این روزها بر دیوار‌های شهر اینچئون کره جنوبی، جایی که بازیهای آسیایی برگزار می‌شود، اطلاعیه ای چسپانده شده که نسبت به تجاوز جنسی به مردم این کشور هشدار می‌دهد. علتِ این موضوع هم شاهکار یکی از اعضای کاروان اعزامی ورزشی ایران به این کشور است که در روزهای اول حضور در این کشور به آزار جنسی یکی از کارکنان داوطلب همکاری با این بازی‌ها متهم شده است.

بلافاصله در فضای مجازی و البته فضای عمومی کشور، یک عبارت برجسته شد و طبق معمول دستمایه خلق لطیفه‌ها نیز گردید و آن عبارت"تفاوت‌های فرهنگی" بود. این موضوع خود نیز مسبوق به سابقه ای است که چند سال پیش یکی از کارکنان سفارت ایران در برزیل با حضور در یک استخر مختلط متهم به آزار جنسی یک کودک شد. موضوعی که سفارت ایران در آن کشور را واداشت تا با انتشار اطلاعیه، موضوع را به"تفاوت فرهنگی" میان دو کشور ایران و برزیل ربط دهد.
حالا چند وقتی است که روحیه طنز ایرانی، میانِ رفتارهای غیراخلاقی و تفاوت‌های فرهنگی رابطه برقرار کرده تا واکنش خود را به این موضوع نشان دهد.

اما آنچه در خارج از کشور رخ می‌دهد، دردناک است. فردی که به هر دلیلی به عنوان سفیر کشوری بزرگ و دارای تمدنی عظیم برگزیده می‌شود تا بخشی از تاریخ، فرهنگ، اجتماع، ورزش و سیاست ایران را نمایندگی کند، به جرمی متهم می‌شود که نقطه مقابل همه آموزه‌های مذهبی و میهنی ایرانیان است. آنان با این اعمال خود در حقیقت تیغی به دست گرفته و تصویر ایران را مخدوش می‌کنند و آنچه به جهانیان عرضه می‌کنند چهره ای تحریف شده و غیرواقعی از ملتی است که همه تلاش خود را به کار می‌برد تا تصویری روشن و منزه از خود نشان دهد.

در این میان چه کسی مقصر است؟ متولیانِ انتخابِ این افراد به عنوان سفیران ایران به مجامع جهانی چه پاسخی دارند؟ در حالی که برای استخدام یک آبدارچی در یک اداره دولتی - که تنها وظیفه اش نظافت فیزیکی یک اداره و چای دادن به کارمندان است- هفت خوانی از گزینش‌های اخلاقی،عقیدتی و سیاسی بر سر راهش قرار می‌دهند، گزینش این افراد بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟

معلوم است که پاسخ را می‌توان در اخباری یافت که حکایت از آن دارد که فلان مسئول در سفرهای خارج از کشور خانواده خود را نیز همراه می‌برد. یا فلان مدیر رسانه ای کشور پسر 17 ساله خود را در میان تیم اعزامی به جام جهانی برزیل می‌گنجاند. چه تصویری از این واضح تر که تا همین دو سال پیش می‌توانستیم شاهد حضور خواهر و پسر و داماد برخی از مسئولان بلند پایه کشور در صندلی‌های ویژه در تالار بزرگ سازمان ملل متحد باشیم. ظاهراً این بخش از ماجرا را نمی‌توان تغییر داد و به این دولت و آن دولت نیز اختصاص ندارد.

اما می‌توان انتظار داشت و به آنان گفت حالا که از فرصت حضور در این مسئولیت‌ها بهره می‌برید و افراد خانواده و دوستان را تحت عنوان سفیر مردم ایران به گوشه و کنار جهان می‌فرستید، مزایای دلاری این سفر‌ها نوش جانتان و نوش جانشان؛ اما لااقل آنها را نسبت به"تفاوت‌های فرهنگی" توجیه کنید. به آنها بگویید که مزایای مادی این سفر فقط به خودشان تعلق دارد، اما آنان زیر تابلوی بزرگی ایستاده اند که واژه ایران بر آن نقش بسته است. اینکه به حرمت این نام تا برگشتن به کشور مواظب تفاوت‌های فرهنگی باشند، خواسته زیادی نیست.
ابتکار - فضل الله یاری
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.