"هر روز نارنجک ها و خمپاره ها منفجر می شود و من باید یکصد بیمار را معالجه کنم. برخی از آنها از ناحیه سر هدف قرار گرفته و برخی جراحت های سنگین دارند و برخی دیگر پاهایشان متلاشی شده است که تنها با قطع عضو می توان آنها را نجات داد. اما من وسایل و تجهیزات لازم برای درمان این مجروحان را در اختیار ندارم و هرگاه که بعد از چندین روز هلی کوپتری می رسد، برخی از مجروحان در حین پرواز جان می دهند".

این پزشک یعنی "خلدون محمود" با شتاب و خشم این سخنان را می گوید و البته برای این شتاب و خشم دلیل دارد. در شهر کوچک و محاصره شده آمرلی واقع در شمال عراق از دو ماه پیش تنها یک نقطه وجود دارد که از یک سیگنال ضعیف موبایل برخوردار است و این منقطه همان محل فرود هلی کوپترهاست که در ارتفاعات شهر قرار دارد. هر تماس تلفنی می تواند خطر مرگ به همراه داشته باشد زیرا اعضای گروه داعش تنها یک کیلومتر دورتر از این منطقه در کمین نشسته اند. محل استقرار نیروهای جهادی به گونه ای است که آخرین ارتباط های آمرلی با دنیای خارج را قطع می کند و در حال حاضر البته هنوز دو بار در هفته یک هلی کوپتر ارتش عراق در این جا فرود می آید و تا اندازه ای ضروری ترین مایحتاج مردم محاصره شده را تأمین می کند. این هلی کوپتر به هنگام بازگشت مجروحان را با خود می برد . بدون این پرنده آهنین بی تردید مردم آمرلی از گرسنگی تلف می شوند و به هیچ عنوان نمی توانند در برابر محاصره شهر خود مقاومتی نشان دهند.

دکتر خلدون محمود می گوید:" آنها یعنی افراد داعش می خواهند همه ما را بکشند و در این راه به مرد و زن و کودک رحم نمی کنند". به گفته محمود افراد داعش از یک خانواده اسیر تنها دو کودک را زنده و البته همراه با اجساد دیگر اعضای خانواده پس فرستادند:" این مردم گرسنه هستند و آب آلوده می نوشند و کودکان بر اثر اسهال جان خود را از دست می دهند".

دکتر محمود در این مدت صحنه ها و رویدادهای دردناکی را شاهد بوده است و البته داستان آن پسرک به نام حسین از نظر وی دردناک تر از همه است:" حسین کوچولو به من التماس می کرد که به او غذا بدهم چون بی نهایت گرسنه بود. اما چند روز بعد بر اثر اصابت ترکش های نارنجک جان خود را از دست داد و تنها چند تکه از جسد پدرش را پیدا کردیم". دکتر محمود سپس لبخندی هیستریک و از روی ناامیدی می زند زیرا او تنها پزشک این جمعیت 13 هزار نفری است:" دیوانه شده ام. این مردم جان می دهند و کسی به کمک آنها نمی آید. در ضمن خود من هم یک دندانپزشک هستم و نه یک پزشک ".

جهان خارج از سه هفته پیش نگران سرنوشت ده ها هزار ایزدی منطقه سنجار است که هر لحظه از سوی تروریست های داعش به مرگ تهدید می شوند. جنگنده های ارتش آمریکا مواضع گروه داعش را بمباران می کنند و از هوا برای ایزدی ها مواد غذایی می فرستند و حتی دولت آلمان نیز در نظر دارد تجهیزات نظامی برای کردهای مستاصل شمال عراق ارسال کند اما تنها 250 کیلومتر دورتر فاجعه ای در جریان است که کسی به آن چندان توجهی نشان نمی دهد.

در شهر آمرلی ایزدی وجود ندارد و دو سوم جمعیت این شهر را ترکمن هایی تشکیل می دهند که زمانی نیاکان آنان غالبا از مناطقی از ترکیه امروزی به این جا مهاجرت کرده بودند. این ترکمن ها شیعه هستند و به همین دلیل از نظر تروریست های داعش نه تنها کافر بلکه بدتر از آن یعنی "ملحد" به شمار می آیند. اما بر خلاف ایزدی ها در حال حاضر هیچ کس از این ترکمن های بی گناه دفاع نمی کند.

نیروهای داعش پس از آن که شهرهای موصل و تکریت و هویجه را تقریبا بدون برخورد با هر گونه مقاومتی اشغال کردند، در اواسط ماه ژوئن به سراغ دهکده های حوالی آمرلی رفتند. از آن جایی که قبلا شمار زیادی از زرادخانه های لشکرهای ارتش عراق غارت شده بود، نیروهای داعش به خوبی مجهز بوده و توانستند در عرض یک ماه همه دهکده های آن منطقه را اشغال کنند اما شهر آمرلی از اواسط جولای تا به امروز همچنان مقاومت می کند.

در حال حاضر تنها چهارصد شبه نظامی و چند سرباز و پلیس از این شهر محاصره شده دفاع می کنند. فرماندهی نیروهای پلیس با سرهنگ مصطفی البیاتی است که خود اهل شهر آمرلی است. او می گوید:" ما خودمان خاکریز درست کردیم و از ماه ژوئن پناهگاه هایی هم می سازیم. اما دشمنان ما تانک و موشک انداز و سلاح های ضد هوایی دارند و از هر طرف به ما حمله می کنند و شدت این حملات هر روز بیشتر می شود".

نیروهای داعش از روز 22 جولای برق آمرلی را قطع کردند و دو روز بعد آب هم قطع شد. همه آنتن های موبایل نیز تخریب و یا منفجر شدند. "محمد اسما" که یکی از اعضای صلیب سرخ و اهل شهر آمرلی است و تلاش دارد از بغداد برای زادگاهش کمک بفرستد می گوید:" روزهای اول هنوز چیزی برای خوردن وجود داشت اما هیچ کس تصور نمی کرد که این محاصره تا این اندازه به درازا بکشد. یک ماه پیش بود که ذخیره همه انبارها به پایان رسید". به گفته محمد، آمرلی همیشه شهر فقیری بوده است اما درحال حاضر فقیرترین خانواده های شهر مطلقا چیزی ندارند. افزون بر آن 300 زن باردار و همین طور تعداد زیادی مجروح و بیمار نیز در این شهر وجود دارند. به گفته محمد:"تا سه هفته دیگر همه مردم از گرسنگی تلف خواهند شد".

تنها کمک برای شهر آمرلی از هوا ارسال می شود. هر دو یا سه روز یک بار یکی از هلی کوپتر های سنگین و فرسوده ارتش عراق از بغداد به این جا می آید و با خود مهمات و مقدار بسیار اندکی مواد غذایی و دارو می آورد. دو هفته پیش بود که یک فروند هلی کوپتر صلیب سرخ محمد اسما را به این جا آورد و به گفته وی هنگام بازگشت خانواده های مجروحان به دور هلی کوپتر حلقه زدند تا شاید جایی در آن برای خارج شدن از این جهنم پیدا کنند:" آنها مانند کسانی که در حال غرق شدن هستند دست هایشان را به سوی آسمان دراز کرده بودند".

در همان حال نیروهای داعش با خمپاره و نارنجک انداز حمله خود را شروع کردند و البته این مساله در غالب اوقات روز در آمرلی اتفاق می افتد. محمد اسما می گوید:"مردم غالبا مورد اصابت ترکش ها قرار می گیرند و امکان دارد که پره های هلی کوپتر به آنها برخورد کند. با این حال همه آنها این خطر را به جان می خرند و می گویند در هر حال اگر بمانند خواهند مرد". در جریان پرواز آن هلی کوپتر صلیب سرخ نیز هفت نفر مجروح شدند اما از آنجایی که هلی کوپتر ظرفیت حمل بیش از همان چند سرباز و کودک مجروح را نداشت، مجروحان جدید در آمرلی باقی ماندند.

محمد اسما با لحنی آرام صحبت می کند اما هر زمان که از آمرلی می گوید همه وجودش را وحشت فرا می گیرد. زیرا پدر و مادر و شش برادر و خواهرش هنوز در آمرلی هستند:" می توانستم آنها را با همان هلی کوپتر از شهر خارج کنم اما همه می دانستند که آنها اعضای خانواده من هستند. اگر چنین کاری می کردم مردم گمان می کردند که این هلی کوپتر دیگر باز نمی گردد و در این حالت بر شدت ترس مردم افزوده می شد". یک ماه پیش بود که عده ای از آخرین ساکنان آمرلی بدون کمک دیگران موفق به فرار از شهر شدند. یکی از آنها مرد سالخورده ای به نام علی عبدالرضا است که توانست همراه با 32 عضو خانواده و اقوامش از آمرلی بگریزد . او می گوید:" ما پای پیاده بودیم و هر نفر فقط یک کیف کوچک با خود داشت". این عده کاملا پنهانی و بدون اطلاع دوستان و همسایگان اقدام به فرار کردند زیرا به عقیده آنها بسیاری از همین دوستان و همسایگان مخفیانه با نیروهای داعش ارتباط دارند و به راحتی خیانت می کنند و به گفته عبدالرضا سه روز پس از فرار این خانواده بود که نیروهای داعش همه راه های فرار را کشف و آن را مسدود کردند.

خانواده عبدالرضا در حال حاضر در شهر بزرگ کرکوک زندگی می کنند و در آغاز امید داشتند که در این شهر از امنیت برخوردار باشند. اما دو هفته پیش در همین شهر کرکوک یک مینی بوس بمب گذاری شده منفجر شده و دوازده انسان را به کام مرگ کشاند و پنجاه نفر دیگر از جمله شمار بالایی از پناهجویان آمرلی را مجروح کرد. عبدالرضا می گوید که جهادی ها تلاش دارند ساکنان آمرلی را به همکاری و خیانت تشویق کنند:" آنها برای ما پیغام دادند که اگر سرهنگ مصطفی و سروان حسن را تحویل بدهیم می توانیم از شهر خارج شویم اما ما قبول نکردیم. زیرا مرگ این دو نفر به معنی مرگ همه ساکنان آمرلی است".

تنها دوازده کیلومتر دورتر از آمرلی افرادی حضور دارند که در حال حاضر تنها حامیان و مدافعان مردم این شهر محاصره شده محسوب می شوند. در این جا شماری از پیشمرگ های کرد بر روی تپه ای مشرف به خط مقدم جبهه موضع گرفته اند و سطح بیرونی دیوارهای مواضع آنها به دلیل اصابت گلوله های تانک و توپخانه داعش سوراخ سوراخ است. یک پیشمرگ خواب آلود بر روی یکی از سنگرهایی که دور از دید دشمن قرار دارد نشسته است. سرهنگ امید عبدالکریم می گوید که در این جا هیچ کس فرمانده نیست و وضعیت این منطقه را یک ماه پس از آخرین حمله تقریبا آرام ارزیابی می کند. به گفته وی چندی پیش ارتش عراق برای نجات مردم آمرلی تلاش هایی انجام داد اما ناکام ماند. یکی دیگر از افسران خسته و خواب آلود صحبت های همکارش را به این صورت کامل می کند:" ما به آنها هشدار داده بودیم اما ظاهرا نمی خواستند به هشدارهای ما توجهی نشان بدهند". و سپس سرهنگ می گوید:" برای حمله نیاز به سلاح های خوب و پشتیبانی هوایی داریم. آمرلی یک مشکل است اما تنها مشکل ما نیست".

این روزها در عراق داستان های زیادی دهان به دهان می چرخد که غالبا به گذشته های دور باز می گردد. ترکمن های شیعه در زمان صدام حسین همواره مورد اذیت و آزار قرار داشتند و سپس به دست افراد القاعده کشته می شدند. در سال 2007 بیش از چهار تن تی ان تی و مواد منفجره که در داخل یک بار هندوانه مخفی شده بود در بازار شهر آمرلی منفجر شد و بیش از 250 نفر را به خاک و خون کشید.

از آن جایی که دولت عراق هیچ حمایتی از این ترکمن ها به عمل نمی آورد، آنها گرایش زیادی به ترکیه دارند و البته دولت آنکارا نیز اعلام کرده بود که از ترکمن ها و احزاب ترکمن در شمال عراق حمایت خواهد کرد. اما این ائتلاف با ترک ها موجب دشمنی کردها با ترکمن ها شد، همان کردهایی که امروز ترکمن ها به حمایت آنان نیاز فوری دارند. دولت ترکیه نشان داده است که نه تنها قادر به پشتیبانی و حمایت از ترکمن ها نیست بلکه از آزاد سازی 49 شهروند خود که در اسارت داعش بسر می برند نیز عاجز است و چه بسا در صورت حمایت آنکارا از ترکمن ها ، جان گروگان های ترک با خطر جدی روبرو شود.

و به این صورت است که هیچ فرد و گروهی مسوولیت دفاع از مردم بی پناه آمرلی را بر عهده نمی گیرد. یکی از کارگزاران حزبی کردهای عراق به نام "حسن بارام" در حالی که در دفترش در شهر توس خورماتو (در نزدیکی خط مقدم جبهه) نشسته است می گوید:" بهتر از همه این است که ارتش آمریکا مواضع داعش در حومه آمرلی را بمباران کند. اما ظاهرا آمریکایی ها چنین برنامه ای ندارند زیرا از نظر آنها مردم آمرلی هنوز زنده هستند و فرار هم نکرده اند"

دفتر حسن بارام نیز یک بار از سوی جهادی ها و با یک خودرو حامل بمب مورد حمله قرار گرفت و به همین خاطر در حال حاضر هیچ پنجره ای ندارد. او می گوید:" ما جدی بودن وضعیت آمرلی را درک می کنیم اما این مساله در مرحله نخست در حیطه وظایف دولت عراق یا آمریکاست".

و البته آمریکایی ها هم وضعیت اسف بار ترکمن ها را درک می کنند. یکی از مقامات وزارت خارجه آمریکا که مایل نیست نامی از وی برده شود می گوید:" ما نه تنها در مورد آمرلی بلکه در مورد وضعیت سراسر شمال و مرکز عراق نگرانی های زیادی داریم . وزارت خارجه در مورد این که حمله نظامی به این مناطق صورت خواهد گرفت یا نه اطلاعی ندارد. اگر چه که ژنرال مارتین دمپسی رییس ستاد ارتش آمریکا و چاک هاگل وزیر دفاع به صورت علنی از احتمال گسترش حملات هوایی به خاک سوریه صحبت کرده اند اما این مساله به زمان زیادی نیاز دارد".

سرهنگ مصطفی الییاتی اما روز پنجشنبه گذشته بار دیگر به هنگام فرود آن هلی کوپتر خطر تک تیراندازهای داعش را به جان خرید و به محل فرود هلی کوپتر آمد و گفت:" دویست نفر از افراد ما مجروح و بیست نفر کشته شده اند. من نمی دانم که مردم آمرلی تا چه زمانی می توانند به مقاومت ادامه دهند اما ما تا آخرین قطره خون خود خواهیم جنگید. ما تسلیم نمی شویم زیرا آمرلی شهر ما است".

منبع: اشپیگل

ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی- شفقنا

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.