره صنعت چاپ – که در همان ایام اختراع شده بود- می نویسد: این صنعت به گسترش علم و حقیقت کمک مهمی کرده است، اما از سوی دیگر "باطل" را دائمی کرده و دیگر قابل جمع آوری نمی باشد!

حال در دوران "دسترسی دیجیتال" می‌توانیم بگوییم ضمن اینکه دسترسی به مطالب علمی به نحو غیر مترقبه‌ای تسریع و تسهیل شده است، اما "هرزه‌گی" هم جهانگیر و جهان شمول شده است؛ چه "هرزه گویی" و چه "هرزه نگاری " و دیگر انواع هرزه گی‌ها!!

آنچه امروز مردم عزیز ایران و بخصوص جوانان متدین و انقلابی باید توجه نمایند این است که پیروزی‌های عظیم جمهوری اسلامی در عقیم کردن توطئه‌های آمریکا و غرب صهیونی، حقیقتا ایران اسلامی را "ام القرای" جهان اسلامی کرده است. لذا همه باید دست به دست هم بدهیم تا ایران اسلامی را بسازیم و در قبال توطئه‌ها حفظ کنیم. معرکه گیری و دامن زدن به نفرت‌های شخصی و علیه نهادهای کلیدی پرحرفی و گزافه گویی نباید باعث انحراف نظرات از مسائل اصلی به این امور بی ارزش شود. همه باید به هوش و حساس باشیم.

مسئولین محترم و فعالان سیاسی و جوانان متعهد و عموم مردم عزیز ایران اسلامی باید توجه نمایند که امروز و در شرایط فعلی، ما در مقابل خود سه موضوع کلیدی و اساسی داریم و باید مراقب باشیم ذهن‌ها را به سایر مسائل حاشیه‌ای منحرف نکنند:

موضوع اول توجه به پیروزی عظیمی است که نصیب جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است. بیرون راندن "داعش" از سرزمین عراق و سوریه یک حادثه کوچک نیست. داعش اسم رمز یک پروژه بسیار پیچیده و خطرناک و پرتوان – هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ دینی – بود و هست که با سالها طراحی شیاطین صهیونی و ایادی آمریکایی و اروپایی تهیه شد و با کمک نوکران منطقه‌ای عملیاتی شد. آمریکا و غرب صهیونی هرگز فکر نمی‌کردند که جمهوری اسلامی بتواند این تهاجم پیچیده را دفع کند و لذا خواب‌های نامیمونی را برای آینده کشور دیده بودند.

هر قدر انسان به ابعاد " پروژه داعش" دقت بیشتر می‌کند به عظمت پیروزی کشورمان بیشتر آگاهی می یابد. به نظر من یک فتح الفتوح به تمام معنی اتفاق افتاده است. طبیعی است که دشمنان در باطن از شدت خشم می خواهند بمیرند ولی درظاهر سعی می‌کنند اهمیت و ابعاد این پیروزی را با طرح‌های تبلیغی پنهان کنند. در داخل هم دو گروه با این جریان خارجی همگرا هستند: یکی دستگاه‌های تبلیغی اصلاح طلب که همواره فعالیت فرامرزی جمهوری اسلامی را غیر ضرور و خطرناک و باعث دشمنی آمریکا و غرب و منطقه ! می دانستند و تا جایی که می‌توانستند علیه آن تلاش می‌کردند، حال می باید با خونسردی و "تغافل" از کنار این پیروزی مهم ملی بگذرند و دیگر جریان انحرافی غالی نیز به همین دردسر گرفتار شده است!

در ابتدای فتنه داعش رسماً از آن حمایت کرده و مدعی بودند که نباید از جریان مقاومت طرفداری کرد و بحث را در حد طرفداری از بشار اسد و یا مخالفت با وی تنازل می‌دادند! این دسته ضمن اینکه از کنار این مسئله مهم سریع رد می‌شوند با معرکه گیری و شعبده بازی توجهات را به سوی مسائل بی ارزش و تنفرهای قبیله‌ای! و شخصی! سوق می‌دهند. بنابر این نباید ذهن خود را از مسئله و موضوع مهم پیروزی بر توطئه عظیم دشمن به سوی مسائل حاشیه‌ای منحرف کنیم.

موضوع دومی که باید در شرایط فعلی جزو مهمترین موضوعات مدنظر همه باشد برنامه تهاجم دشمن در "فاز پساداعش" است. دشمن شکست خورده ولی مغرور و خیره سر، حال برای جبران این ناکامی برنامه‌های متعددی را در دست اقدام دارد و از سطحی بودن برخی از آنها – مانند جریان استقلال کردستان عراق – مسئله رفتن حریری و کودتای خشن در عربستان- می توان میزان به هم ریختگی و شتابزدگی کمپ آمریکا و صهیونیست‌ها و متحدان و نوکران آنان را فهمید.

اما آنچه بر علیه ایران مستقیماً در دست اقدام است شامل سه جبهه مهم است:

در جبهه اقتصادی – که مهمترین جبهه است- احیای بحث تحریم‌ها و تشدید آنها محور عمل دشمن است . تحریم‌هایی که هرگز برداشته نشد و فقط با هزینه سنگین تسکین‌های موقتی و بسیار محدود پیدا کرد. یکی از آثار منفی مذاکرات "برجام" این است که دشمن را " دَلِه" کرده است و آنان معتقد هستند تحریم ایران را تسلیم کرد؛ لذا باز دنبال تجدید این امر هستند.

در جبهه سیاسی و فرهنگی ، برنامه دشمن ( که محور آن آمریکا است و دول اروپایی عمده همراه هستند و رژیم صهیونی و در واقع سازمان و مافیای صهیونیسم جهانی موتورمحرک آن است) در داخل دامن زدن و حمایت از جریان‌هایی است که علیه جمهوری اسلامی – یعنی یک نظام مدنی – سیاسی مبتنی بر عقلانیت اسلامی که ولایت فقیه سمّو آن است – زمینه کار و اقدام دارند و دو نمونه از آن را ذکر کردیم.

جبهه نظامی و امنیتی ، در مرحله آخر است ، یعنی اگر دشمن در دو زمینه فوق الذکر توفیقات مهمی پیدا کند وسوسه می شود که پروژه‌های خود را با جبهه امنیتی – نظامی تکمیل کند. البته باید مواظب با شیم که تهدید امنیتی – نظامی را فراتر از حدود ما در نظر ما بزرگ نکنند که این خود یک ترفند کهنه دشمن است . آن قدر گفتند که گزینه نظامی روی میز است که به یک مطایبه (جوک) تبدیل شد! متاسفانه در کشور هم گروههای سیاسی سعی کردند از "جنگ هراسی" بهره ببرند! در جریان انتخابات مربوط به دولت اصلاحات، مبلغان این جریان روشن و صریح می‌گفتند اگر آقای ناطق رئیس جمهور بشود آمریکا به ایران حمله می‌کند! و در دولت معاصر هم برخی برای اینکه "توجیه خارج از زمینه " برای "برجام" ارائه دهند مدعی هستند که اگر برجام را نمی پذیرفتیم به تاسیسات نظامی – هسته‌ای ما حمله نظامی می شد!! به نظر من این ادعاها هیچ کدام پایه و اساس درستی ن دارند و بیشتر " مصادره به مطلوب" هستند!

اما موضوع سوم که در شرایط فعلی اساسی است و باید محور اصلی تو جهات باشد و شلوغ بازی‌های سیاسی نباید آنها را در محاق ببرد، توجه به استراتژی واحد مملکت در مقابله با این تهاجمات در هر سه جبهه است. در آن حوزه شاخص ولی امر و مقام معظم رهبری است. مسئولان در تمام رده‌ها و عموم مردم باید با آنچه ایشان به عنوان استراتژی دفاعی کشور در قبال این توطئه ها اعلام می‌کنند عمل نمایند. این یک الزام قانونی و شرعی است و البته بسیار معقول هم هست. حتی اگر برخی به نظر دیگری معتقد باشند باید در میدان عمل همان نظر ولی امر را دنبال کنند. این یک عده کلیدی در هر میدان تهاجم و دفاع است.

خوشبختانه اولی امر فرهیخته مسلمین، به تفصیل و به کرّات در این زمینه‌ها راهنمایی و ارائه طریق کرده‌اند و باید از مسئولین گلایه وانتقاد کرد که چرا دل به دریا نمی‌زنند و رهنمودها را دقیقاً دنبال نمی‌کنند! حال به نحو خلاصه محورهای عمده را ذکر می کنم زیرا اینها باید مورد توجه اصلی مسئولین و فرهیختگان و جوانان متعهد و متدین و عموم مردم میهن دوست باشد نه سروصداهای حاشیه‌ای که صرفاً برای حواس پرت کردن است!

محور اول، در میدان تهاجم و نبرد اقتصادی ، باید دندان لقّ استیصال در مقابل تحریم‌ها را بکنیم و دور بیاندازیم و دشمن را به طور کلی از اینکه مانند "برجام" امید به گرفتن امتیازی داشته باشد ناامید کنیم این غرض با مدل های توسعه ا قتصادی کلاسیک که پس از جنگ دوم جهانی در دنیا رایج شد و امروزدوران آن کاملا به سر آمده حاصل نمی‌شود. دیدگاهی که معتقد است توسعه "سرمایه" و "تکنولوژی" می خواهد و این دو نزد آمریکا و دول عمده اروپایی یعنی دقیقا دشمان ما می باشد؛ پس باید فعلا دل آنها را به دست آوریم و نرمش کنیم تا سرمایه و تکنولوژی آنها بیاید و راه آن اندراج در "سیستم جهانی " یعنی در حاشیه کلوب غرب صهیونی است و بس؛ این نسخه اگر در زمانی و در جایی نتیجه داد برای ملت ما و زمان ما و تجربه عظیم انقلابی ما نه تنها نتیجه نمی دهد که سمّ مهلک است.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.