بالارفتن از دیوار سفارتخانهها و تهدید برای اشغال آنها در آبان58 تنها به سفارت آمریکا محدود نبود. آنروزها دانشجویانی هم بودند که سفارت شوروی را هدف قرار داده بودند و خطر کمونیسم را کمتر از خطر امپریالیسم نمیدانستند. اما در بستر تاریخی آبان58 چنان موضوع اشغال سفارت آمریکا پررنگ شده بود که بهندرت فرصتی برای بررسی وقایع دیگر آن روزهای تاریخی فراهم شده است؛ روزهایی که گروهها و دانشجوهایی انقلابی هرکدام داعیه اشغال سفارتی را در جهت اهداف انقلابی و اسلامی داشتند. در میان آن شور و هیجان و گوشزدکردن خطرات ناشی از تداوم رابطه با ایالاتمتحده و موج مبارزه با امپریالیسم جالب است که نمایندگان دانشگاههای «علم و صنعت» و «تربیتمعلم» نظر متفاوتی داشته و نهتنها مخالفت خود را با اشغال سفارت آمریکا اعلام کرده بودند، بلکه اشغال سفارت شوروی را اولویت خود میدانستند. نمایندگان این دانشگاهها محمود احمدینژاد و محمدعلی سیدنژاد بهترتیب از دانشگاه علموصنعت و دیگری از تربیتمعلم بودند. پافشاری بر این ایده هم از سوی این دانشجویان آنقدر زیاد بود که بعد از مخالفت خود با اشغال سفارت آمریکا نهتنها در آن حرکت انقلابی حضور نداشتند و ارتباطشان با دانشجویان دفتر تحکیموحدت قطع شد، بلکه تمام برنامهریزی خود را معطوف به اشغال سفارت شوروی کردند. آنها خطر کمونیسم را بیشتر از امپریالیسم برای انقلاب نوپای57 ارزیابی میکردند؛ حرکتی که البته با حکم مستقیم امامخمینی(ره) از انجام آن ممانعت شد.
ابراهیم اصغرزاده از دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا در روایتی به بیان دیالوگ ردوبدلشده بین خود و احمدینژاد و سیدنژاد درباره بحث بر سر تسخیر سفارت آمریکا و شوروی پرداخته است. بر این اساس، در جلسهای که این سه بههمراه محسن میردامادی و حبیبالله بیطرف به نمایندگی از انجمنهای اسلامی دانشگاههای متبوع خود در دفتر تحکیم وحدت که مقابل دانشگاه تهران تاسیس شده بود حضور داشتند، اصغرزاده ایده تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگرفتن سفرای این کشور را مطرح میکند. او میگوید: «آمریکاییها در حال خروج اسناد محرمانه و جاسوسی از پاویون فرودگاه مهرآباد هستند و دولت موقت هم به گمرک فرودگاه دستور داده تا دخالتی در کار آمریکاییها صورت نگیرد. خطر توطئه آمریکاییها جدی و انقلاب در خطر است. پیشنهادی دارم. در اعتراض، سفارت آمریکا را تسخیر و دیپلماتهای آمریکایی را برای مدت کوتاهی گروگان بگیریم.»
محمود احمدینژاد اما در مخالفت میگوید: «خطر آمریکا را قبول دارم. چه کسی گفته است خطر آمریکا از خطر شوروی جدیتر است؟ چه کسی گفته است مبارزه با سرمایهداری و امپریالیسم از مبارزه با کمونیسم مهمتر است؟ اگر هم بنا بر تسخیر باشد، تسخیر سفارت شوروی بر تسخیر سفارت آمریکا ارجح است. ما مخالفیم.» بعد از مخالفت احمدینژاد و سیدنژاد با اشغال سفارت آمریکا، آنها از موافقان، جدا شده و در تلاش برای تحقق ایده خود میروند. به این ترتیب گسست در دفتر تحکیم ایجاد میشود و موافقان ایده اشغال سفارت آمریکا بعدها برای نشاندادن این جدایی، خود را جزو دانشجویان پیرو خطامام مینامند. البته مخالفت نمایندگان علموصنعت و تربیتمعلم با اشغال سفارت آمریکا به معنای همفکری آنان با دولت موقت بازرگان نبود، بلکه آنها به دلیل مباحث دینی و ارزشی، کمونیسم را در برابر اسلام قرار داده بودند.
هاشم آقاجری از دانشجویان شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که در جریان انقلاب فرهنگی که همزمان با بحث اشغال سفارت کلید آن زده میشود، حضور داشته در گفتوگویی که با مثلثآنلاین انجام داده به دیدگاههای راستگرایانه احمدینژاد در جریان انقلاب فرهنگی و مبارزات چپی او علیه شوروی پرداخته است. هاشم آقاجری در بخشی از این مصاحبه میگوید: «در انقلاب فرهنگی نیروهای دانشجویی یک بخش نبودند. راستها؛ علموصنعتی و تربیتمعلمی بودند و برداشت آنها از انقلاب فرهنگی بیرونریختن استادان و دانشجویان مارکسیست بود. احمدینژاد عضو شورای مرکزی تحکیم و شورایمرکزی انقلاب فرهنگی نبود. بچههای دانشگاهملی و پلیتکنیک با دیدگاههای راستگرایانه و ضدشوروی او مخالف بودند. همین روحیه که امروز از آقایاحمدینژاد سراغ داریم، آن روز هم داشت. روحیه بینظم و مداخلهگر و بلندپروازی داشت و گمان میکرد خیلیراحت هرکاری را که بخواهد، میتواند انجام دهد. از آنجا که عضو شورای مرکزی نبود، گاهی برخلاف قواعد و ضوابط وارد جلسات میشد. یکبار من با عصبانیت او را از جلسه بیرون کردم و گفتم حق ندارد سرش را پایین بیندازد و وارد جلسه شود. با دیدگاههای
ضدشورویاش هم موافق نبودیم ولی دیدگاه احمدینژاد در علموصنعت و تربیتمعلم طرفدارانی داشت و همینها هم بودند که جرقه درگیری را زدند اما جناح چپ انقلاب فرهنگی، بچههای دانشگاهملی و پلیتکنیک و تا حدودی هم شریف بودند. برداشت این بچهها ساختاری بود و انقلاب فرهنگی را در ادامه مبارزه ضدامپریالستی تعریف میکردند. بنابراین ما به تنها چیزی که فکر نمیکردیم، تصفیه استاد و دانشجوی مارکسیست بود.» با همین نگاه ضدکمونیستی بود که طیف احمدینژاد بحث اشغال سفارت شوروی را در دستور کار قرار میدهند و نهتنها در جریان اشغال سفارت آمریکا دیگر دانشجویان را همراهی نمیکنند، بلکه در تمام طولمدت اشغال سفارت یعنی 444روز، وارد سفارت آمریکا نمیشوند. آنها در عوض پروژه سفارت شوروی را کلید میزنند. آنها در خیابانهای اطراف سفارت، روزنامههای دیواری و شبنامههایی را علیه سفارت شوروی بر درودیوار خیابان میچسبانند و بین مردم توزیع میکنند تا عزم خود را برای تسخیر سفارت شوروی نشان دهند. شوروی که گویا از این تحرکات مطلع شده بود، سعی کرد تا به عناوین مختلف دوستی خود با ایران را ابراز کند. به گزارش سایت تاریخ ایرانی، گرومیکو، وزیر خارجه
وقت شوروی چندروز پس از تسخیر سفارت آمریکا و در حالی که زمزمههای تلاش این کشور برای حمله نظامی به ایران شدت گرفته بود، اعلام کرد شوروی اجازه دخالت نظامی آمریکا در ایران را نمیدهد. همزمان با این تحولات در روز ۲۷آبان۵۸ بود که دکترمحمد مکری سفیر ایران در جماهیرشوروی به ایران بازگشت و در سفر به قم و در دیداری یکساعته گزارشی از روابط ایران و شوروی تسلیم امام کرد. از فحوای سخنان مکری در روزهای بعد به نظر میآمد او حامل پیام اطمینانبخش دوستی برای انقلابیون تهران از سوی سران مسکو است. در کنار این تحولات که به تلاش شوروی برای احیای روابط با ایران انقلابی تاکید دارد، از دیگرسو دانشجویان علموصنعت و تربیتمعلم با شبنامهها و اعلامیه خواستار تسخیر نماد کمونیسم در ایران بودند. اما امامخمینی(ره) مانع از این کار شد.
ایشان در تاریخ دومآذر ۱۳۵۸، سههفته پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران بیانیهای را به این شرح منتشر میکند: «بسماللهالرحمنالرحیم. ملت شریف ایران! بار دیگر جاسوسان آمریکایی برای منحرفکردن افکار عمومی جهان از موضع قاطع شما ملت مبارز به توطئه تازهای دست زده است. این بار با پخش اعلامیههایی مردم را دعوت به اشغال سفارت شوروی نموده است. از ملت شریف میخواهیم تا به هیچوجه، تحت تاثیر این دسیسهها واقع نشوند که مطمئنم نمیشوند. امروز اشغال سفارتخانهای در ایران خیانت به مبارزات برحق ضدآمریکایی مردم ماست. بار دیگر به ملت شریف و مبارز تذکر میدهیم که هرکس دست به چنین اعمالی بزند محکوم و از عوامل بیچونوچرای آمریکاست و مردم عزیز ایران هرگز به آنان اجازه چنین کاری را نمیدهند. قم، دفتر امامخمینی/ ۲آذر ۱۳۵۸.» با این پیام امامخمینی که تحرکات ضدکمونیستی دانشجویان در راستای دسیسههای آمریکایی خوانده میشود، موضوع اشغال سفارت شوروی ملغی میشود. با گذشت سیواندیسال از آن روزها، محمود احمدینژاد سال84 در جایگاه ریاستجمهوری در عرصه سیاسی ایران ظاهر شد؛ جایگاهی که از آن برای بهبود روابط با کشورهای چپ آمریکای
لاتین، تلاش مضاعفی به خرج داده و با روسیه پس از اضمحلال هم روابط صمیمانهای برقرار کرد.