یک پژوهشگر دینی مدعی شد که در فضای مجازی به اندازه ای که ضربه پذیر باشیم، می توانیم ضربه زن هم باشیم.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری واطلاع رسانی جماران، حسن رحیم پور ازغدی در یکی از نشست های عمومی دومین نمایشگاه رسانه های دیجیتال که امروز (سه شنبه) اظهار کرد: این نهاد ارتباطی در شرایطی که حمایت واقعی و محسوس از سوی دولت و دستگاههای مسوول در این زمینه وجود نداشته، تشکیل شده و قصد دارد در توضیح فکر و هنر کار کند. این نهاد در توزیع فکر و اندیشه نقش بسزایی داشته که اگر اهمیت آن بیشتر از تولید فکر، اندیشه و فرهنگ نباشد کمتر از آن هم نیست.

وی با اشاره به نهادسازی که در عرصه رسانه های جدید و دیجیتال صورت گرفته، گفت: این افتخاری بزرگ، محسوس و معقول در حوزه فرهنگ است و امیدواریم این نهضت طی دهه آینده به رشته ای آکادمیک و جریانی جهانی تبدیل شود.

این پژوهشگر دینی ادامه داد: از ترکیب رایانه و ارتباطات، علم و اصطلاحی به نام «کامپیونیکیشن» پایه گذاری شد که تا دهه 80 و 90 میلادی سازندگان این واژه حتی تصور نمی کردند این علم می تواند چه ظرفیتی را نه تنها در عرصه فرهنگ و خانواده که در عرصه قدرت و سیاست هم داشته باشد. هرچند امروزه این مهم را به خوبی یافته و تلاش بیشتری دارند تا بر آن تسلط داشته باشند.

رحیم پورازغدی با بیان اینکه نباید از علم کامپیونیکشین عقب بمانیم، گفت: برگزاری چنین نمایشگاه هایی به پیشرفت در این علم کمک می کند. برای رسیدن به این علم نیاز داریم که اول خود یابی کنیم؛ در مرحله بعدی با خود یابی می توانیم خود سازی کرده و پس از خود سازی دگر سازی داشته باشیم.

وی ادامه داد: برای پیشرفت در ترکیب کامپیوتر و ارتباطات، باید خودیابی، خودسازی و دگرسازی داشت و باید همه این قدم ها را همزمان با هم برداشت. به نحوی که همزمان با آموزش پذیری و شناخت ارزش هایمان، به جهانی کردن این ارزش ها فکر کنیم. می توانیم به همان اندازه که در فضای مجازی ضربه پذیر باشیم، ضربه زن هم باشیم. با استفاده از رسانه های دیجیتال باید دفاع از قدرت تئوریک انقلاب اسلامی در سطح جامعه و جهان را بالا ببریم.

این پژوهشگر دینی درباره تفاوت کامپیونیکیشن فعلی با گذشته گفت: در گذشته نه امکان همزمانی میان خودیابی، خودسازی و دگرسازی وجود داشت و نه ضرورتی به انجام این همزمانی؛ در حالی که امروزه نه تنها امکان بلکه ضرورت انجام این کار هم ایجاد شده است. کسانی که از رسانه های دیجیتال استفاده می کنند به اهمیت تاثیر گذاری و به اهمیت هژمونی موفق در عرصه های مختلف پی برده اند و برای رسیدن به آن برناه ریزی نموده اند.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در توضیح هژمونی بیان کرد: هژمونی به معنای ایجاد اراده جمعی در مخاطب ملی و در مخاطب جهانی و بعد از آن مدیریت اراده ایجاد شده است. همه مولفه هایی که مورد علاقه کم و بیش جوامع مخاطب را در ذیل اصل مشخص هژمونی تعریف می کنیم.

رحیم پورازغدی در ادامه اظهار کرد: اگر مفهوم هژمونی را به درستی متوجه شویم، به لحاظ تکنیک، فن و آموزش می توانیم پیش رویم، ولی داشتن هژمونی به معنای تضمین هدف گیری صحیح نیست و ممکن است در هژمونی جامعه هدف به درستی شناخته و تشخیص داده نشود.

وی درباره کاربرد هژمونی در کامپیونیکیشن توضیح داد: مخاطبان رسانه های دیجیتال بدون اینکه احساس تسخیر شدن داشته باشند، تسخیر می شوند. در ارتباطات باید بدون اینکه مخاطبان احساس خفگی کنند، آنها را خفه کرد. در این رسانه ها و در محتوایی که در آنها ارائه می شود سانسور محتوا و مطالب صورت می گیرد، در حالی که مخاطبان خود را آزاد ترین افراد می دانند و احساس می کنند به هر چیزی دسترسی دارند بدون آنکه سانسوری صورت بگیرد.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: در این رسانه ها هژمونی های غالب فضایی را برای آموزش، تفریح و لذت ایجاد کرده، اما هدف اصلی آن شستشوی مغزی، تربیت چشم و تربیت گوش و ذهن مخاطب است. هدف اصلی، آموزش ذهن مخاطب در زمینه تشخیص اینکه چه چیز مهم است و چه چیز مهم نیست و تعریف درجه اولویت و اهمیت امور مختلف است.

وی افزود: بشر در همه دوران ها قدرت داشته است، اما هیچ وقت قدرت بشر به این اندازه نرسیده است. ارتباطات از راه دور بشر را در قدرتمند ترین وضعیتش در دنیا قرار داده است. آنچه مسلم است این است که جبهه مقابل زود تر از ما به این عرصه رسیده است و دارای آموزش کیفی و فنی، ابزار دقیقتر و تجربه بیشتر است. اما خوشبختانه این عرصه ای است که زمان زیادی از عمر آن نمی گذرد و ما عقب افتادگی زیادی از این عرصه نداریم.

رحیم پورازغدی ادامه داد: اگر در عرصه های مختلف حرکت های سریع و جهادی صورت گیرد، می توانیم هژمونی سرمایه داری غرب را شکست دهیم. در حال حاضر نخبگان مسلط در عرصه تولید فکر، هنر و اندیشه کسانی هستند که ابزار توزیع در اختیار آنها است. آنها با انتشار اخباری که می خواهند منافعشان را دنبال می کنند و نظامی از ارزش هایی را که در ذیل هژمونی آنها قرار دارد، به مخاطبانشان القا می کنند.

این پژوهشگر آثار دینی در ادامه صحیت های خود، گفت: آنچه از راه گوش و چشم وارد ذهن مخاطب می شود، لزوما آن چیزی نیست که در دنیای بیرون اتفاق افتاده است. بخشی از آن گریم شده و تغییر ماهیت می یابد و بعد وارد ذهن مخاطبان می شود. تفاوت بسیاری بین جهان واقعی و جهان رسانه قرار دارد. هرچند ممکن است امکان واقع بینی محض در جهان رسانه نباشد، اما مسئله مهم جهت دادن به واقعیت ها و تفسیر آنهاست، که بر اساس هژمونی قدرت های مسلط بر رسانه ها صورت می گیرد؛این هژمونی ممکن است عدالت باشد یا ظلم، سقوط فرهنگی و اخلاقی باشد یا صعود فرهنگی و اخلاقی.

وی درباره تغییر ماهیت رسانه ها تشریح کرد: در گذشته رسانه ها از گذشته و آنچه که سپری شده است خبر می دادند، اما در حال حاضر رسانه ها برای آینده و ساختن آن به نفع صاحبان هژمونی و کنترل کنندگان آن سخن می گویند. به این معنا که اگر امروزه رسانه ها از گذشته هم خبری می دهند، هدفشان ساخت آینده است. به این معنا که با روایت های مختلف مثل داستان و خبر شرایط ساخت آینده را فراهم می کنند. رسانه ها در ظاهر با گزاره های هست و نیست با ما حرف می زنند ولی هدف اصلی آنها باید و نباید است.

رحیم پور ازغدی ادامه داد: این کار در سینما ها، به ویژه در ساخت انیمیشین ها و در تولید اخبار زرد به کار می رود. با این برنامه ها مخاطب احساس رضایت و ارضا می کند در حالی که به این روش امکان رسیدن به دنیای واقعی از طریق جهان رسانه ای وجود نخواهد داشت. هر چند در این میان مبالغه هایی صورت می گیرد که به شکل افراطی هر تصویر و هر سوژه ای را با هدف جهت و شکل دهی به ذهن مخاطب شناسایی می کنند. باید از این مبالغه ها گذشت ولی نباید آگاهی و فکر را کنار گذاشت.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه بیان کرد: ایدئولوژی در ابتدا آگاهی کاذب بود که به جای آگاهی دادن به جهان، ایدئولوژی مطابق با سیاست‌های غربی را ارائه می‌داد که به صورت کاملا هنرمندانه و زیرکانه در عرصه‌های مختلف زندگی انسان نمود پیدا می‌کرد.

وی با اشاره به چیرگی محتوا بر ابزار اظهار داشت: هرگز ابزار بر محتوا مسلط نخواهد شد. آنها که می‌گویند ابزار همان محتوا است، سخن‌ را ناقص گفتند. اگر دقیق‌تر به تجربه‌ی تاریخی نگاه کنید می‌بینید ابزار محتوا نیست، این محتواست که به ابزار ماهیت می‌دهد؛ کار سختی است اما ممکن است. وقتی مسئله‌ی فناوری و دیجیتال مطرح شد و پیشرفت کرد هیچ کس نمی‌توانست این روزها را پیش بینی کند، چون ارتباطات فقط مادی و فیزیکی بود. اما از دهه‌ی هشتاد میلادی معنای آن به کلی تغییر کرد. باید در نظر داشت که ما موظفیم محتوایی اسلامی تولید کنیم که بر ابزار تسلط پیدا کند، هرچند این کار سختی است اما امکان پذیر است.

رحیم پور ازغدی در توضیح اینکه جهانی شدن ارتباطات به نفع ماست، گفت: اگر درست سرمایه گذاری کنیم و آموزش و هدایت مناسبی داشته باشیم، جهانی شدن ارتباطات به نفع ماست نه به ضرر ما؛ هرگاه ایدئولوژی تبدیل به علم و آگاهی واقعی شود، به نفع کسانی است که از علم تعریف واقعی دارند. در حال حاضر هم سانسور ناشیانه به سبک قرن 17 و 18 میلادی وجود دارد، هم سانسور روباه صفتانه و زیرکانه که عملا باعث می‌شود فکر کنیم چیزی را که به ما تحمیل شده است خودمان خواستیم. مهم این است که بتوانیم این عرصه را مدیریت کنیم و نیروهای خود را بازیابی و سازماندهی نماییم.

وی در ادامه افزود: این سخن به تازگی مطرح شده است که شبکه اجتماعی وایبر توسط سازمان جاسوسی اسرائیل برای ارتباط سریع میان عوامل این سازمان تأسیس شده است. سوال اصلی اینجاست که چرا بیشترین سرمایه گذاری برای روابط راه دور توسط دشمنان بشر که به دنبال جنگ و خونریزی هستند انجام می شود؟ چه می شود که داعش با افکار باطل و منحط خود می تواند 4 یا 5 هزار نیرو به ویژه از اروپا و آمریکا جذب کند؟باید توجه داشت که ریشه اصلی داعش در صهیونیسم است و نیروهای صهیونیسم قدرت کنترل رسانه های غرب را در دست دارند.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این جمله که ملت ها در گذشته با سیم به هم وصل بوده اند، ولی اکنون بی سیم به هم وصل هستند، گفت: این سئوال مهمی است که چرا کمپانی های بزرگ جهان که اکثرا در دست سرمایه داران اسرائیلی هستند، در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک به مردم ارائه خدمت می کنند. این کار علاوه بر اینکه سود اقتصادی هنگفتی برای آنها دارد، کمکی به سیاست های آنها که غلبه بر فکر مخاطبان است می کند.

ازغدی ادامه داد: این کار به این دلیل صورت می گیرد که این کمپانی ها سرمایه گذاری های بلند مدت می کنند، تا بتوانند قهرمان مورد نظرشان را در ذهن افراد پرورش دهند. هژمونی این افراد این است که اول قهرمان را در جهان های مجازی خلق کنند و بعد آن قهرمان را به جهان واقعی بکشانند. رسانه‌ی آنها نه برای آگاهی دادن که برای ایدئولوژی است. هنر آنها در عرصه‌ی رسانه‌ای این است که جهان را به گونه‌ای اداره کنند که ما تصور کنیم در خدمت ما هستند در حالی که ما با مصرف محصولات آنها به آنها خدمت می‌کنیم. به نظر من آنها هرچه را می‌خواهند تبدیل به عرف کنند و سبک زندگی مردم شود، از راه رسانه اقدام می‌کنند. این حرف غلطی است که می‌گویند سرگرمی و شوخی کار درستی برای رسیدن به پیشرفت نیست و اینها موانعی برای تسلط بر ارتباطات راه دور هستند. بنابراین بازی‌ها ضد رشد و پیشرفت و باعث غفلت نیستند. حتی پیامبر اسلام رقابت، شوخی و سرگرمی را تأیید کرده‌اند.

رحیم پور ازغدی در بخش پایانی صحبت های خود به راهکار هایی که جوامع اسلامی باید برای پیشبرد هژمونی به کار گیرند گفت: یکی از این عوامل این است که، رشد علم بدون مدارا امکان ندارد. باید مدارای اسلامی را در جامعه ایجاد کنیم. این همان مدیریت مردم سالاری اسلامی است که در دلش این معنا جای داده شده است که مردم آنچه را بخواهند که اسلام می گوید.

ازغدی همچنین تصریح کرد:‌ الگوی تفریح سالم در کشور ما تبیین نشده است. خرج تفریحات متنوع طبقه‌ی مرفه در یک ماه با خرج یک خانواده‌ی فقیر در ده سال برابر می‌شود و این یک معضل است. شما اولین نسلی هستید که به این امکانات مجهز شده‌اید، اگر امروز عقب بمانید تا صد سال دیگر هم عقب هستید. ما باید با دفاع درست از ارزش‌های فرهنگی و اسلامی با آنها مقابله کنیم.

ازغدی در پایان اشاره کرد: اگر کسی با بنیه معرفتی ضعیف وارد حیطه‌ی رسانه‌های دیجیتالی شود، منفعل و مصرف کننده باقی می‌ماند. اما یک فرد قدرتمند مجهز مثل شناگر ماهری است که او را وسط دریا به آب بسپاریم. ما نباید منفعل و شرمنده باشیم. ما در عرصه‌ی فرهنگی بستانکاریم و غرب بدهکار است. اگر امام خمینی هم می‌خواست عقب بنشیند در حال حاضر این انقلاب را نداشتیم. به قول معروف در این عرصه‌ها باید دیگران را هول بدهیم و جلو برویم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.