حضرت آیت‌الله العظمی نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: بر اساس نظریه امام خمینی‌(س) اگر یکی از علما قیام کرد و خواست قوانین و احکامی که در اسلام بر زمین مانده است را اجرا کند بر بقیه لازم است که او را همراهی کنند و اگر یک نفر نتوانست بر همه به صورت واجب کفایی است که این کار را انجام دهند.

به گزارش جماران به نقل از شفقنا، حضرت آیت‌الله العظمی نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز سه شنبه، 1 مهر ماه، بیان کرد: طرح مسئله ولایت فقیه در میان فقها متفاوت است و هر فقیهی بر اساس برداشت خودش از ادله به نحوی خاص این مساله را مطرح کرده است، برخی آن را فلسفی، برخی دیگر کلامی و برخی نیز آن را بر اساس فقه مطرح کرده‌اند. مرحوم امام خمینی‌(س) در جلد دوم کتاب بیع خود در صفحه 617 به نحوی مطرح کرده‌اند،‌ ایشان همین مبحث را در نجف اشرف به نحوی دیگر مطرح کرده‌اند که با کتاب بیع متفاوت است. به هر حال آنچه باید به آن توجه کرد تفاوت کیفیت طرح این بحث نزد علمای مختلف است.

وی افزود: امام خمینی‌(س) در کتاب بیع خود این بحث را این طور طرح کردند که ما باید کل قوانین و معارف اسلامی را در نظر داشته باشیم و اگر این کلیت را در نظر داشته باشیم متوجه خواهیم شد که اجرای این قوانین نیاز به یک حاکمی دارد. ایشان می‌افزاید که ما می‌دانیم که برخی از قوانین اسلامی عبادی است اما باید توجه کرد که در همین احکام و قوانین عبادی نیز توجه به مساله اجتماع و سیاست شده است و در حقیقت عبادات اسلامی نیز با سیاست و اجتماع همراه است مانند نماز جماعت و حج. نماز جماعت حاکی از این است که دین اسلام دین اجتماعی است. اما حج را شارع مقدس در زمان معین قرار داده است در این زمان معین در کل جهان همه مسلمانانی که تمکن و استطاعت دارند باید در یک جا جمع شوند و یک عمل انجام شود. بهره برداری از این عمل آن گونه که شارع خواسته به عمل نیامده است چرا که حج می‌تواند مانوری باشد برای قدرت اسلام که متاسفانه در حال حاضر این گونه نیست. امام خمینی جنبه دیگر اسلام را معارف اخلاقی بیان می‌کند که اسلام اخلاق خاصی را از پیروانش خواسته است. برخی از جوانان و پیران فکر کرده‌اند که اسلام به همین اخلاق و عبادت خلاصه می‌شود که این اندیشه صحیح نیست و این نقشه‌ دشمنان اسلام است چرا که می‌خواهند دین را از سیاست و نقشه‌های حکومتی جدا کنند. ایشان معتقد است که علمای اسلام باید برای بر هم زدن این نقشه دشمنان قیام کنند و اسلام حقیقی را به جهانیان نشان دهند. ایشان معتقدند که اسلام قوانین اقتصادی، جزائی، قضایی، جهاد و دفاع داردکه به طور کلی معارف اسلامی شامل ده امر می‌شود، معارف اعتقادی، عبادی، اخلاقی، اقتصادی، مدنی، فرهنگی، سیاسی، حکومتی، قضایی، جهادی و دفاعی. این در حالی است که غزالی در کتاب احیاء العلوم خود اسلام را به چهار امر عبادات،‌ معاشرات، اخلاق خوب و اخلاق بد محدود کرده است. این نگاه به اسلام واقعا جفا به اسلام است.

آیت‌الله نوری همدانی اظهار کرد: عنوان بحث امام ضرورت حکومت است و بعد از ارائه این توضیحات می‌فرماید اسلام با این وسعت نباید حاکم داشته باشد. به نظر ایشان همان دلیلی که برای امامت داریم برای ولایت فقیه داریم. در لزوم وجود امام می‌گوییم که پیامبری آمده است قوانینی را آورده است و آنها را تثبیت کرده است و امامت که بعد از نبوت و ادامه نبوت است برای اجرا و حفظ آن قوانین باید تلاش کند. حالا زمانی که امام غایب است چه باید کرد؟ آیا این دین به این وسعت نیاز به حافظ و مجری ندارد؟ با توجه به اینکه فقیه هم مبین است، هم مجری است و هم حافظ بنابراین همان وظایفی که بر عهده امام بوده است بر عهده فقیه نیز می‌باشد. بر این اساس اگر قرار باشد خداوند کسی را در زمان غیبت امام برای حفاظت امامت تعیین نکرده باشد باعث حرج و مرج می‌شود و مخالف قاعده لطف خواهد بود همان قاعده‌ای که در کلام ثابت شد به واسطه آن خداوند نبی را بر انسان قرار می‌دهد.

وی افزود: بر اساس سخن امام علی‌(ع) در نهج البلاغه که می‌فرماید: «أیّها النّاس إنّ أحقّ النّاس بهذا الأمر أقوایهم علیه و أعلمهم بأمر اللّه فیه؛ بدانید مردم محق‌ترین فرد به حکومت قوی‌ترین است و عالم ترین شما به امر خداوند است» وقتی انسان‌ها را غربال می‌کنیم تنها فقها می‌مانند که می‌توانند شامل این شرایط باشند. علاوه بر این باید فقیهی باشد که عادل باشد و در حدی عدالت و دور از گناه باشد که «تالی تلو» معصوم باشد و همچنین مدیر، مدبر و شجاع باشد.

این مرجع تقلید بیان کرد: در مورد مباحث سیاسی اسلام و بحث سیاست در اسلام علمای مختلف کتاب‌های مختلفی نوشته‌اند اما همه آنها فقط در طول قرن‌ها در حد همان اوراق کتاب‌ها و در حد تئوری باقی مانده است تا زمان امام خمینی‌(س) که این بزرگوار هم سیاست نظری اسلام را تبیین کرد و هم آن را اجرا کرد کاری که قرن‌ها بود روی زمین مانده بود.

وی ادامه داد: بر اساس نظریه امام خمینی‌(س) اگر یکی از علما قیام کرد و خواست قوانین و احکامی که در اسلام و شیعه بر زمین مانده است را اجرا کند بر بقیه لازم است که او را همراهی کنند و اگر یک نفر نتوانست بر همه به صورت واجب کفایی است که این کار را انجام دهند.

این مرجع تقلید بیان کرد: در زمان میرزای قمی جنگی بین ایران و روسیه شکل گرفت که نتیجه آن قراردادی منعقد شد که طی آن چندین شهر ایران به روسیه واگذار شد. چند سال بعد از این عهدنامه مردم مسلمان آن مناطق به علما نامه نوشتند و از تسلط کفر بر خود اعتراض کردند و دین خودشان را در معرض خطر بیان کردند. همین بود که باعث شکل گیری قیامی به رهبری سید محمد مجاهد یکی از علمای بزرگ به همراه چهل مجتهد دیگر از جمله ملا احمد نراقی بود که متاسفانه به علت برخی خیانت‌های عوامل خود فروخته این جنگ هم به شکست انجامید و چند شهر دیگر کشورمان به تسلط روسیه با همان شوروی سابق در آمد.

وی ادامه داد: میرزای قمی در زمان جنگ اول بوده است از همین در کتاب جامع الشتات مردم ایران 24 سوال از ایشان در رابطه با تسلط روسیه و جنگ روسیه با ایران پرسیده‌اند. سوالاتی که کاملا سیاسی و بر محوریت مساله جنگ بوده است مثلا ایشان آموزش فنون جنگی را برای اعزام به جنگ را لازم دانسته است. ایشان همچنین آن جنگ را مقدم بر سفر کربلا و نجف و حتی سفر حج عنوان کرده است. ایشان در این کتاب تا حدی پیش رفته‌اند که اگر آنها تترس کردند یعنی در صف اول جنگ و جلوی خودشان افرادی از زن و مرد خودمان قرار دادند به نحوی که جنگیدن با آنها منوط به کشتن این افراد باشد بیان کردند کشتن این افراد مانعی ندارد چرا که باید اهم و مهم کرد و جنگ با آنها مهم‌تر از جان آن افراد خودی است. قرن‌ها علما در کتب خود این گونه قوانین و احکام را می‌نوشتند اما قدرتی برای اجرای آن نداشتند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.