دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه بیان کرد: یکی از خصوصیات اخلاقی مهمی که پیامبر اسلام(ص) همواره به آن توجه داشتند و در همه ادوار زندگی آن حضرت آن را می‌توان مشاهده کرد مدارا است. ایشان در هر دوره و هر زمانی با هر گروه از انسان‌ها که زندگی می‌کردند با آن‌ها مدار می‌کردند و سعی می‌کردند با رفتار عاقلانه و مناسب همه را مجذوب خود کنند. در حقیقت مدارا از اصولی است که مایه دوام و ثبات جامعه است و پیامبر(ص) به خوبی برای حفظ و تشکیل حکومت اسلامی از این ارزش انسانی بهره بردند.

به گزارش جماران، آیت‌الله مرتضی مقتدایی دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه و عضو جامعه مدرس حوزه علمیه قم در گفت و گو با خبرنگار شفقنا اظهار کرد: بر اساس استنادات تاریخی، روایاتی که از صحابه پیامبر (ص) و آیات فراوانی که در مورد حضرت رسول اکرم (ص) در قرآن کریم نازل شده است می‌توان گفت که ایشان فردی خوش‌خوی و مهربان بودند. در آیه 159 سوره آل عمران که فقط نمونه‌ای از آیاتی است که در مورد خلق و خوی خوش پیامبر(ص) نازل شده است، این خلق و خوی خوش را رحمت خداوند به پیامبر اکرم (ص) عنوان می‌کند در این آیه آمده است که «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ به سبب رحمت خداست که تو با آن‌ها اینچنین خوشخوی و مهربان هستی اگرتند خو و سخت دل می‌بودی از گرد تو پراکنده می‌شدند پس بر آن‌ها ببخشای و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با ایشان مشورت کن و چون قصد کاری کنی بر خدای توکل کن، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد» در این آیه اگر چه به وضوح هر چه تمام‌تر خلق و خوی خوش پیامبر(ص) در برابر اعراب خشن و خشک ثابت می‌شود،‌ این خلق و خوی خوش به عنوان موهبتی و رحمتی از طرف خداوند به حضرت رسول (ص) تلقی می‌شود که خداوند برای انتشار و توسعه دین و دعوت مردم به اسلام و خداوند آن را در وجود پیامبرش قرار داده است.

وی ادامه داد:‌ به عبارت دیگر خداوند در این آیه به این مطلب نیز اشاره می‌کند که خلق و خوی خوش است که باعث جذب انسان‌ها می‌شود اگر کسی در هر مقامی که باشد این خلق و خوی خوش را نداشته باشد باعث متفرق شدن مردم از اطراف خود می‌شود بنابراین اگر قرار باشد هر مؤمن و مسلمانی به عنوان یک مبلغ عملی اسلام شناخته شود باید این خلق و خوی خوش را داشته باشد تا دیگرانی که به اسلام اعتقادی ندارند به واسطه این خلق و خوی خوش به سمت اسلام جذب شوند، همان چیزی که بارها و بارها در زندگی پر بار حضرت رسول (ص) اتفاق افتاد. به نظر می‌رسد در دنیای کنونی که هجمه‌های همه جانبه غرب بر علیه اسلام وجود دارد تنها راه مقابله با این هجمه‌ها و آشنا کردن مردم جهان با اسلام و مسلمانان پیش گرفتن این سیره و روش عملی پیامبر (ص)‌ در جامعه است. مطلب دیگری که از این آیات و آیات دیگری که در مورد پیامبر(ص) نازل شده است می‌توان استفاده کرد این است که امر الوهی و دعوت به امر الوهی روی گشاده و باز می‌خواهد چرا که این روی خوش است که باعث می‌شود دل مردم نسبت به حق نرم شود و سمت امر الوهی نیل پیدا کنند و الا با زور شمشیر و تهدید که نمی‌توان قلب‌ها را نسبت به اسلام و مسلمین نرم و منعطف کرد.

پیامبر قبل و بعد از بعثت تجلی اخلاق و فضایل رحمانی بود

آیت الله مقتدایی بیان کرد: این خلق و خوی خوش و مهربانی حضرت باعث شده بود که ایشان چه قبل از بعثت و چه بعد از بعثت مجسمه اخلاق و فضایل اخلاقی باشد و البته اگر قرار بود هدف رسالت ایشان تکمیل مکارم اخلاق باشد چیزی غیر از این از ایشان توقع نمی‌توان داشت چرا که زمانی می‌توان سخن اخلاقی گفت و مردم را به اخلاق مداری دعوت کرد که خود انسان نمونه بارز این عملگرایی به اخلاق باشد انسانی که خودش متخلق نیست نمی‌تواند ادعای سخنان اخلاقی و اهداف اخلاقی کند. وقتی که سیره و زندگی پیامبر اکرم (ص) را مورد توجه و دقت قرار می‌دهیم مشاهده می‌کنیم که این سیره و روش اخلاقی در همه عرصه‌‌ها وجود داشته و ایشان علاوه بر اینکه با مسلمانان بسیار مهربان و خوش خلق بودند با سایر مردم نیز همین طور بودند.

وی افزود: در تاریخ نمونه‌های بسیاری از رفتار اخلاقی ایشان نسبت به کافران و مشرکان چه در جنگ چه در غیر جنگ وجود دارد برای نمونه می‌توان به جریان «سفانه» دختر حاتم طاعی اشاره کرد. در یکی از جنگ‌های مسلمانان و مشرکان، بعد از شکست کفار عدی بن حاتم خواهر سفانه که از سرشناسان قبیله خود بود گریخت اما خواهرش سفانه اسیر سپاه اسلام شد. سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه بردند و آنان را در نزدیک مسجد در خانه‏ای جای دادند، روزی رسول خدا (ص) از آن‏ اسیران دیدن کردند، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: ای محمد! پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدی) ناپدید شد و فرار کرد، اگر صلاح بدانی مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویی‏قبیله‏های عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان ‏را آزاد می‏ساخت، از همسایگان نگهبانی می‏نمود، و به مردم غذا می‏رسانید، و آشکارا سلام می‏کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏ را یاری می‏نمود» پیامبر اکرم (ص) که به ارزش‏های اخلاقی، احترام شایانی می‏‌گذاشت به ‏سفانه فرمود: «ای دختر! این ویژگی‏هایی که برشمردی، از صفات مؤمنان‏ راستین است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمت ‏قرار می‏دادیم.» آن گاه پیامبر (ص) امر فرمود: «این دختر را به‏پاس احترامی که پدرش به ارزش‏های اخلاقی می‏نمود، آزاد سازید». بعد از اینکه سفانه آزاد شد پیامبر (ص) لباس نو به او پوشانید، و هزینه سفر به شام ‏را در اختیار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمینان به ‏شام نزد برادرش رهسپار کرد.

پیامبر (ص) بلال را به خاطر رفتار غیر انسانی با اسیران شماتت کرد

این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه گفت: یکی دیگر از مواردی که می‌توان در زندگی و سیره پیامبر(ص) به آن اشاره کرد جریان همسر پیامبر(ص) یعنی صفیه است. در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرت‏ رخ داد، پس از پیروزی سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعی از یهودیان ‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکی از اسیران، صفیه دختر حی بن ‏اخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود. بلال حبشی، صفیه را به همراه زنی دیگر به اسارت گرفت و آن‏ها را به حضور پیامبر (ص) آورد، ولی هنگام آوردن آن‏ها اصول اخلاقی را رعایت نکرد، و آن‏ها را از کنار جنازه‏های کشته‏شدگان یهود حرکت ‏داد، صفیه وقتی که پیکرهای پاره پاره یهودیان را دید بسیار ناراحت‏ شد و صورتش را خراشید، و خاک بر سر خود ریخت، و سخت ‏گریه کرد. هنگامی که بلال آن‌ها را نزد پیامبر (ص) آورد، پیامبر (ص) از صفیه پرسید: «چرا صورتت را خراشیده‏ای و این‏گونه خاک‏آلود و افسرده هستی؟!» صفیه ماجرای عبورش از کنار جنازه‏ها را بیان کرد، رسول اکرم (ص) از رفتار غیر انسانی و خلاف‏ اخلاق اسلامی بلال حبشی ناراحت‏ شد و بلال را سرزنش کرد و فرمود: «آ نزعت منک الرحمه یا بلال حیث تمر بامراتین علی قتلی‏رجالهما؛ ای بلال! آیا مهر و محبت و عاطفه از وجود تو رخت‏ بربسته که آن‏ها را از کنار کشته‏شدگانشان عبور می‏دهی؟! چرا بی‏رحمی کردی؟» جالب این که پیامبر اکرم (ص) برای جبران رنج‏ها و ناراحتی‏های‏ صفیه، با او ازدواج کرد، سپس او را آزاد، و بار دیگر با پیش ‏نهاد صفیه با او ازدواج نمود و به این ترتیب، ناراحتی‏های او را به طور کلی از قلبش زدود.

وی افزود: در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که ایشان فرمودند: روزی رسول خدا (ص) نماز ظهر را با جماعت ‏خواند، مردم بسیاری به ‏او اقتدا کردند، ولی آن‏ها ناگاه دیدند آن حضرت بر خلاف معمول‏ دو رکعت آخر نماز را با شتاب تمام کرد (مردم از خود می‏پرسیدند، به راستی چه حادثه مهمی رخ داده که پیامبر (ص) نمازش را با شتاب تمام کرد؟!) پس از نماز از پیامبر (ص) پرسیدند: «مگر چه شده؟ که شما این گونه نماز را (با حذف‏ مستحبات) به پایان بردید؟» پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: «اما سمعتم صراخ الصبی؛ آیا شما صدای گریه کودک را نشنیدید؟» معلوم شد که کودکی در چند قدمی محل نمازگزاران ‏گریه می‏کرده، و کسی نبود که او را آرام کند، صدای گریه او دل‏ مهربان پیامبر (ص) را به درد آورد، از این رو نماز را با شتاب‏ تمام کردند، تا کودک را از آن وضع بیرون آورده، و نوازش نماید.

مدارای پیامبر (ص) با دیگران سازنده‌ترین عنصر اصلاح جامعه بود

دبیر شورای عالی حوزه‌های علمیه بیان کرد: ایشان همان طور که بیان شد در عرصه رفتار اجتماعی نیز در حد بالایی قرار داشتند یکی از خصوصیات اخلاقی مهمی که ایشان همواره به آن توجه داشتند و در همه ادوار زندگی آن حضرت آن را می‌توان مشاهده کرد مدارا است. ایشان در هر دوره و هر زمانی با هر گروه از انسان‌ها که زندگی می‌کردند با آن‌ها مدار می‌کردند و سعی می‌کردند با رفتار عاقلانه و مناسب همه را مجذوب خود کنند. در حقیقت مدارا از اصولی است که مایه دوام و ثبات جامعه است و حضرت رسول(ص) به خوبی برای حفظ و تشکیل حکومت اسلامی از این ارزش انسانی بهره بردند. اینکه انسان با دیگران مدارا نماید، از خطای ایشان درگذرد، عذرخواهی افراد را بپذیرد، کسی را بر لغزش‌هایش ملامت و سرزنش نکند، دست و دل باز و اهل گذشت و کرم باشد، همه نشانه‌هایی از روح بزرگ و اخلاق کریمانه است که همه در وجود مبارک ایشان مبرز بود. در حقیقت منشِ مدارا و نرم خویی سیره رفتاری همه انبیا عظام بوده است. آنان در عین ایستادگی بر مواضع خویش و کوتاه نیامدن بر دفاع از حق، با دیگران، به ویژه جاهلان، مدارا داشتند. رفق و مدارا در سیره عملی پیامبر (ص) فراوان به چشم می‌خورد، برخوردهای آن حضرت با ملایمت و به دور از خشونت و درشتی سازنده‌ترین عنصر در اصلاح جامعه آن روزگار بود.

رفق و مدارا؛‌ از صفات رحمانی پیامبر اکرم(ص)

وی اضافه کرد: پیامبر گرامی اسلام با مهر، ملاطفت و عطوفتی که نسبت به مردم داشتند بر اساس آیه قرآن که به ایشان دستور داده بودند «وَ اخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» (شعراء: 215); و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند بگستران. همان گونه که پرندگان برای رشد دادن جوجه‌های خود و برای اظهار محبت، بال‌های خود را پایین آورده، می‌گسترانند و آنان را زیر بال و پر می‌گیرند، پیامبر نیز مأمور بوده این گونه رفق و مدارا کند. در حقیقت می‌توان گفت پیامبر خدا با مدارای خویش، توفیق یافت دین و دنیای مردم را اصلاح نماید. به بیان دیگر رفق و مدارا از ویژگی‌های الهی است و از همین رو، پیامبر رحمت، بالاترین حد مدارا را داشت: خدای ـ عزّوجل ـ ملایم است و ملایمت را دوست دارد و آنچه به خاطر ملایمت می‌بخشد، نسبت به سخت گیری نمی‌بخشد. البته مدارای مورد بحث به معنای چشم پوشی از حق و زیر پا گذاشتن اصول و یا عبور از حدود معیارهای اساسی نیست، بلکه یک روش در برخورد با دیگران است که خداوند بندگان ویژه خویش را بر آن می‌ستاید: «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً... وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَاماً (فرقان: 63 و 72)؛ و بندگان خدای رحمان کسانی‌اند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند... و چون بر لغو بگذرند با بزرگواری می‌گذرند.» که بدون تردید یکی از مهم‌ترین مصادیق این آیه حضرت رسول اکرم (ص) بودند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.