شهید 'محمد جهان آرا ' برای پیشبرد اهداف انقلاب از هیچ کمکی کوتاهی نمی کرد تا جایی که همه خانواده را برای کمک به آن بسیج کرده بود، در این میان منزل دایی وی در جریان مبارزات برای پیروزی انقلاب اسلامی به محلی برای تجمع انقلابیون تبدیل شده بود.

' به گزارش جماران به نقل از ایرنا، عادل خاطری ' از جانبازان دفاع مقدس و متولد خرمشهر می گوید: وقتی خرمشهر در 21شهریور 1359 توسط دشمن بعثی مورد تهاجم قرار گرفت (تاریخ غیررسمی جنگ) و پس از آن زمانی که در 31شهریور همان سال با تجاوز عراقی ها از مرز شلمچه خاک مقدس جمهوری اسلامی مورد تعدی قرار گرفت، قلب 36 میلیون ایرانی به درد آمد.

در دوران 19 ماه اشغال این شهر مقدس، خون گریه می کردیم و خرمشهر زیبا با رود کارون، نخل های سر به فلک کشیده و بندر مهم و تجاری خاورمیانه از آن زمان خونین شهر نام گرفت.

اما جوانان و نوجوانان خرمشهر در هر کوی و برزنی در برابر تجاوز اجنبی مبارزه و مقاومت کردند و تا پای جان همان طور که به 'محمد جهان آرا ' قول داده بودند، ایستادند و سرانجام در نبود وی این شهر را آزاد کردند.

حراست جوانان از محله ها

وی در ارتباط با فعالیت ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می گوید، به خاطر تعرض نیروهای وابسته به رژیم شاه و چماق به دستان با تعدادی از جوانان تا قبل از پیروزی انقلاب مجبور به حراست از محله خود شدیم.

سلاح ما فقط چوب بود، در همان ایام یکی از فرزندان سران عشایر خرمشهر به نام 'سید حمید' که در یکی از روستاها در مرز ایران و عراق زندگی می کرد، پیشنهاد پیوستن به گروه خود را به ما داد.

او و گروهش با افکار تجزیه طلبانه قصد تجزیه خوزستان از ایران را داشتند و سلاح زیادی از حزب بعث عراق در آن ایام دریافت کرده بودند.

سید حمید فقط به دنبال جذب نیروهای انقلابی عرب زبان بود و از آنجا که ما دارای این شرایط بودیم، قصد داشت تا هر طور شده ما را با خود همراه کند.

او تمام نقشه های تجزیه طلبانه را با ما در میان گذاشت و ما به خاطر برخورداری او از سلاح، موافق پیوستن به گروهش بودیم ولی پس از مشورت با شهید«حسن طاهریان پور»، «رضا آل عامر»، «وهاب خاطری» و تنی چند از نیروهای انقلابی پیشنهاد او را رد کرده و فقط اقدام به راهپیمایی و به آتش کشیدن بانک ها و موسسات دولتی می کردیم. پس از آن گروهی با مسئولیت شهید 'علی رحیمی' شکل گرفت و همه دوستان با تبعیت از وی به حراست از محله اردیبهشت پرداختند.

منزل دایی شهید جهان آرا محل تجمع انقلابیون

خاطری در ادامه گفت و گو با خبرنگار ایرنا ادامه داد ، در این ایام به خاطر انسجام گروه ها، شهید محمد جهان آرا منزل دایی خود را در اختیار ما گذاشت که این منزل حتی پس از پیروزی انقلاب نیز در اختیار ما بود.

جهان آرا جهت پیشبرد انقلاب از هیچ کمکی کوتاهی نمی کرد تا آنجا که تمام خانواده را برای کمک به انقلاب بسیج کرده بود.

در آنجا «ایاد حلمی زاده» ،« علی رحیمی» ،« قدرت رحیمی» ، «رضا آل عامر» ،« فواد نعیمی» ، «وهاب خاطری» و تنی چند از نیروهای انقلابی حضور داشتند، چند کلت نیز برای حفاظت در اختیار ما گذاشت.

در منزل یاد شده همچنین «محمد نورانی» و دوستانش تردد می کردند تا چگونگی مقابله با ترفندهای رژیم و چماق به دستان مزدور را آموزش ببینیم.

در آن زمان، شهید 'علی رحیمی' تصمیم گرفت برای مقابله با نیروهای گارد شاه و به دلیل در اختیار نداشتن سلاح، نحوه ساخت سه راهی را برای انجام عملیات علیه ارتش آموزش ببینیم.

سه راهی ابزاری مانند یک لوله سه راهی بود که با بستن دو سر آن و کار گذاشتن باروت و فتیله در یکی از آنها و پس از روشن کردن فتیله مانند نارنجک عمل می کرد و با پرتاب آن اقدام به منفجر کردن هدف می کردیم.

ماموریت تهیه لوازم اولیه اعم از باروت، فتیله و سه راهی به عهده فؤاد گذاشته شد و مسؤلیت تهیه سه راهی هم بر عهده مرحوم شیخ 'محمد حسین حیدریان' بود.

فؤاد هم پس از تهیه مواد از شادگان به خرمشهر بازگشت.

برای آزمایش سه راهی که وزن آن یک و نیم کیلو بود، تصمیم گرفتیم، آن را در بیابان های اطراف پادگان دژ خرمشهر منفجر کنیم. این سه راهی در صورت عمل کردن قدرت تخریب یک ساختمان را داشت.

وقتی سه راهی آماده شد به اتفاق علی، قدرت، حسن، رضا، فؤاد، وهاب، حسین رضایی، سید طالب موسوی و 'منصور مصبوبی' به بیابان های پشت پادگان دژ که متعلق به ارتش بود، رفتیم.

فتیله سه راهی را روشن کرده و آن را در پشت تلی از خاک قرار دادیم و منتظر انفجار آن ماندیم، این اولین تجربه کار با سه راهی بود. پشت تپه ای سنگر گرفته و منتظر ماندیم ولی خبری از انفجار نشد.

همه دنبال علت ماجرا بودند و می ترسیدند که در حین سرکشی سه راهی منفجر شود.

بیست دقیقه گذشت، اطمینان پیدا کردیم که دیگر انفجاری در کار نیست، فؤاد و سید طالب به محلی که سه راهی را کار گذاشته بودند، رفتند و متوجه شدند فتیله خاموش شده است.

دوباره تصمیم گرفته شد، سه راهی دیگری را در میدان (فلکه) اردیبهشت که محل استقرار تانک های ارتش بود، کار گذاریم.

این مأموریت به عهده فؤاد گذاشته شد اما این بار نیز فتیله خاموش شد و سه راهی عمل نکرد.

با رفتن تانک ها سه راهی را که در میدان اردیبهشت چال کرده بودیم، خارج کرده و دیگر از سه راهی استفاده نکردیم.

در آن زمان شنیده شد، تعدادی از بچه های خرمشهر نیز به دلیل آشنا نبودن به عملکرد سه راهی دست خود را از دست دادند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.