به گزارش جماران، این روزها سرم گرم نوحه‌نوشتن و مصیبت‌نوشتن عزای سیدالشهداست و سخنرانی درباره عاشورا و بررسی پایان‌نامه دانشجوی خانمی برای داوری که در پژوهشکده امام‌خمینی(ره) و انقلاب اسلامی موضوع پایان‌نامه خود را زندگی و مبارزات یار خستگی‌ناپذیر و بی‌ادعای امام جناب حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی- که من در بین یاران امام به‌دلیل سابقه زهد، فروتنی بیش از اندازه و غیرت و عاطفه دینی‌اش به وی ارادت ویژه‌ای دارم- انتخاب کرده است. دعایی تنها نماینده‌ای است که از مجلس اول تا مجلس ششم از سوی مردم شریف تهران متصلا در مجلس حضور داشته و البته متاسفانه کمترین نطق‌ها را هم کرده است. دعایی طی شش دوره نمایندگی کلا پنج نطق در مجلس داشت. این مدت حضور در مجلس تاکنون برای هیچ نماینده‌ای سابقه و نظیری نداشته است. مهم‌تر از این مدت طولانی حضور بی‌سابقه وی در مجلس این است که دعایی برخلاف غالب نمایندگان که سالی یک و دو حواله ماشین صفر از وزارت صنایع سهمیه داشتند و تقریبا همه آنها طبق قانون و آیین‌نامه مجلس هزینه مسکن، دفتر و محافظ هم دریافت می‌کردند، نه‌تنها از این مزایا چشم‌پوشی کرد بلکه حتی از گرفتن حقوق مجلس هم خودداری کرد! ایشان به من گفتند از وزارت امور خارجه در دوران سفارتم در عراق و از مجلس در شش دوره نمایندگی‌ام هیچ حقوقی دریافت نکردم و از زمان امام حقوقم فقط شهریه طلبگی بوده و پس از امام هم شهریه خود را از رهبری می‌گیرم. نکته جالب اینکه وقتی کارگزینی مجلس در یک اقدام اشتباه حقوق به حساب او واریز کرد در نامه‌ای که از اسناد مهم پاکدستی و زهد مثال‌زدنی یاران امام در دوران مبارزه است، این اشتباه را تصحیح کرد و به امور اداری مجلس چنین نوشت: «چند روز پیش در مراجعه به بانک و استعلام از وضعیت حساب جاری خود متوجه شدم مبلغ هفت‌میلیون‌و93هزاروهشت‌ریال به‌عنوان حقوق به حساب جاری‌ام واریز شده است. اینک به موجب چک شماره87286 مورخه16/6/79 بانک ملی مجلس شورای اسلامی عینا عودت داده می‌شود.» من اطلاع دارم که وی در تمام سفرهای خارجی متعددی که به خارج می‌رفته و حق دریافت ماموریت ارزی داشته است، پس از بازگشت که طبق روال قانونی حق ماموریت ارزی او در پاکتی برای وی ارسال می‌شده است همه آن مبلغ را در همان پاکت عودت می‌داده است.
البته این فرزند همان مادری به‌نام فاطمه متقی است که وقتی همسرش سیدمحمد دعایی که از علمای یزد بود را از دست داد و مساله ارث بین فرزندان آن مرحوم- که از دو همسر بودند- مطرح شد به فرزندش سیدمحمود گفت: تو دقت کن از اموال منقول پدرت مثل فرش و ظرف و اثاث و... هیچ‌چیز نگیری و از خانه پدری‌ات هم از شش‌دانگ، چهاردانگ حساب کن چون پدرت با فروش اموال همسر اول خود - که دخترعموی او بود و پدرش مردی متمکن- طبقه سومی در خانه زد و خانه قیمتش به همین دلیل بیشتر شده است. دعایی هم طبق گفته مادر عمل کرد و ارث کمتری از برادرانش مطالبه کرد. این همان مادر است که امام که در 14سال نجف تنها دو بار نماز میت خواند و حتی نماز فرزند درگذشته خود مصطفی را نخواند اما طبق وصیت وی بر پیکر او نماز خواند و خوشا به‌حال او که در زیر ناودان طلای صحن باب قبله در چندمتری قبر مولایش علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام به خاک سپرده شده و من هربار که به حرم جناب امیرالمومنین(ع) مشرف شده‌ام به‌نشانه قدرشناسی از زحمات دعایی در دوران مهاجرتش به عراق و خدماتش به امام و مبارزه به نیابت از وی بر تربت او فاتحه خوانده‌ام. از کارهای خوب آیت‌الله هاشمی در دوران مبارزه این بود که وقتی دعایی عزیز که ساواک در‌به‌در ‌دنبال دستگیری او بود ناچار به مهاجرت به عراق شد، مادر او را که سخت در هجر پسرش بی‌تابی می‌کرد با لطایف‌الحیلی به نزد او به عراق فرستاد. حدود 20سال قبل ‌همسر شهیدرجایی در مصاحبه‌ای روایتی شبیه این مساله به من گفت که این روایت را در کتاب «سیره شهیدرجایی» آورده‌ام که وقتی پس از شهادت آقای رجایی از ریاست‌جمهوری برای او حقوق واریز کردند وی آن را عینا به حساب خزانه دولت واریز کرد و به ریاست‌جمهوری نوشت شهیدرجایی یک معلم بود و چون خودش راضی بود در مسند نخست‌وزیری و ریاست‌جمهوری حقوق این مسوولیت‌ها را دریافت نکند و ترجیح می‌داد همان حقوق معلمی خود را بگیرد به این پول نیازی نیست. چه خوش‌خیال بودند و بعضی! که فکر می‌کردند آن مرد رفته، شبیه به رجایی است! و چه اشتباه کردند کسانی که درصدد مشابهت‌سازی وی و شهیدرجایی برآمدند و اکنون اگر اندک انصافی برایشان مانده باشد از اشتباه محاسبه خویش انگشت تحیر به دهان گرفته‌اند. درود خدا بر امثال دعایی‌ها و رجایی‌ها! کاش از این آدم‌ها بیشتر داشتیم.

منبع: شرق

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.