روزنامه جوان در سرمقاله خود نوشت:
نقد مسئولان به خاطر اتمام جنگ، عبور صریح از امام است. امام درباره مسئولان جنگ میفرماید «من به آنان اعتماد کامل دارم»، «و آنان را به خاطر این تصمیمی که گرفتهاند شماتت نکنید که چنین تصمیمی برای آنان سخت و ناگوار بود.» بنابراین وقتی امام اعتماد خود را اعلام و شماتت را نهی مینمایند، مگر میشود از وی عبور کرد و ساز دیگری را کوک کرد. وقتی امام مردانه همه چیز را میپذیرد نمیتوان از وی عبور کرد چرا که این عبور در درجه اول اهانت به امام و تصمیم وی است. به طور مثال ممکن است امروز دکتر روحانی در سخنرانی خود مطلبی را بگوید که ما بدان نقد داشته باشیم. وقتی رئیس جمهور این سخن را به نام خود و به زبان خود میگوید و مسئولیت آن را میپذیرد، میشود از وی عبور کرد و نقد را متوجه فلان وزیر یا مشاور نمود؟ صاحب سخن پاسخگوی سخن خویش است و البته ممکن است مشاوره هم کرده باشد. اما ثبت تاریخی سخن و تصمیم به نام گوینده و نویسنده است. خاتمی (مسئول تبلیغات جبهه و جنگ)، رضایی (فرمانده کل سپاه)، موسوی (مسئول دارایی کشور)، هاشمی (جانشین فرمانده کل قوا) دارای ایرادات جدی هستند همانطور که همه ما با مراتب مختلف دارای اشتباهات
هستیم.
برخی از این آقایان تصمیمات اشتباه راهبردی زیادی دارند که باید محل منازعه را به آنجا منتقل کرد. اما آنجا که مردم به فرمان و عشق به امام فرزندان خود را اسماعیلوار به قربانگاه عشق میفرستادند محل منازعه با موسوی و خاتمی و... نیست. آن هشت سال دریچهای بود که باز شد و بسته شد و حسرت آن بسته شدن بر بسیاری از دلها ماند. واقعاً حیف نیست آن حماسه را به تنش یا تسویه حساب سیاسی با کسانی که امروز اعمال، رفتار و گفتارشان را نمیپسندیم یا نمیپذیریم تقلیل دهیم و در عین حال امام را صاحب بهترین تصمیم در پایان دادن به جنگ بدانیم؟ امام درباره مسئولان نه تنها نقد نکردهاند و نه تنها سکوت نکردهاند که همگان را از «معرکهگیری و معرکهآفرینی» بر حذر داشتهاند.